راهکار اقامه دعوای متقابل
بسته حقوقی برای «خوانده»ای که میخواهد در مقام «خواهان» نیز قرار بگیرد؛
راهکار اقامه دعوای متقابل
گروه حقوقی – وقتی دعوای حقوقی بین دو نفر شروع میشود ممکن است از راههای مختلفی ادامه پیدا کند و به نتایج مختلفی برسد. ممکن است درست موقعی که شما در حال تدارک شرایط اقامه دعوا هستید، متوجه شوید که طرف دعوای شما پیشدستی کرده و زودتر به دادگاه مراجعه کرده است؛ در این صورت میتوانید در مقابل دعوای او دعوای دیگری مطرح کنید و از دادگاه بخواهید که به هر دو دعوا به صورت همزمان رسیدگی کند. به دعوایی که شما متقابلا و در پاسخ به دعوای طرف مقابل مطرح میکنید دعوای متقابل میگویند.
ممکن است دو نفر در برابر هم ادعاهایی داشته باشند و از دادگاه بخواهند که به این ادعاها رسیدگی کند. در این شرایط، به دعوای شخصی که برای اولین بار به دادگاه مراجعه کرده «دعوای اصلی» و به دعوای طرف مقابل، «دعوای تقابل» میگویند. بنابراین دعوای متقابل دعوایی است که خوانده در مقابل دعوای خواهان اقامه میکند. هدف از طرح این دعوا ممکن است پاسخگویی به دعوای اصلی باشد یا علاوه بر پاسخگویی الزام خواهان به پرداخت چیزی یا انجام امری تقاضا شود. همچنین انگیزه این دعوا ممکن است کم کردن محکومیتی که خوانده را تهدید میکند، یا تخفیف آن یا جلوگیری کلی از این محکومیت یا حتی تحصیل حکم محکومیت خواهان اصلی به دادن امتیاز باشد. به عبارت دیگر خوانده حق دارد در مقابل ادعای خواهان، طرح دعوا کند.
رسیدگی به دعوای متقابل
دعوا در صورتی که راجع به اموال منقول باشد در دادگاه محل وقوع مال غیرمنقول رسیدگی میشود و در صورتی که دعوا راجع به مال منقول باشد دادگاه اقامتگاه خوانده به آن رسیدگی میکند؛اما اگر دعوا به صورت متقابل مطرح شده باشد این امتیاز برای خواهان وجود دارد که در دادگاهی که به دعوای اصلی رسیدگی میکند، طرح دعوا کند که نمیتوان چشم بر این مزیت بست. فرض کنید قراردادی بین دو نفر در تهران بسته شده است.
یک طرف قرارداد ساکن رشت و طرف دیگر ساکن شیراز است. در این صورت اگر خواهان ساکن رشت باشد یا باید در محل انعقاد قرارداد یعنی تهران یا در محل اقامتگاه خوانده یعنی شیراز اقامه دعوا کند. حالا فرض کنید که طرفی که ساکن شیراز است پیشدستی کند و در رشت که محل اقامت خوانده دعوای اوست دعوای خود را مطرح کند. در این صورت این امتیاز برای طرف ساکن رشت وجود دارد که دعوای متقابل را در دادگاه شهر خود مطرح کند و زحمت مراجعه به تهران یا شیراز را به خود ندهد.
بنابراین مرجعی که به دعوای متقابل رسیدگی میکند همان دادگاهی است که به دعوای اصلی رسیدگی میکند؛ البته این قاعده استثنا هم دارد؛ اگر دعوای جدید از صلاحیت ذاتی دادگاه خارج باشد در این صورت نمیتوان انتظار داشت که این قاعده رعایت شود.
یک مثال ساده برای دعوای متقابل
شخصی به عنوان خواهان به دادگاه مراجعه میکند و دعوای اصلی الزام به حضور در دفترخانه و تنظیم سند رسمی انتقال را تقدیم دادگاه میکند؛اما خوانده معتقد است که معامله میان این دو فسخ شده است و اعتباری ندارد. در این صورت خوانده دعوای اصلی باید دعوای فسخ را به صورت تقابل علیه خواهان مطرح کند. در مثال ما اگر خوانده بتواند ثابت کند که معامله فسخ شده است، دادگاه دعوای خواهان اصلی را رد خواهد کرد.
