حمايت از كپيرايت و مبناي آن در مالكيت فكري
حمايت از كپيرايت و مبناي آن در مالكيت فكري
جواد صالحي، يوسف ابراهيمي
چكيده: كپيرايت به عنوان يكي از پديدههاي موجود در جوامع كهن بشري سابقه داشته است. با وجود اين، جايگاه آن در نظامهاي حقوقي يا عرفي به نحو شايستهاي مورد حمايت قرار نگرفته است. مهم ترين و برجسته ترين حق در مالكيت فكري، حق انتشار آن است. حق نسخهبرداري، مقدمه و شرطي براي منتفع شدن از اثر به شمار ميرود. نسخه برداري از اثر بدون رضايت مولف آن، تجاوز به شخصيت و آزادي فردي تلقي ميشود. به همين لحاظ، فقط مولف است كه ميتواند انتشار يا معرفي كردن اثرش را اجازه دهد يا موافقت كند كه ديگران، از اثرش به منظور تنظيم يك اثر تركيبي و يا جمعي، استفاده نمايند. اين جنبه از مالكيت فكري كه در مقوله كپيرايت ميگنجد، نيازمند حمايت است. اهميت حمايت بدان جهت است كه نقض كپيرايت موجب از بين رفتن روحيه خلاقيت و تزلزل فرهنگ جامعه ميشود. به همين منظور در اين مقاله به بررسي مبنا و ويژگيهاي حمايتي مندرج در قوانين ايران و آمريكا و قراردادهاي بينالمللي راجع به كپيرايت به صورت تطبيقي ميپردازيم.
كليد واژه ها:
مالكيت فكري، مبنا، كپيرايت، كنوانسيون برن، موافقت نامه تريپس، حمايت
مقدمه:
مالكيت فكري ترجمه واژه «Intellectual Property» است. برخي از حقوقدانان از آن با عنوان «مالكيت معنوي» ياد كردهاند. (اصلاني، 1384: 17) مالكيت فكري از حقوقي است كه در پي ايجاد يك ابزار جديد يا يك نوآوري و ابتكار منحصر به فرد، به صاحب آن انديشه تعلق ميگيرد. در واقع به اين فرد خلاق كه توانسته است با نيروي ذهني و فكري خود وسيلهاي جديد را اختراع يا اثري هنري و يا ادبي را خلق كند، حقوق انحصاري مبني بر استفاده كامل از جنبههاي مادي و غير مادي آن در طي يك دوره زماني خاص اعطا ميگردد.
در پرتو اين حق است كه به صاحب حق اجازه داده ميشود كه در مورد چاپ يا عدم چاپ اثر ادبي، خودش يگانه مرجع تصميم گيرنده باشد و [تعرض] هر شخص به اين حق، اعم از حقيقي يا حقوقي منع گردد. ضمن آنكه مالكيت فكري مشتمل بر قواعدي مبني بر شناسايي و حمايت از حقوق پديدآورندگان و روابط آنها با مصرفكنندگان نسبت به محصول پديد آمده ميباشد. (صالحي، 1386: 40)
مالكيت ادبي و هنري يكي از بخشهاي تشكيل دهنده مالكيت فكري است. كپيرايت به عنوان يكي از ابعاد مالكيت ادبي و هنري، حقي است كه به موجب آن به پديد آورنده اثر ادبي اجازه داده ميشود كه نسبت به انتشار و فروش اثر ادبي، هنري يا علمي خويش با پشتوانه حمايتي كه از سوي قانون گذار نسبت به او صورت ميگيرد، تصميم بگيرد. از اين رو كپيرايت تمهيدي قانوني براي حمايت از حقوق مادي و اخلاقي پديدآورندگان يا توليدكنندگان آثار ادبي، هنري و علمي است كه طرح و پايه ريزي شده است.
وجود كپيرايت در آثار ادبي و هنري، بهره برداري از اثر را براي همه افراد محدود كرده است. براي مثال، شخصي كه خريدار يك كتاب است، نميتواند از آن كتاب بدون مجوز از دارنده كپيرايت نسخهبرداري كند. هم چنين شخصي كه يك cd مورد حمايت كپيرايت را خريداري ميكند، نميتواند به صورت قانوني، نواري از روي آن براي دوستاش كپي كند. ضمن آن كه كپيرايت توانايي عمومي را در جامعه براي گسترش ايدهها و توليد كتابهاي جديد منع ميكند. براي مثال، براي اين كه شخصي بخواهد از آوازي تقليد كند، معمولا ضرورت دارد تا قسمتهاي اساسي و مهم آن آواز و موسيقي را دوباره ايجاد كند.
