پرسش 3- با توجه به اين كه ماده (22) قانون اصلاح پاره اي از قوانين دادگستري، صدور قرار تعليق تعقيب را در خصوص جنحه هاي باب دوم قانون مجازات عمومي مجاز ندانسته است و از طرفي قانون مجازات عمومي به موجب مقررات ماده ( 729) قانون مجازات اسلامي نسخ شده است، آيا در حال حاضر صدور قرار تعليق تعقيب در مورد جرايم ياد شده منع قانوني دارد يا خير؟
اتفاق آراء:
با توجه به تصريح ماده (22) قانون اصلاح پاره اي از قوانين دادگستري مبني بر ممنوعيت صدور قرار تعليق تعقيب در مورد «جنايات و جنحه هاي باب دوم قانون مجازات عمومي» و مفاد رأي وحدت رويه شماره 661-1382/7/22 هیئت عمومي ديوان عالي كشور، صدور قرار تعليق تعقيب در خصوص جرايمي كه در باب دوم قانون مجازات عمومي تحت عنوان «جنحه و جنايات مضر به مصالح عمومي» ذكر شده بود، جايز نيست. از جمله جرايم ياد شده عبارت اند از:«جرايم عليه امنيت كشور، سوء قصد به جان مقامات عالي كشور، جعل و تزوير، قلب سكه، محو يا شكستن مهر و پلمپ و سرقت نوشتهها از اماكن دولتي، فرار محبوسين قانوني و مخفي نمودن مقصرين، غصب عنوان، تخريب ابنيه و آثار فرهنگي، تقصيرات و تعديات مأموران دولتي، ارتشاء، اختلاس، امتناع از انجام وظايف قانوني، تمرد و هتك حرمت نسبت به مأموران دولتي و اجتماع و مواضعه براي ارتكاب جرم». بنابراين با توجه به رأي وحدت رويه مورد اشاره، استفاده از ملاك مقررات ياد شده بلا اشكال است و اين امر منافات با نسخ قانون مجازات عمومي ندارد.
نشست قضايي قضات دادسراي نظامي تهران؛ بررسي قرار تعليق تعقيب
موسسه حقوقی عدل فردوسی با قبول کلیه دعاوی دادگستری از جمله کیفری ، حقوقی ، خانواده ، امور شهرداری ها ، دیوان عدالت اداری ، ثبتی ، ملکی و سایر دعاوی دادگستری پذیرای هموطنان می باشد.