گروه حقوقی- دستهای از اختلافات که در جامعه ما وجود دارد و به دادگاه کشیده میشود اختلافات وراث است. یکی از نمونههای این اختلاف به وقتی برمیگردد که مورث قبل از اینکه فوت کند بخشی از اموال خود را به نام یکی از وارثان میکند؛ اما دیگر وارثان وقتی از این موضوع بعد از فوت مورث باخبر میشوند همه تلاش خود را برای ابطال آن انجام میدهند.
در تحلیل یکی از پروندههای مطرحشده در این خصوص جریان دعوا را پی میگیریم.
خواسته دعوا
خواهان دعوايی که در ادامه بررسی میکنیم، شخصی با نام اکبر است که دعوايي را به منظور باطل كردن سند رسمي انتقال اموال غيرمنقول و وصيتنامه محضري در دادگاه مطرح كرده است. خواهان ابطال سند رسمي، دادخواست خود را به طرفيت خوانده به نام رضا تنظيم و تقديم دادگاه كرده است.
عنوان دادخواست تقديمي نيز عبارت است از «تقاضاي صدور حكم مبني بر ابطال سند رسمي و وصيتنامه محضري به انضمام كليه هزينهها و خسارات دادرسي.»
خواهان پرونده در بخش مربوط به ضمايم دادخواست تقديمي، فتوكپي تصديقشده يك فقره سند رسمي مبني بر انتقال بخشي از اموال و داراييهاي غيرمنقول مورث توسط وي، فتوكپي تصديقشده وصيتنامه محضري تنظيمي توسط مورث و فتوكپي تصديقشده گواهي انحصار وراثت تنظيمي توسط شوراي حل اختلاف را ضميمه پرونده كرده است.
شرح دعوا
خواهان دعواي فوق، در بخش مربوط به متن دادخواست، مطالب خود را اينگونه بيان كرده است: اينجانب وارث خانم مرحومه… هستم. متاسفانه خوانده پرونده مطروحه كه با اينجانب نسبت برادري دارد، در اواخر عمر خانم مرحومه… با نشان دادن محبتهاي ظاهري و سطحي كه در واقع نسبت به مورث خود فريب، نيرنگ و يك نقشه از پيش تعيين شده بوده است، مورث اينجانبان يعني خانم مرحومه… را در زمان حيات وي، مجبور به انتقال یک سری از اموال و داراييهاي خويش بر طبق سند رسمي انتقال شماره 222639 و وصيتنامه محضري به شماره 96005 كرده است. با توجه به اینکه اينجانب وارث خانم مرحومه… هستم و در واقع در اموال و داراييهاي ايشان ذينفع هستم، نسبت به اسناد تنظيمي مربوط به ارثيه مذكور درخواست ابطال آنها و بازگشت آنان به اموال موروثي و متعاقبا حكم به تقسيم آن اموال و داراييها بر طبق قواعد ارث را دارم. لازم به ذکر است که اينجانبان به عنوان خواهان و خوانده پرونده فوق با یکدیگر برادر هستيم و آقای رضا… نام خانوادگی خود را تغییر داده است.
روند رسيدگي
پس از تكميل دادخواست و تهيه دو نسخه از دادخواست و ضمايم آن، پرونده مذكور در مجتمع قضايي ثبت و به يكي از شعب دادگاه حقوقي ارجاع ميشود. در ادامه دادرس دادگاه دستور تعيين وقت جلسه رسيدگي را به دفتردار خود ميدهد. با تعيين زمان جلسه دادرسي، اين زمان به طرفين دعوا ابلاغ ميشود. طرفين دعوي نيز متعاقبا در روز تعيينشده در دادگاه حاضر شدند. خواهان دعواي مطروحه، آقای اکبر….، ادعاي خود را كه در دادخواست تقديمي نگارش شده بود، مجددا در دادگاه تكرار كرد و عرايض را به شرح دادخواست و لايحه تقديمي مستند كرد. خوانده پرونده، نيز در دفاع از خويش به قاضي پرونده اظهار کرد كه مورث در كمال صحت و سلامت اموال مورد اختلاف حاضر را با كمال رضايت به وي منتقل كرده است و به هيچ وجه فريب و نيرنگي نيز حادث نشده است. قاضي شعبه در كنار ملاحظه اصل دو سند رسمي فوق و همچنين اصل گواهي حصر وراثت مرحومه… با امضاي صورتجلسه، ختم رسيدگي را اعلام و به شرح آتي راي خود را صادر كرد.