به لحاظ منع مردم از تأثير متقابل و پيش روي موضوعهاي فرهنگي در چارچوب رعايت قانون كپيرايت، مهم است كه به طور پيوسته قانوني بودن كپيرايت و مبناي آن را مورد بحث قرار دهيم. در اين زمينه، بايستي توجه داشته باشيم كه هر كسي فكر نميكند كه كپيرايت چيز خوبي است، چراكه با توسعه اينترنت، تعدادي از كساني كه فكر ميكنند كپيرايت بهطور غيرمنصفانه، توانايي هايشان را در توليد آثار ادبي و هنري جديد از بين ميبرد، به وجود آمده اند. اما واقعيت اينگونه نيست. براي روشن شدن مطلب، در اين نوشتار در پي آن هستيم طي دو گفتار مبنا و حمايت از كپيرايت را بررسي كنيم.
گفتار اول: مبناي حمايت از كپيرايت
در خصوص ترديدها يا نقدها در مورد كپيرايت، سه دليل مهم وجود دارد كه به بررسي آنها ميپردازيم.
الف) حقوق طبيعي
(natural right arguments)
مطابق با نظريه حقوق طبيعي، دليل اين كه چرا حمايت كپيرايت مورد مذاكره است، به اين خاطر نيست كه ما فكر كنيم كه تمام مردم از كپيرايت نفع خواهند برد. بلكه به اين خاطر از كپيرايت حمايت ميشود، كه كپيرايت يك حق است و به طور شايستهاي هم مورد حمايت واقع ميگردد. به خصوص اين كه، كپيرايت حقي است كه حق مالكيت را در توليدهاي عقلي سازماندهي ميكند. زيرا چنين محصولي از فكر نويسندهاي شخصي نشات ميگيرد. براي مثال، شعر به عنوان تلاش و الهام عقلاني، محصولي از ذهن شاعر مورد توجه است. به تعبير ديگر، اين محصول بياني از شخصيت نويسنده است. با فرض اين كه اثري كه به وسيله فردي خلق ميشود، ماهيت يكتاي آن فرد را منعكس ميكند. استدلالهاي حقوق طبيعي در اين جا از ما ميخواهد كه نتايج آن ابداع يا اثر را به عنوان مالكيتي انحصاري متعلق به مبدع يا نويسنده بشناسيم. در نتيجه كپي برداري از اثر شخصي نويسنده، غصب مالكيت از او است، كه اين فعل معادل سرقت است. به همين لحاظ قانون كپيرايت درك قانوني و شخصي از اين بديهيات و دستورهاي اخلاقي است.
ب) پاداش (reward arguments)
مطابق با نظريه پاداش، دليل اين كه چرا حمايت كپيرايت مورد مذاكره است، اين است كه ما فكر ميكنيم كه منصفانه است، به يك نويسنده، به دليل تلاش وي در ابداع يك اثر و عرضه آن به عموم، پاداش بدهيم. كپيرايت در واقع يك بيان قانوني قدرداني و تشكر از نويسنده به خاطر انجام دادن كاري بالغ بر آن چه كه جامعه از آن شخص انتظار دارد يا احساس ميكند كه متعهد به آن بوده است، ميباشد. به تعبير ديگر، بحث از كپيرايت، شبيه به باز پرداخت دين است. با وجود اين، در تقابل با ديگر سيستمهاي پاداش، كپيرايت به عموم مردم اجازه ميدهد تا دريافت كننده پاداش و اندازه آن را معين نمايند. تعداد نسخههاي كپي شده از روي يك كتاب پرخريدار يا نسخههاي ضبط شده از يك فيلم ويدئويي، ملاك ميزان پاداش مالي است كه به مالك اثر داده ميشود. اين نظريه، بيشتر با ديدگاههاي ماركسيستي هماهنگي دارد.
ج) انگيزه (incentive arguments)
دليل سوم بر اين ايده استوار است كه هر آن چه در كل براي عموم و جامعه مفيد است، بايستي حمايت گردد. پيش فرض دليل انگيزه اين است كه توليد و پخش عمومي يك موضوع فرهنگي مانند كتاب، موسيقي، هنر و يا فيلم يك فعاليت ارزشمند و مهم است، و اين كه بدون حمايت از كپيرايت، توليد و پخش اين موارد در يك سطح مناسب انجام نميگيرد، چراكه آثار اغلب با هزينههاي بالايي ابداع ميشوند. به همين لحاظ اولين انتشار اثر ميتواند فرصت را براي كپي برداري غيرمجاز فراهم كند. براي مثال، در حالي كه براي نوشتن كتاب حقوق مالكيتهاي اخلاقي نوشته ليونل بنتلي (Bentley Lionel) وقت و انرژي زيادي هزينه شده است، منتشر كردن اوليه آن، ميتواند به آساني، با سرعت بالا و قيمت ارزان زمينه انتشار غير قانوني مجدد آن را فراهم كند. لذا در صورت نبود قانون كپيرايت، ناقض كپيرايت ميتواند به آساني و بدون صرف هزينهاي براي ابداع ابتدايي آن، به تكثير آن بپردازد. در حالي كه به استناد دليل انگيزه، اگر ليونل بنتلي مورد حمايت واقع نشود، اين كتاب هرگز نوشته نميشد يا منتشر نميگرديد.
