اگر از دیگران طلبکارید
شاید بسیاری از افراد را دیده باشید که پس از آن كه به دیگران بدهكار میشوند، برای این كه بدهی خود را پرداخت نكنند، اموال خود را به نام اشخاص مورد اعتماد خود منتقل میكنند. این انتقال با این هدف صورت میگیرد كه براساس ماده 22 قانون ثبت، دولت تنها فردی را مالك میشناسد كه سند ملك یا خودرو به نام او تنظیم شده باشد یا این كه به شكلی قانونی به او انتقال پیدا كرده و مثلا به ارث رسیده باشد. در چنین شرایطی اگر طلبكارها بخواهند مالی را از فرد بدهكار توقیف كنند، با انتقال مالكیت به فرد دیگر این مساله ممكن نمیشود و در قانون به این عمل عنوان «معامله به قصد فرار از پرداخت دین(بدهی)» داده شده است. در قالب چنین شكایتی است كه افراد طلبكار میتوانند با رعایت شرایطی حتی اگر فرد بدهكار اموال خود را بفروشد و به دیگران منتقل كند بدهی خود را وصول كنند. در دعاوی خانوادگی مردان به این دلیل اموال خود را به نام افراد دیگر همچون پدر، مادر، برادر، خواهر، دوستان نزدیك و… منتقل میكنند كه همسر آنها نتواند این اموال را بابت مهریه توقیف كند و یا در رابطه با چک بلامحل و همچنین در صورتی که رابطه ی بدهکار و طلبکاری بین افراد محقق شود انتقال اموال به صورت صوری بسیار دیده می شود. . با انتقال این اموال شرایطی به وجود میآید كه بدهکار میتواند هم خانه و خودروی خود را حفظ كند و هم این كه در دادگاه از امتیازهایی مانند اعسار (اثبات عدم توانایی مالی)و تقسیط استفاده كرده و دین (بدهی)خود را به شكل اقساط پرداخت كند.
اگر طلبكارها بخواهند مالی را از فرد بدهكار توقیف كنند، با انتقال مالكیت به فرد دیگر این مساله ممكن نمیشود و در قانون به این عمل عنوان «معامله به قصد فرار از پرداخت دین(بدهی)» داده شده است
چگونه میتوان معامله به قصد فرار از دین را اثبات كرد؟
برای احراز این مساله كه معامله به قصد فرار از دین صورت گرفته یا نه باید به بحث صوری بودن معامله توجه كرد. در ماده 218 قانون مدنی چند نكته در این خصوص ذكر شده كه باید به آن توجه كرد. ممكن است خیلی از معاملات صوری نباشد و مثلا فردی كه صاحب خودرو است، با بردن خودروی خود به یك بنگاه، آن را به خریداری بفروشد و بابت آن پول هم دریافت كند یا این كه خانه خود را در مقابل دریافت پول به فرد دیگری بفروشد. معامله ی صوری معاملهای است كه در آن به شكل واقعی معاملهای صورت نگرفته باشد؛ یعنی نه پولی رد و بدل شده باشد و نه خریدار و فروشنده نیت انجام معامله را داشته باشند و ایجاب و قبول به مفهوم حقوقی واقع نشده و قصد مشتركی هم وجود نداشته باشد تا مثلا یك خانه در مقابل مبلغی مشخص به فرد دیگری منتقل شود. در چنین شرایطی اگر اركان معامله رعایت نشود، معامله صوری است و دادگاه میتواند با طی شدن شرایطی دستور ابطال آن را صادر كند. برای این منظور فردی كه مدعی است معامله به شكل صوری صورت گرفته و این مساله باعث از بین رفتن طلب او شده باید به دادگاه حقوقی محدوده ی سكونت خود، دادخواستی با عنوان دادخواست ابطال بیع بدهد تا طی مراحلی مال و اموال فرد بدهكار به نفع او توقیف شود.
