هر چند این شیوه اجرای مجازات در دورههای مختلف قبل و بعد از انقلاب با شدت و ضعف مورد توجه حاکمیتها بوده ولی چند سالی است که به تعداد این شیوه از مجازات افزوده شده است. تعیین حاکمیت و نوع و شکل آن از حقوق ملت هاست،لذا برقراری حاکمیت دینی تابع شرایط اجتماعی و خواست مردمی است. یادداشت زیر در فرضی ست که حاکمان از سوی اکثریت مردم این حق را یافته اند تا با وضع قوانین برگرفته از اسلام خاطیان و بزهکاران را به نحوی مجازات نمایند که شارع مقدس فرمان داده یا مجازاتی تعیین کنند که منافات و مغایرتی با موازین شرعی نداشته باشد.
از این حیث شکل و شیوه اجرای مجازات ها نیز نباید منافاتی با موازین شرعی داشته باشند لذا از سوی دیگر مردم حق دارند از باب امر به معروف و نهی از منکر که نوعی نظارت عمومی بر جامعه و حاکمان آن به شمار می رود، اجرای صحیح قوانین را آنگونه که منظور شارع مقدس و موازین و اصول شرعی ست از حاکمان بخواهند.
اجرای مجازات در ملا عام ، شکلی از اجرای مجازات است که به نظر می آید به رویه ای در نهاد قضایی تبدیل شده . هر چند این شیوه اجرای مجازات در دوره های مختلف قبل و بعد از انقلاب با شدت و ضعف مورد توجه حاکمیت ها بوده ولی چند سالی ست که به تعداد این شیوه از مجازات افزوده شده است .
این یادداشت در صدد بررسی اجمالی اجرای مجازات در ملا عام و ارائه پیشنهاد در این زمینه است.
1 – اجرای مجازات در ملاعام چگونه است؟
با توجه به معنا و مفهوم دو کلمه "ملا" و "عام" و آنچه در عمل به عنوان اجرای مجازات در ملاعام انجام می شود و شاهد آن هستیم ، اجرای مجازات در ملاعام به معنای حاضر نمودن مجرم در محل آمد و شد مردم از جمله میادین و مراکز شهر و سپس اجرای مجازات در منظر عموم مردم می باشد .
با توجه به اینکه اجرای مجازات در ملاعام بدون هیچگونه مرزبندی و تفکیکی صورت می پذیرد امکان حضور و تماشا برای تمامی اقشار جامعه اعم از کودکان و نوجوانان و زنان و … فراهم است .
2 – اهداف اساسی اجرای مجازاتها چیست و آیا با اجرای مجازات در ملاعام ،با تعریفی که ارائه شد ، این اهداف را محقق می کند؟
اساسی ترین هدف اجرای مجازات را باید بهسازی،اصلاح و بازپروری مجرم دانست، چراکه اصولا اجرای مجازاتها موضوعیت نداشته بلکه طریقیت دارد . آنچه موضوعیت دارد اصلاح و تربیت مجرم است به گونه ای که اگر این هدف بدون اجرای مجازات تامین گردد مجازات معنایی ندارد .
در تعالیم اسلامی نیز تامین همین هدف اساسی مدنظر بوده چرا که مقولاتی مانند عفو و توبه راههایی ست برای اصلاح و تربیت بزهکار بدون اجرای مجازات.(1)
به روشنی پیداست که با اجرای کیفر در ملاعام اصلاح مجرم و بازگشت وی به جامعه خوشبینانه بوده و کیفر تنها به تحمل درد و رنج روحی و جسمی در طول مدت مجازات خلاصه نمی گردد و این پرسش را ایجاد می کند که، چنانچه بزهکار سزای عمل مجرمانه خود را که قانون بر وی اعمال می کند تحمل نماید چرا باید پس از آن نیز عقوبت بکشد و هر کجا که پای می گذارد مورد اشاره و یا نفرت و انزجار دیگران قرار گیرد و همین کافیست برای اینکه نه تنها بهسازی و اصلاح و بازپروری صورت نپذیرد بلکه آثار مخرب شخصیتی و فاصله گرفتن وی از اجتماع را نیز به دنبال داشته باشد.