بنابراين، كپيرايت حمايتي را مقرر ميدارد كه در پرتو آن كساني كه وقت زيادي را در توليد كالاهاي فرهنگي و اطلاعاتي صرف كردهاند، مطمئن باشند كه نه تنها سرمايهگذاري آنها جبران ميشود، بلكه سود و شهرت مناسبي را نيز با اين آثار بدست ميآورند. (Bentley,2001: 34) صرفنظر از اين كه كدام يك از اين دلايل را بپذيريم.
گفتار دوم: حمايت از كپيرايت
«كپيرايت» معادل اصطلاح «حق نسخهبرداري» و «حق تكثير و انتشار» است كه ترجمهاي از اصطلاح «Copyright» ميباشد. ضمن آن كه اين اصطلاح در نظامهاي رومي – ژرمني به «حق مولف» شهرت دارد. اصطلاح «كپيرايت» در سال 1886 طي «كنوانسيون برن» وارد عرصه بينالمللي گرديد و به مسئوليت حمايت از كارهاي ادبي و هنري اشاره كرد. (صالحي، همان: 41)
صنعت فيلمسازي آمريكا، برآورد نموده است كه سالانه حدود 1 بيليون دلار به دليل كپي برداري غيرمجاز توسط دستگاههاي ويدئويي ضرر ميدهد و سالانه دهها ميليون دلار براي تعقيب متجاوزان كپيرايت هزينه ميشود. از اين رو براي طرح دعوي عليه افرادي كه به حقوق پديدآورندگان آثار ادبي و هنري تعدي مينمايد، لازم است كه آثار ادبي و هنري مورد حمايت قانون قرار گيرند. به همين مقصود قانون كپيرايت به چگونگي، مدت و انواع حمايت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان پرداخته است. اين قانون اعمال مجازات عليه متجاوزان به كپيرايت را براي احقاق حقوق مادي و اخلاقي صاحبان اثر لازم ميداند.
الف) شرايط حمايت از اثر
براي اين كه آثار ادبي و هنري مورد حمايت قانون قرار گيرند، بايد شرايطي داشته باشند:
1) محسوس بودن شكل اثر
افكار و انديشهها مورد حمايت نيستند. تخيلها بايد از قالب ذهن خارج شوند و به صورت محسوس و عيني تجسم يابند، تا قابل حمايت باشند. موسيقي كه ضبط شده، داستاني كه نوشته شده و تصويري كه در فيلم عكاسي ثبت شده است، از آثاري ميباشند كه شكل محسوس دارند. (الستي،1383: 31) بنابراين تا زماني كه يك ايده از چارچوب تخيل ذهني خارج نشود و نمود خارجي پيدا نكند، قابليت حمايت قانوني ندارد.
2) اصالت اثر
اثري قابل حمايت است كه ابتكاري و اصيل باشد. بدين معني كه مظهر شخصيت و منويات پديد آورنده و انعكاسي از افكار او باشد. اما نو بودن اثر، شرط نميباشد. (عبادي، 1369: 85) به عنوان نمونه اگر دو نقاش، از يك منظره تابلوهاي مشابهي بكشند، بدون اين كه از هم تقليد كنند، اثر هر يك با توجه به اين كه نمايانگر شخصيت پديد آورنده آن است اصيل محسوب ميشود.
اصالت ميتواند دو گونه باشد:
1) اصالت در محتوا: يعني پديد آورنده اولين فردي باشد كه آن را خلق كرده است. مانند نويسندهاي كه براي نخستين بار در مورد واقعهاي داستان مينويسد.
2) اصالت در تعبير: پديد آورنده اثر از محتوايي كه در گذشته وجود داشته است استفاده ميكند و اثر ديگري ميآفريند كه داراي ويژگي ابتكار است. مانند متون ترجمه يا اشعاري كه با توجه به يك ضربالمثل سروده ميشوند. (جعفري لنگرودي، 1370: 168)
به هر حال اصالت از هر نوع، وقتي وجود دارد كه بيان كننده هويت انديشه باشد و به آن جنبه استقلال دهد. بنابراين نو بودن شرط نميباشد. به همين دليل ممكن است اثر جديد صورتي تازه از انديشهاي مبتذل و پيش پا افتاده باشد.