معیار تشخیص دعوای متقابل
دعوای متقابل یک دعوای تمام عیار است که میشود به صورت جداگانه مطرح شود و در صورتی که دعوایی این شرایط را نداشته باشد یعنی نتوان آن را به صورت جداگانه به دادگاه برد نمیتوانیم اسم دعوای متقابل روی آن بگذاریم. به عنوان مثال حق تعمیر خانه یا تمکین نکردن زن یا فسخ معامله و… دعوای متقابل است که ممکن است به صورت مستقل مطرح شود یا در جواب دعوای دیگری به صورت متقابل مطرح شود.
حواستان به مهلت باشد
حتما به خاطر داشته باشید که برای طرح دعوای متقابل زمان محدودی وقت دارید. دادخواست دعوای متقابل را باید تا پایان اولین جلسه دادرسی به دادگاه تقدیم کنید. اگر خواهان دعوای متقابل را در جلسه دادرسی اقامه کند، خوانده میتواند برای تهیه پاسخ و ادله خود تأخیر جلسه را درخواست کند. شرایط تکمیل دادخواست متقابل و مواردی که باعث رد آن میشود مانند مقررات دادخواست اصلی است.
عناصر دعوای متقابل
آیا میتوانیم هر دعوایی را به عنوان دعوای متقابل مطرح کنیم؟ پاسخ قطعا منفی است. اگر دعوای خوانده با دعوای اصلی ناشی از یک منشأ یا با دعوای اصلی ارتباط کامل داشته باشد در این صورت مهمترین شرط اقامه دعوای متقابل وجود دارد؛ بنابراین عناصر دعوای متقابل عبارتند از :
1- دعوا از طرف خوانده علیه خواهان مطرح شود: بنابراین باید قبلاً دعوایی وجود داشت باشد که دو طرف بر اساس آن خوانده و خواهان نام بگیرند. دعوای متقابل را خوانده علیه خواهان مطرح میکند. خوانده شخصی است که دعوا علیه او اقامه شده که میتواند در مقام دفاع، نسبت به اقامه دعوای متقابل اقدام کند. بنابراین حق طرح دعوای متقابل از سوی خوانده مسلم است. درخصوص شخص ثالثی که به دعوا جلب شده است هم باید گفت که وی میتواند دعوای متقابل مطرح کند. بر اساس ماده 139 قانون آیین دادرسی مدنی شخص ثالثی که جلب میشود، خوانده شمرده میشود و تمام مقررات راجع به خوانده درباره او اجرا میشود. البته اگر شخص ثالث برای تقویت موضع خود جلب کننده وارد دعوا شده باشد، نمیتوان این حق را در مورد وی جاری دانست.
2- با دعوای اصلی وحدت منشأ یا ارتباط کامل داشته باشد: به خاطر داشته باشید که هر دعوایی را نمیتوان به عنوان دعوای متقابل به دادگاه برد بلکه ادعای خوانده باید با دعوای اصلی آن قدر نزدیک باشد که تأثیر تصمیمی که در مورد یکی از آنها گرفته میشود در مورد دیگری نیز موثر باشد. قانونگذار به عنوان شرط مطرح کردن دعوای متقابل را وحدت منشأ و ارتباط کامل عنوان کرده است ولی این دو عنوان دارای ظرف جداگانه و بار و تعاریف مختلفی هستند. ممکن است دو دعوا وحدت منشأ داشته باشند، اما ارتباطی با هم نداشته باشند.