چون یكی از رایجترین استفادههای این شیوه حقوقی زمانی است كه مردی بابت مهریه به همسر خود بدهكار است به همین منظور معامله به قصد فرار از دین را در رابطه با مهریه برای تان شرح می دهم .در رابطه با مهریه ی مردان در چنین شرایطی اموال را به نام فرد دیگری منتقل میكنند، اما همیشه آنها نمیتوانند از قانون نتیجه بگیرند. اگر انتقال اموال از سوی مرد پیش از مطالبه مهریه از سوی زن صورت گرفته باشد، معمولا قضات نمیپذیرند كه معامله صوری بوده است. ممكن است مردی احساس كند همسرش قصد اجرا گذاشتن مهریهاش را دارد. ممكن است زن یك ماه بعد این كار را بكند، اما مرد در همین فاصله میتواند اموال خود را انتقال دهد. در چنین حالتی ثابت كردن این مساله كه این معامله صوری بوده بسیار سخت است و اگر دادگاه با درخواستی از سوی زن برای ابطال معامله مواجه شود، به دقت این موضوع را بررسی خواهد كرد. مطابق قانون معاملات صوری به قصد فرار از دین در مقابل طلبكاران اعتبار ندارد و این مساله نسبت به طرفینی كه این معامله را منعقد كردهاند اعتبار دارد و نافذ است. اگر در چنین شرایطی بین مردی كه بدهكار مهریه است با پدر و مادرش این معامله صورت گیرد، اصل بر این است كه این معامله صوری بوده است، اما اگر سندی آورده شود كه مثلا نشان دهد مادر این فرد 100 میلیون تومان به او پول داده تا ملك او را بخرد، این مساله از سوی دادگاه بررسی خواهد شد. در چنین شرایطی بعد از تحقق معامله به قصد فرار از دین، اگر این معامله صوری با دادخواست ابطال، باطل شود، مال موجود به فرد طلبكار منتقل میشود، اما اگر بعد از مطالبه ی مهریه از سوی زن، نقل و انتقال صورت گیرد باطل كردن این معامله از طرف قانون سادهتر است.
حال اگر مردی خانهای 100 میلیونی را بفروشد و مهریه ی همسرش مثلا 200 سکه باشد در چنین حالتی مرد برای پرداخت مهریه دادخواست اعسار و تقسیط بدهد، ممكن است تقاضای اعسار رد شود و دیگر معسر( ناتوان مالی) قلمداد نشود، چون او 100 میلیون تومان پول دارد. دادگاه در چنین حالتی از او خواهد پرسید كه با این 100 میلیون كه از راه فروش خانه به دست آوردی چه كار كردی؟ ممكن است مرد بگوید 50 میلیون آن را بدهكار بودم. در چنین حالتی مرد باید به میزان این بدهی اسناد و مداركی را به دادگاه ارائه كند تا بدهی او را اثبات كند. او میتواند بگوید هزینههای دیگری را نیز از محل این پول پرداخت كردهام و بابت آنها نیز اسنادی را به دادگاه ارائه كند، اما در نهایت از مبلغی كه میماند او باید بدهی خود را بابت مهریه ( یا هر دین دیگری)به همسرش( طلبکار) بپردازد.
ممكن است مردی احساس كند همسرش قصد اجرا گذاشتن مهریهاش را دارد. ممكن است زن یك ماه بعد این كار را بكند، اما مرد در همین فاصله میتواند اموال خود را انتقال دهد. در چنین حالتی ثابت كردن این مساله كه این معامله صوری بوده بسیار سخت است
دادگاهها باید به این موضوع به دقت رسیدگی كنند تا حقی ضایع نشود. به هر حال مطالبه وجه یا مهریه و امثالهم یک حق است و دادگاهها در بررسی دلایل وظیفه دارند ارزش دلایل را بررسی كنند. در چنین حالتی این فرد نمیتواند معسر باشد و شبهه ی معامله فرار از دین وجود دارد؛ البته شیوه ی دفاع و ارائه دلایل و مدارك هم بسیار مهم است.
در چنین معاملاتی اگر فروشنده به شكلی واقعی خانه یا خودروی خود را به فرد دیگری فروخته باشد، اثبات موضوع بسیار سخت است، اما اگر صوری فروخته باشد، ابطال معامله آسان است. برخی افراد در چنین مواقعی سندهایی تنظیم میكنند یا كیفیت انتقال را جوری میچینند كه شبه تحقق بیع اتفاق میافتد و صوری بودن محقق نمیشود. مثلا چكی به نام فروشنده صادر و به حساب او پولی واریز میشود و همه چیز درست، اما برخی نیز این انتقال را ناشیانه انجام میدهند و فكر میكنند به محض انتقال سند، این تعهد از چارچوب وظایف آنها خارج میشود كه در چنین مواقعی صوری بودن معامله قابل اثبات است.
ادامه دارد……..
ندا پاکنهاد/ وکیل پایه یک دادگستری
گروه جامعه و سیاست
تنظیم :س.آقازاده
منبع:
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=114364
برچسب ها:اگر از دیگران طلبکارید