3) اعلان مشخصات
دارا بودن مشخصات يا علامتهاي خاصي در روي آثار، از شرايط حمايت در ايران نميباشد. يعني به طور كلي لازم نيست، علامت خاصي روي آثار ادبي و هنري درج شود. اما در مورد صفحات يا نوارهاي موسيقي و صوتي استثنايي وجود دارد كه در ماده 4 قانون ترجمه و تكثير كتب و نشريات و آثار صوتي (1352) ذكر شده است:
«صفحات يا نوارهاي موسيقي و صوتي در صورتي حمايت ميشود كه در روي هر نسخه يا جلد آن علامت بينالمللي p لاتين در داخل دايره و تاريخ انتشار و نام و نشاني توليد كننده و نماينده انحصاري و علامت تجاري ذكر شده باشد.»
پس در مورد صفحات يا نوارهاي موسيقي و صوتي درج علامت بينالمللي p براي حمايت از آنها الزامي است. برخلاف ايران، در آمريكا اعلان مشخصات از شرايط حمايت از اثر ميباشد. صاحب اثر بايد حرف C داخل دايره، تاريخ اولين انتشار و نام دارنده حقوق اثر را در كنار آن درج نمايد، تا بر اساس قانون كپيرايت آمريكا قابل حمايت باشد. اما با پيوستن آمريكا به كنوانسيون برن (Bern convention, 1886) با توجه به اينكه در كنوانسيون برن اعلان مشخصات از شرايط حمايت نميباشد، آمريكا قوانين خود را اصلاح نموده است. البته براي آثاري كه پس از ماه مارس سال 1989 در آمريكا براي نخستين [بار] منتشر شده اند، اعلان مشخصات اختياري ميباشد. اما همواره درج آن توصيه شده است. زيرا درج اعلان، در واقع نوعي اطلاع رساني به عموم افراد است كه اثر، مورد حمايت است. در صورت عدم درج، كسي كه حقوق پديد آورنده را نقض كرده است، ميتواند در دادگاه ادعا كند به اين كه اثر مورد حمايت بوده است، علم نداشته و اين امر ممكن است در ميزان خسارت تعيين شده از سوي دادگاه تأثير بگذارد. حال آن كه در كنوانسيون جهاني حق مولف ژنو (WCT, 1996) درج علامت p براي آثار صوتي و C براي حمايت از ساير آثار در نظر گرفته شده است. بنابراين براي حمايت از كپيرايت در عرصه بينالملل، اعلان مشخصات اثر داراي اهميت است.
4) ثبت اثر
ثبت اثر از شرايط حمايت قانوني در ايران نميباشد. يعني آثار بدون اين كه تشريفات ثبت را طي كرده باشند، در صورتي كه ساير شرايط را دارا باشند از حمايت برخوردار خواهند بود. ماده 21 قانون حمايت حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان (1348) مقرر ميدارد:
«پديدآورندگان ميتوانند اثر و نام و عنوان و نشانه ويژه اثر خود را در مراكزي كه وزارت فرهنگ و هنر با تعيين نوع آثار، آگهي مينمايند به ثبت برسانند.»
از واژه «مي توانند» در ماده فوق چنين برمي آيد كه ثبت اثر در حقوق ايران از شرايط حمايت از حقوق پديدآورندگان نميباشد. اما اخذ تأييديه فني براي اقامه دعوي، در صورت نقض حقوق نرمافزارهاي رايانهاي (1379) لازم ميباشد. ماده 9 قانون حقوق پديدآورندگان نرمافزارهاي رايانهاي مقرر مينمايد:
«دعواي نقض حقوق مورد حمايت اين قانون در صورتي در مراجع قضايي مسموع است كه پيش از اقامه ي دعوي، تأييديه فني ياد شده در ماده 8 اين قانون صادر شده باشد. در مورد حق اختراع، علاوه بر تأييديه مزبور، تقاضاي ثبت نيز بايد به مرجع ذيربط تسليم شده باشد.»
در رابطه با تشريفات ثبت اثر در ايران، مطابق آيين نامه اجرايي قانون حمايت حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان (1350)، ثبت اثر طي درخواست نامه چاپي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي صورت ميگرفت. مرجع ثبت اثر در تهران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و در شهرستانها ادارات كل فرهنگ و ارشاد اسلامي بود. اين رويه از هفتم شهريور ماه 1381 تغيير كرده است. در حال حاضر ثبت آثار در كتابخانه ملي صورت ميگيرد. هنرمندان و مولفان ميتوانند با مراجعه به كتابخانه ملي و ارايه يك نسخه از اثر خود، نسبت به ثبت اثر اقدام كنند. به همين منظور فرمهاي ويژهاي بر اساس استانداردهاي جهاني براي ثبت آثار تهيه شده است كه اجراي اين طرح با همكاري معاونت امور فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و كتابخانه ملي ايران انجام ميشود.