اهداف دیگری چون حفظ نظم اجتماعی و ارعاب و بازدارندگی نیز از اهداف دیگر اجرای مجازاتهاست که در کنار هدف عمده اجرای مجازات – بهسازی،اصلاح و بازپروری مجرم – میتواند حیات اجتماعی سالم و به دور از هرج و مرج را تامین نماید اما باز هم باید تردید کرد در اینکه صرفا اجرای مجازاتها در ملاعام تضمین کننده دستیابی به این اهداف است، چرا که مجرمی که در ملاعام مجازات می گردد برای همیشه در انظار عمومی بی حیثیت شده و این کیفر نه تنها موجب اصلاح وی نمیگردد بلکه تجربه یکبار تحقیر ، او را برای ارتکاب جرایم بعدی جسورتر می سازد .
لذا به نظر می رسد اجرای مجازات در ملاعام نه تنها نمی تواند ما را نسبت به تحقق اهداف اساسی مجلزاتها امیدوار نماید بلکه نتایج معکوسی را نسبت به آنچه از اجرای مجازات مورد نظر است رقم خواهد زد .
3 – مستند شرعی قائلین به مجازات در ملاعام چیست ؟
آیه شریفه 2 سوره مبارکه نور مهمترین مستند اجرای مجازات در ملاعام است و در تفسیر این آیه فقها اختلاف نظر دارند.(2)
نه تنها فقهایی چون شیخ طوسی(3)، محقق حلی(4)، امام خمینی(5) و آیتالله منتظری(6) بر اساس این آیه وجوب اجرای مجازات در ملأعام را فاقد مشروعیت میدانند، بلکه در بیان فقهایی چون شیخ مفید(7) و علامه حلی(8) و آیتالله خویی(9) که قائل به وجوب هستند نیز قرینهای بر تایید اجرای مجازات در ملأعام به شیوه ای که شاهد آن هستیم وجود ندارد.
4- آفات اجرای مجازات در ملاعام
یقینا فردی که در انظار عمومی و در ملأ عام مجازات میشود غیر از تحمل مجازات مربوطه، رنج نگاههای حاکی از ملامت، تنفر، تمسخر و … را نیز متحمل شده و به شخصیت وی لطمات جبرانناپذیری وارد میآید و افراد جامعه را که پیرامون وی گرد آمدهاند را دشمنانی میپندارد که از مشاهده درد و رنج او لذت میبرند و این تصور حائلی بین او و جامعه ایجاد می کند که اصلاح و بازگشت وی را غیر ممکن و یا دشوار میسازد. همچنین فشار اجتماعی وارده بر خانواده بزهکار مجازات شده در ملأعام و به اصطلاح انگشتنما شدن آنها را نیز نباید از خاطر دور ساخت.
با توجه به اینکه اجرای مجازات در ملأعام بدون هیچگونه مرزبندی و تفکیکی صورت میگیرد امکان حضور تمامی اقشار جامعه اعم از کودک و نوجوان و زن و … وجود دارد، مشاهده صحنه اعدام و یا شلاق زدن مجرم میتواند بر روان افراد به خصوص کودکان آثار مخربی بز جای گذارد.
تا زمانی که زمینههای بروز جرم مانند بیکاری، فقر ، اعتیاد و …در جامعه از بین نرفته باشد، نمیتوان از طریق اجرای مجازات در ملأعام به کاهش جرم امیدوار بود. لذا با نگاه به اجرای مجازات به عنوان یک عمل پیشگیرانه نیز باید گفت نسبت به اینکه اجرای مجازات در ملأعام بتواند موجب پیشگیری از ارتکاب جرم شود نیز تردیدهای فراوانی وجود دارد.