رای دادگاه
در خصوص دادخواست اکبر… فرزند طاهر به طرفيت خوانده رضا… فرزند طاهر به خواسته صدور حكم مبني بر ابطال سند قطعي غيرمنقول شماره 228369 تنظيمي در تاريخ 27/8/87 صادره از دفترخانه شماره 43 تهران و ابطال وصيتنامه محضري شماره 96005 تنظيمي به تاريخ 1/4/87 صادره از دفترخانه شماره 328 تهران تنظيمي از سوي مرحومه … به انضمام مطالبه همه هزينهها و خسارات دادرسي كه ماحصل دادخواست خواهان به اين شرح است كه مرحومه خانم … مورث طرفين دعوا است و خوانده دعوا، که طبق مدارک موجود، نام خانوادگی خود را تغییر داده است، با حيله، فريب، نيرنگ و با محبتهاي ظاهري در اواخر عمر مرحومه خانم طاهری، ايشان را مجبور كرده است كه قسمتي از اموال و داراييهاي غيرمنقول خود را قبل از فوت به موجب اسناد رسمي موضوع خواسته خواهان، به خوانده منتقل كند و اكنون ايشان با تقديم دادخواست از محضر دادگاه تقاضا كرده است تا اموال منتقل شده مجددا با ابطال اسناد اخير، به حالت اوليه برگشته و به عنوان ماترك و ارثيه مرحومه… بين طرفين دعوا مطابق قواعد ارث و سهمالارث ايشان تقسيم شود. خوانده دعوا نيز در مقام دفاع از خود بيان داشته است كه مرحومه… در كمال صحت و سلامت عقلي و جسماني اقدام به تنظيم اسناد رسمي موضوع دعوا كرده است و هيچ دليلي به منظور ابطال اقدامات حقوقي و تنظيم اسناد فوق توسط ايشان وجود ندارد؛ به اين ترتيب تقاضاي رد دادخواست تقديمي را از محضر دادگاه كرده است.
دادگاه نظر به اينكه اولا اسناد مستند دادخواست، اسنادي رسمي هستند كه هر گونه خدشه به مفاد آن مستلزم ارايه دليل و مدرك ميباشد و ادعاي مطروحه از جانب خواهان دعوا مبني بر فريب دادن مرحومه … توسط خوانده نيز خللي بر صحت و مباني اسناد مذكور با توجه به اصول لزوم و صحت قراردادها وارد نميآورد؛ به اين دليل كه اسناد مورد بحث در زمان حيات مورث طرفين دعوا تنظيم شده است و نامبرده نيز داراي اهليت به منظور هر گونه دخل و تصرف در اموال خود بوده است. به اين ترتيب با توجه به مراتب مذكور، خواسته خواهان غيرثابت تشخيص داده ميشود و مستندا به مواد 219 و 223 و 958 و 1290 قانون حكم به بطلان دعواي خواهان صادر و اعلام ميشود. راي صادره توسط اين دادگاه حضوري و ظرف 20 روز پس از ابلاغ، قابل تجديدنظرخواهي در دادگاههاي تجديدنظر استان تهران ميباشد.
بررسي راي
با توجه به اینکه هيچ دليل و مدركي از سوي خواهان دعوي مبني بر اجبار و اكراه يا فريب و سوءاستفاده از مرحومه … به عنوان مورث طرفين دعوي كه منجر به انتقال اموال موضوع دعوي شده است، به محضر دادگاه ارايه نشده است و نظر به اینکه بنا بر ظاهر و اصل، مورث در صحت و سلامت كامل عقلاني به سر ميبرده است و دارای اهلیت بوده است، با عنايت به اینکه هر فردي كه از سلامت قواي دماغي (عقلی) برخوردار است تا آخرين لحظه حيات خويش ميتواند از حقوق مالكانه خود كمال انتفاع را ببرد و اموال خويش را به هر شخصي اعم از وراث و غيروراث منتقل كند، علاوه بر اين با توجه به اینکه اصل بر صحيح بودن قراردادها است، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود، به نظر میرسد كه هیچ دلیل موجه و قابل قبولی از طرف خواهان دعوا ارايه نشده است و صرف ادعای وی نمیتواند از طرف دادگاه محترم مورد پذیرش واقع شود. نکته دیگر اینکه اسناد رسمی درباره طرفین و وراث و قايم مقام قانوني آنان معتبر است. اين موضوع را ماده 1290 قانون مدنی تاكيد ميكند. نکته دیگر اینکه از نظر حقوقي در صورت فریب و اکراه، معامله و قرارداد غیرنافذ است، نه باطل. در همين جا بهتر است اصطلاح غيرنافذ و بطلان توضيح داده شود.
عدم نفوذ و بطلان: زماني كه يك قرارداد باطل ميشود، از اساس حذف شده است و ديگر اثري نسبت به طرفين قرارداد نخواهد داشت؛ اما غيرنافذ شدن قرارداد اصطلاحي است ميان صحت و بطلان قرارداد. در اين وضعيت قرارداد صحيح فرض نميشود، زيرا اركان عقد كامل نيست؛ اما نياز به عنصري دارد تا به يك قرارداد صحيح تبديل شود. مثال بارز عدم نفوذ يك عقد، فروش مال ديگري به طور فضولي و بدون رضايت وي است. در اين حالت عقد غيرنافذ محسوب ميشود. در صورتي كه مالك مال فروخته شده، بعدا رضايت خود را نسبت به اين قرارداد اعلام كند، عقد صحيح و در غير اين صورت عقد باطل خواهد شد. اما اگر معاملهای که در حالت مستی، بیهوشی و خواب صورت بگیرد یا فقدان قصد(صوری) یا خلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه بودن آن احراز شود، باطل میشود و میتوان ادعای بطلان قرارداد را مستند به مواد 195 و 217 قانون مدني کرد؛ لذا به نظر میرسد كه رای مذکور در فوق توسط قاضي دادگاه صحیحا و منطبق بر موازین قانونی صادر شده است.
موسسه حقوقی عدل فردوسی با قبول کلیه دعاوی دادگستری از جمله کیفری ، حقوقی ، خانواده ، امور شهرداری ها ، دیوان عدالت اداری ، ثبتی ، ملکی و سایر دعاوی دادگستری پذیرای هموطنان می باشد.