اشكالي كه در مورد اين شرط وجود دارد اين است كه ثبت اثر از شرايط الزامي براي حمايت از حقوق پديد آورنده نميباشد. هر چند كه ثبت اثر، مالكيت پديد آورنده را بر اثر اثبات نميكند، اما عمل ثبت، اماره شناسايي مالك است و در هنگامي كه حقوق مادي و اخلاقي او در معرض تجاوز قرار ميگيرند، در مقام اثبات ادعاي او در دادگاه مفيده بوده و اثر شكلي دارد. ضمن آن كه در موارد ثبت و توديع اثر، ميتواند مبناي انتشار اثر و مدت حمايت قانوني به حساب آيد و در استيفاي حقوق مادي او موثر باشد. (Hart, 2004: 154)
پس، ثبت اثر موجب ميگردد تا تشريفات رسيدگي راحت تر طي شود، چون ثبت اثر به نام پديد آورنده، اماره شناسايي مالك اثر ميباشد. به عنوان مثال اگر شخص «الف» اثر عكاسي خود را ثبت نموده باشد و از شخص «ب» به دليل انتشار و توزيع آن عكس بدون اجازه وي شكايت نمايد و شخص «ب» ادعا كند كه «الف» مالك آن اثر نميباشد، چون اثر ثبت شده است، دادگاه آن را امارهاي بر مالك دانستن شخص «الف» ميداند. در نتيجه بار اثبات اين امر كه ثبت اثر معتبر نيست برعهده شخص «ب» قرار ميگيرد.
5) ماليت داشتن اثر
معيار ماليت داشتن يك اثر در ايران تنها به ارزش اقتصادي آن بستگي ندارد. چراكه ماليت داشتن آن با توجه به عرف و نظم عمومي و اخلاق حسنه سنجيده ميشود. (آيتي، 1375: 82) در نظام قانوني كشور ما كه مبتني بر موازين شرعي است؛ آثاري وجود دارند كه داراي ارزش اقتصادي ميباشند، اما چون مبادله آنها برخلاف نظم عمومي و اخلاق حسنه ميباشد، مورد حمايت قانون قرار نميگيرد. به عنوان مثال، يك فيلم مستهجن، يك شعر توهين آميز و نظاير آن، از آثار قابل حمايت به شمار نميآيند. چراكه مبناي قانون گذار اين است كه از منافع و مصالح اجتماع حمايت كند و اگر اثري مخالف با اخلاق حسنه باشد از لحاظ شرعي و قانوني ارزش اقتصادي ندارد.
6) شرط نخستين بار
بر اساس قانون ايران لازم است كه چاپ يا پخش يا نشر يا اجراي اثر براي نخستين بار در ايران باشد. در اين رابطه ماده 22 قانون حمايت حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان مقرر ميدارد:
«حقوق مادي پديد آورنده موقعي ازحمايت اين قانون برخوردار خواهد بود كه اثر براي نخستين بار در ايران چاپ با پخش يا نشر يا اجرا شده باشد و قبلا در هيچ كشوري چاپ يا نشر يا اجرا نشده باشد.»
لذا اگر يك اثر ادبي و هنري براي اولين بار در ايران چاپ يا پخش يا نشر يا اجرا نشده باشد، از حمايت برخوردار نخواهد بود. البته پيش نويس قانون مالكيت ادبي و هنري در اين خصوص به غير از ملاك نخستين انتشار در ايران يا انتشار ظرف مدت 30 روز از انتشار نخستين درايران، ضابطه تابعيت ايران يا سكونت در ايران را هم، در نظر گرفته است.
ب) مدت حمايت
در رابطه با مدت حمايت بايد ميان حقوق مادي و اخلاقي دارنده كپيرايت قائل به تفكيك شد. حقوق اخلاقي پديد آورنده محدود به زمان نيست و همواره مورد حمايت قانون قرار ميگيرد. حتي پس از مرگ صاحب اثر، اگر كسي به حقوق اخلاقي او تعرض نمايد، ضمانت اجرا خواهد داشت. اما قاعده كلي طبق ماده 12 قانون حمايت حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان اين است كه حقوق مادي پديد آورنده در طول حيات او معتبر است و بعد از مرگ هم به مدت 30 سال متعلق به وراث يا شخصي است كه اين حقوق به موجب وصيت به او منتقل شده است. اگر پديدآورنده وراثي نداشت و حقوق خود را از طريق وصيت نيز به كسي واگذار نكرده بود، براي مدت 30 سال، كليه حقوق مادي متعلق به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بوده و پس از آن هر كسي ميتواند از آن متمتع گردد.