علاوه بر دشواری بازگرداندن بزهکاری که در ملأعام مجازات شده به جامعه، در مواردی وی به مجرم خطرناکتری تبدیل شده که در صدد انتقام از جامعه ای که شاهد درد ورنج وی بوده است بر میآید و این خود زمینهی ارتکاب جرایم بعدی را فراهم میسازد.
از لحاظ قضایی نیز بر اجرای مجازات در ملأعام ایراد وارد است ، بدینسبب که ماده 10 آییننامه نحوه اجرای احکام، تصمیمگیری راجع به محل اجرای حکم شلاق و اعدام به نظر دادگاه محول شده و از طرف دیگر دیدگاههای قضات راجع به اجرای مجازات در ملأعام متفاوت است.
برخی از قضات، مجازات در ملأعام را دارای آثار مثبت ارزیابی کرده و بدان حکم میکنند و برخی نیز آن را دارای تبعات منفی فردی و اجتماعی دانسته و به صدور آن راضی نیستند. بنابر این ممکن است دو نفر مجرم که جرم واحدی را مرتکب شده و دارای شرایط مساوی بودهاند، تنها به لحاظ تفاوت دیدگاه قضات در این زمینه، یکی به طور پنهانی در محیط زندان مجازات شود و دیگری در ملأعام به تحمل مجازات محکوم شود و در واقع با این نوع مجازات، کیفری مضاعف بر وی تحمیل گردد و این با اصل تساوی مجازاتها در تناقض است.
همچنین نمایش عمومی و در ملأعام مجازاتهایی از قبیل اعدام باعث میشود که برخی نسبت به مرگ انسانها حساسیت خود را از دست بدهند و این همان دغدغهایاست که فعالین اجتماعی و حقوق بشری از آن به عنوان ترویج و عادیسازی خشونت تعبیر میکنند.
باتوجه به مطالب فوق و نظر به این موضوع که اجرای مجازات در ملأعام نه تنها اهداف و مصالح نهفته در مجازات را تامین نمیکند باید گفت که اجرای آن باعث وهن و تضعیف وجههی رحمانی دین می گردد و کم شدن تمایل افراد به دین و یا بیعلاقگی و یا مواضع خصمانه را در پی خواهد داشت. بر همین اساس بوده که پس از انقلاب، امام خمینی اجرای شقوق دیگری از مجازات به جای مجازاتهایی که باعث وهن اسلام میشده را امر کردند (10)
همچنین کنوانسیون بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا مجازاتهای غیرانسانی و موهن را ممنوع کرده و همچنین کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد اجرای مجازاتها در ملاعام را یکی از موارد نقض حقوق بشر دانسته و قطعنامههایی در مورد نقض حقوق بشر و از جمله مجازات اعدام در ملأعام را علیه ایران صادر کرده.
5- پیشنهاد :
واژه "علن " به معنای ظاهر و آشکار که در مقابل پوشیده و پنهان میباشد. بدین مفهوم است که امری از حالت پوشیده خارج و به نحوی شخص یا اشخاص دیگر از آن مطلع شوند. لذا برای علنی شدن، آگاه شدن یک نفرنیز کفایت میکند همچنین برای علنی شدن راههای مختلفی وجود دارد.
لذا اینگونه استنباط میشود که مفهوم "علنی" اعم از "ملأعام" است زیرا هر امری که در ملأعام صورت گیرد، علنی است ولی عکس آن همیشه صادق نیست؛ چراکه در بسیاری از موارد امری به صورت آشکار و علنی درآمده بدون آنکه در ملأعام صورت گرفته باشد.
در عرف خاص حقوقی نیز«علنی» به معنای ظاهر و آشکارنمودن امری در محل خاص بدون اینکه ممانعتی برای حضور افراد در آن محل ایجاد شود، میباشد.