3- دعوا در مهلت مقرر اقامه شود: رعایت مهلت از اهمیت زیادی برخوردار است. اگر اولین جلسه دادرسی تمام شود دیگر نمیتوان دعوای متقابل مطرح کرد. دادخواست دعوای متقابل باید تا پایان اولین جلسه دادرسی داده شود. بنابراین خوانده میتواند دعوای متقابل را قبل از اولین جلسه دادرسی نیز اقامه کند. در این صورت اگر فرصت تا اولین جلسه دادرسی کافی باشد دادخواست تقابل به خوانده آن ابلاغ میشود. رسیدگی به دعوای تقابل نیز در همان جلسهای که برای رسیدگی به دعوای اصلی از قبل تعیین شده، صورت میگیرد و همین وقت به طرفین تقابل ابلاغ میشود. در غیر این صورت خوانده تقابل تأخیر جلسه را درخواست میکند و جلسه تجدید میشود تا در جلسه آینده به هر دو دعوا با هم رسیدگی شود. سوال دیگر این است که آیا میتوان در دادگاه تجدیدنظر دعوای متقابل مطرح کرد یا حتماً باید در دادگاه نخستین این دعوا مطرح شود؟در جواب باید گفت به طور کلی در حقوق ما طرح دعوای متقابل تنها در مرحله بدوی امکانپذیر است؛ بنابراین فکر طرح دعوای متقابل در دادگاه تجدیدنظر را از سر بیرون کنید.
تأثیر زوال دعوای اصلی در دعوای تقابل
فرض کنید شخصی از فرصت به وجود آمده استفاده کند و دعوای متقابل در برابر دعوای اصلی مطرح کند. آیا اگر دعوای اصلی از بین برود دعوای متقابل هم از بین میرود؟ در پاسخ باید گفت که قاعده این است که از بین رفتن دعوای اصلی تأثیری در دعوای متقابل ندارد و دادگاهها مکلف به ادامه رسیدگی هستند؛ اما در موارد استثنایی ممکن است دعوای متقابل با از بین رفتن دعوای اصلی از بین برود. به عنوان مثال تراضی دو طرف میتواند این دو دعوا را زایل کند. علاوه بر این در صورتی که دعوای اصلی به دلیل بیتوجهی دعوا به خوانده یا فقدان سمت خواهان یا ذینفع نبودن وی و نداشتن حق اقامه دعوا، رد یا زایل شود دعوای متقابل وصف تقابل خود را از دست میدهد و ممکن است دادگاه صلاحیتدار تغییر پیدا کند. همچنین اگر نقص شرایط طرح دعوا در هر دو یکسان باشد واکنش دادگاه نسبت به هر دو یکسان خواهد بود.
اولین جلسه دادرسی
همانطور که گفتیم مهلت اقامه دعوای متقابل تا پایان اولین جلسه دادرسی است اما سوال این است که کدام جلسه را باید اولین جلسه دادرسی بنامیم؟ اداره حقوقی قوه قضاییه طی نظریه شماره 5015/7-10/6/1381 در این خصوص گفته است: «اولین جلسه دادرسی زمانی است که وقت رسیدگی به خواهان و خوانده ابلاغ و رسیدگی شروع شده باشد و اگر جلسه برای ابلاغ وقت رسیدگی به طرفین یا یکی از آنها تجدید شود اولین جلسه رسیدگی محسوب نمیشود.» بنابراین اگر بعد از اینکه دادخواست تقدیم شد و طرفین دعوا دعوت شدند جلسه دادگاه تشکیل نشود یا خوانده فرصت دفاع پیدا نکند، جلسه اول محسوب نخواهد شد مثلاً اگر تمام وقت جلسه صرف اظهارات خواهان شود و خوانده نتواند پاسخ دهد یا پاسخ خوانده طول بکشد و وقت جلسه برای تکمیل آن کافی نباشد و ناتمام بماند جلسه بعدی که برای شنیدن ادامه دفاعیات خوانده تشکیل میشود، ادامه اولین جلسه دادرسی خواهد بود.
منبع:روزنامه حمایت
http://www.hemayat.net/news/goonagoon.htm
برچسب ها:خوانده, خواهان, دعوای متقابل, دعوای متقابل, دعوای متقابل