مطابق اصول كلي در فقه اسلامي، اموال فردي كه وارث ندارد بايد در اختيار حاكم اسلامي قرار گيرد، كه در اين رابطه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، جانشين حاكم اسلامي است. در پيش نويس قانون مالكيت ادبي و هنري مدت حمايت از آثار، 50 سال پس از مرگ پديدآورنده تعيين شده است.
به موجب بند 1 ماده 7 كنوانسيون برن و همچنين موافقت نامه تريپس (TRIPS Agreement, 1995) و كنوانسيون جهاني حق مولف (World Intellectual Property convention, 1976)، مدت حمايت، 50 سال پس از مرگ پديد آورنده اثر است. آشكار است كه بين قانون رايج در ايران و قراردادهاي بينالمللي فوق، در زمينه مدت اعمال حمايت تفاوت وجود دارد. اما در پيش نويس قانون مالكيت ادبي و هنري دقيقا مدت ذكر شده در كنوانسيون برن آمده است و قانون كپيرايت آمريكا نه تنها حداقل لازم را رعايت ميكند بلكه مواعد طولاني تري را براي حمايت در نظر گرفته است. كنوانسيون رم (Rome Convention,1961) حداقل حمايت را 20 سال از تاريخي كه اثر در آن ضبط شده يا برنامه اجرايي و نمايشي در آن به وقوع پيوسته يا برنامه راديويي و تلويزيوني پخش شده، شناسايي كرده است. در حالي كه معاهده حق مولف ژنو حداقل دوره حمايت را در مورد آثار صوتي 50 سال ميشناسد و معاهده اجراكنندگان و آوا نگاشتها (WPPT) حمايت از حقوق اجراءكنندگان آثار را حتي پس از مرگ آنان تأمين ميكند.
ج: آثار مورد حمايت
ماده 2 قانون حمايت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان اثرهاي مورد حمايت را نام ميبرد:
1. كتاب و رساله و جزوه و نمايشنامه و هر نوشته ديگر علمي و فني و ادبي و هنري.
عبارت «هر نوشته ديگر» نمايانگر اين است كه مصداقهاي مورد اشاره، حصري نيستند و هر اثري كه بيانگر شخصيت پديدآورنده آن باشد. از جمله؛ مقالههاي مطبوعاتي ، فيلمنامه يا اقتباس و تلخيص از آثار ديگر، از حمايت قانوني برخوردار است.
2. شعر و ترانه و سرود و تصنيف كه به هر ترتيب و روش نوشته يا ضبط يا نشر شده باشد.
آثار صوتي ضبط شده بر روي صفحه يا نوار يا هر وسيله ديگر يا اشعار و سرودهاي نوشته شده مورد حمايت هستند.
3. اثر سمعي و بصري به منظور اجرا در صحنههاي نمايش يا پرده سينما يا پخش از راديو و تلويزيون كه به هر ترتيب و روش نوشته يا ضبط يا نشر شده باشد.
اثر راديويي، برنامهاي است كه براي پخش از راديو، خلق يا مورد اقتباس قرار گرفته است. اثر تلويزيوني، مجموعه تصاويري است كه بر اساس قواعد و ويژگيهاي خاص اين رسانه پرداخته شده و در نهايت يك برنامه تلويزيوني را ميسازد. (ميلرسون، 1377: 9) اثر سينمايي، تصاوير عكسبرداري شده متحرك توسط دستگاه سينما تو گراف است به شرطي كه نمايانگر شخصيت وابداعات و ابتكارات پديد آورنده آن باشد. (پودوفكين، 1370: 26)
4. اثر موسيقي كه به هر ترتيب و روش نوشته و يا ضبط يا نشر شده باشد:
اثر موسيقي تركيبي از چهار قسمت است كه مورد حمايت قرار ميگيرند:
الف) ملودي يا مايه اصلي آهنگ
ب) ريتم يا ضرب
ج) هارموني (همسازي و هم آهنگي)
د) تنظيم
5. نقاشي و تصوير و طرح و نقشه جغرافيايي ابتكاري و نوشتهها و خطهاي تزييني و هرگونه اثر تزييني و اثر تجسمي كه به هر طريق و روش به صورت سايه يا تركيبي به وجود آمده باشد.
6. هرگونه پيكره (مجسمه)؛
جسمي كه از گچ، فلز، سنگ و … به شكل حيوان، انسان يا … درست كنند.
7. اثر معماري از قبيل طرح و نقشه ساختمان؛
اين آثار بايد داراي ويژگي ابتكاري و واجد جنبههاي هنري باشند تا مورد حمايت قرار گيرند.