به عنوان مثال تبصرهی ماده 188قانون آیین دادرسی کیفری مقرر میدارد «منظور از علنی بودن محاکمه عدم ایجاد مانع جهت حضور افراد در دادگاه است».
همچنین است علنی بودن جلسات مجلس شورای اسلامی.
اینطور نیست که گفته شود برای علنی شدن اجرای حکم لزوما باید اجرای کیفر در ملأعام صورت گیرد بلکه میتوان با احضار افراد اندک در یک مکان بسته مثل زندان و یا انتشار خبر اجرای حکم از طریق مطبوعات و یا سایر ابزار اطلاعرسانی اجرای کیفر را علنی نمود.
وقتی هدف اولیه در اجرای مجازاتها اصلاح، تربیت و بازپروری مجرم باشد و وقتی اهداف دیگری چون ارعاب از تکرار جرم و همچنین اطمینان جامعه از اجرای عدالت را در کنار هدف اولیه قرار میدهیم به این نتیجه میرسیم که میتوان بدون اجرای مجازات در ملأعام هم به این نتایج و اهداف رسید.
این توضیحات نشان میدهد که مخالفین اجرای مجازات در ملأعام الزاما مخالف با اجرای مجازات به صورت علنی نیستند، لذا میتوان با اطلاعرسانی این اطمینان عمومی را در جامعه ایجاد کرد که مجازات اجرا شده و با این تدبیر هم اجرای مجازات را علنی کرد و هم ارعاب کافی را در بزهکاران بالقوه و بالفعل به وجود آورد و ضمنا در ملأعام نیز مجازات ننمود.
با این اوصاف برای علنی شدن اجرای کیفر لزوما نباید کیفر در ملأعام صورت پذیرد، بلکه میتوان با احضار، فراخواندن و یا دعوت اندکی که دارای شرایط شهود هستند و یا نمایندگان رسانهها در یک مکان بسته و قابل گزینش مثل زندان و انتشار خبر اجرای مجازات از طریق رسانهها ،هم اجرای کیفر را علنی کرد و هم از آسیبهای ناشی از اجرای مجازات در ملأعام جلوگیری کرد و هم به اهداف مجازاتها نائل شد.
پی نوشت:
1- فمن تاب من بعد ظلمه و أصلح فإن الله یتوب علیه إن الله غفور رحیم
پس کسى که بعد از این ظلمش توبه نموده آنچه را فاسد کرده اصلاح کند بداند که خدا توبه اش را قبول مى کند که خدا آمرزگار رحیم است. " مائده:39 "
2- الزانیة والزانی فاجلدوا کل واحد منهما مائه جلدة و لاتاخذکم بهما رافة فی دینالله ان کنتم تؤمنون بالله والیوم الاخر ولیشهد عذابهما طائفة من المؤمنین
باید شما مومنین هریک از زنان و مردان زناکار را به صد تازیانه مجازات کنید و هرگز درباره آنها در دین خدا ترحم نکنید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید و باید مجازات آنان را جمعی از مومنان ببینند." نور:2 "
3- شیخ طوسی، النهایه، ص701
4- محقق حلی، الشرایع، ج3، ص 157
5- موسوی الخمینی، تحریرالوسیله، ص 270
6- منتظری، الحدود، ج 1، ص 110
7- شیخ مفید، المقنعه، ص780
8- علامه حلی، قواعدالاحکام، ج 3، ص 530
9- موسوی خویی، تکملهالمنهاج، ج 1، ص 220
10- مصاحبه با آیتالله موسوی بجنوردی، روزنامه ایران، شماره1877
موسسه حقوقی عدل فردوسی با قبول کلیه دعاوی دادگستری از جمله کیفری ، حقوقی ، خانواده ، امور شهرداری ها ، دیوان عدالت اداری ، ثبتی ، ملکی و سایر دعاوی دادگستری پذیرای هموطنان می باشد.