8. اثر عكاسي كه با روش ابتكاري و ابداع پديد آمده باشد؛
اثر عكاسي اصيل و ابتكاري مورد حمايت اين قانون ميباشد.
9. اثر ابتكاري مربوط به هنرهاي دستي يا صنعتي، نقشه قالي و گليم؛
10. اثر ابتكاري كه بر پايه فرهنگ عام (فولكور) يا ميراث فرهنگي و هنر ملي پديد آمده باشد؛
فولكور زير مجموعهاي از دانش سنتي است كه به آثار ادبي، هنري، خبري و كليه اختراعهايي كه بر اساس سنت و رسوم بشري مبتني است، اشاره دارد. فرهنگ عامه از نسلي به نسل ديگر منتقل ميشود و متعلق به يك قوم است كه با تكامل آن قوم گسترش مييابد. (زاهدي، 1379)
براي آثار فولكور پديد آورنده خاصي را نميتوان معين كرد. چون اصولا متعلق به يك ملت هستند و از نسلي به نسل ديگر انتقال مييابند. در صورتي كه پديدآورنده خاصي داشته باشد طبق قوانين از آن حمايت خواهد شد. اما مسلما تطبيق فولكور با قوانين موجود براي حمايت از تمام مصداقهاي آن كافي نميباشد.
ضمن آن كه در مورد حمايت از فولكور و مصداقهاي آن در سطح بينالمللي هنوز تصميمات قطعي وجود ندارد. اما در مواردي كه فولكور متعلق به يك ملت است، استفاده اعضاي همان جامعه موجب تعرض به آن نميشود. پس اين دسته دعاوي بيشتر در سطوح بينالمللي مطرح ميشود كه دولت به نمايندگي از عموم مردم اقدام مينمايد.
11. اثر فني كه جنبه ابداع و ابتكار داشته باشد؛
اين مورد ابهامات زيادي دارد و با آوردن واژه «فني» به نظر ميآيد كه بيشتر مربوط به مالكيت صنعتي باشد و به سختي ميتوان آن را به حمايت از نرمافزارهاي رايانهاي گسترش داد. چراكه معمولا در كشورهايي كه قوانين حق مؤلف خود را شامل نرمافزار كرده اند، اين موضوع را در اعداد آثار ادبي و نه يك اثر فني محسوب كردهاند. تفسير بند 11 موجب اطلاق اين عنوان به نرمافزار ميشود كه در عرف جهاني معمول نيست. چراكه تفسير قانون به هر حال بايد با توجه به اوضاع و احوال و قراين، منطقي باشد. در حالي كه كشورهايي كه مهد رايانه بودهاند مجبور شدهاند با اصلاح قوانين خود به شمول آنها به اين پديده نو تصريح كنند، چگونه ممكن است گفته شود عبارات قانون گذار ايراني در گذشته دور، چندان افاده شده كه نرمافزار رايانهاي را دربر گيرد. (صادقي نشاط، 1376: 90) و اگر بگوييم كه آثار مورد حمايت ذكر شده در اين قانون جنبه تمثيلي دارد مشكلي كه به وجود ميآيد در زمينه حمايت كيفري ميباشد كه با توجه به جزايي بودن قانون نميتوان آن را تفسير موسع نمود.
اين مقولهها بايد در ديد وسيع سنجيده شود و حتي نرمافزارهاي رايانهاي تحت عنوان آثار ادبي مورد حمايت اين قانون قرار ميگيرد. ماده 101 قانون كپيرايت آمريكا در تعريف آثار ادبي بيان داشته است:
«آثاري ادبي هستند كه به وسيله كلمات، اعداد يا ديگر علايم لفظي يا رقمي بيان ميشوند صرفنظر از ماهيت آنها كه كتاب، نشريات، آثار دست نوشته و … باشد.»
ملاحظه ميشود كه نظر مقنن اين نميباشد كه آثار مورد حمايت حصري قلمداد شوند و براي حمايت از اثر در صورتي كه شرايطي كه در قانون كپيرايت آمريكا ذكر شده را دارا باشد، مورد حمايت قرار ميگيرد و ميتوان با توجه به كلي بودن واژهها، موارد ديگري را نيز جزء آن قلمداد نمود. (Haight Farley, 2006: 212)
بر اساس موافقتنامه تريپس حمايت كامل تري از آثار ادبي و هنري صورت ميگيرد و از كشورهاي عضو ميخواهد كه در قوانين خويش از نرمافزارهاي رايانهاي نيز همانند آثار ادبي حمايت نمايند.
در معاهدههاي حق مولف وايپو (Wept, Wct) به قواعد اساسي و تضمين كننده حمايت از كپيرايت در عصر ديجيتال پرداخته شده و اين دو معاهده از آثار ادبي و هنري با توجه به شرايط زمان، كه بهرهگيري از آثار به صورت ديجيتالي از طريق شبكههاي دوسويه امكانپذير است و انتقال متن، صوت، تصوير و برنامههاي رايانهاي از طريق اينترنت امري ساده ميباشد، حمايت مينمايند. آمريكا با پيوستن به اين معاهدات، مفاد معاهدههاي Wct و Wept را تحت عنوان قانون كپيرايت هزاره ديجيتالي (Dmca) در سال 1998 تصويب نمود.
در ايران، ابهام در زمينه حمايت از نرمافزارهاي رايانهاي وجود داشت تا سرانجام بر اساس ماده 160 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي (مصوب 17/1/79) گزارشهاي پژوهشي، پايان نامهها و نرمافزارهاي چندرسانهاي به عنوان آثار مشمول مفاد قانون حمايت حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان قرار گرفتند.
12. هرگونه اثر مبتكرانه ديگر كه از تركيب چند اثر از اثرهاي نامبرده پديد آمده باشد؛
اگر اثر جديد، هويتي مستقل از اجزاي خود داشته باشد و نشان گر ابتكار و ابداعهاي پديد آورنده آن باشد مورد حمايت اين قانون خواهد بود. در نتيجه اثر اشتقاقي كه شامل ترجمه، اقتباس و تلخيص ميشود، تحت اين عنوان قرار ميگيرد. قانون كپيرايت آمريكا از آثار اشتقاقي كه بر اساس بهرهگيري از يك يا چند اثر قبلي بوجود آمده در صورت بديع بودن مثل ترجمه، اقتباس، تلخيص و از آثار تلفيقي كه با جمعآوري و كنار هم قرار دادن آثار قبلي به گونهاي شكل گرفتهاند كه داراي اصالت ميباشند مثل بيو گرافيها، كتابهاي راهنما، كاتالوگها و آثار جمعي1، مثل روزنامهها و دايرهالمعارفها نيز حمايت ميكند.
در بند 1 ماده 2 كنوانسيون برن به صورت تمثيلي از آثار تحت حمايت حقوق پديدآورندگان نام برده شده كه شامل همه آثار بديع در حوزههاي ادبي و علمي و هنري صرفنظر از شكل و قالب بيان آنها ميگردد و همچنين آثار مبتني بر آثار ديگر، مانند ترجمه ها، آثار تلفيقي، تنظيمات موسيقايي و ديگر اشكال تغيير يافته آثار ادبي يا هنري نيز مورد حمايت هستند. (Stim ,2000: 251)
نتيجهگيري:
كپيرايت، شاخهاي از مالكيت ادبي و هنري از زيرمجموعه مالكيت فكري است كه به ابداعكنندگان آثار ادبي مانند كتاب، داستان، شعر، نمايشنامه، متون مرجع، روزنامههاي رايانهاي، پايگاه دادهها، فيلم، قطعات موسيقي و آثار هنري مانند نقاشي، طراحي، عكس و مجسمه، معماري، تبليغات، نقشههاي جغرافيايي و نقشههاي مهندسي تعلق ميگيرد. دارندگان اين امتياز ميتوانند براي يك دوره زماني محدود نسبت به نشر و تكثير آثاري كه توليد كردهاند، بپردازند و از اين منظر كليه حقوق مادي خويش را نسبت به آثار توليدي استيفاءكنند.
نظام حقوقي معمول در راستاي حمايت از كپيرايت با اجراي قوانين موجود نتوانسته است پاسخ گوي نيازهاي جديد جامعه باشد و كاركرد موفقيت آميزي ارائه دهد. قانونگذار در تدوين اين قوانين از دستاوردها و تجربيات ديگر كشورهاي پيش گام در حمايت از كپيرايت بهره نگرفته و به همين دليل نتوانسته است معيارهاي متناسبي با آنچه كه در اسناد بينالمللي مطرح شده است اتخاذ نمايد. براي مبارزه با نقض كپيرايت به لحاظ تحولات روزافزون فكري و فرهنگي و پيش از همه پيشرفتهاي شگفت انگيز علمي و تكنولوژيك، ناگزير به هماهنگ كردن قوانين و مقررات ملي با منافع در مناسبات و معاهدات بينالمللي هستيم.
منابع:
1. آيتي، حميد، حقوق آفرينشهاي فكري، تهران، نشر حقوقدان، چاپ اول، 1375
2. اصلاني، حميد رضا، حق اختراع با لحاظ موافقتنامه تريپس، پايان نامه دوره كارشناسي ارشد رشته حقوق خصوصي، دانشگاه تربيت مدرس، 1381
3. الستي، ساناز، حقوق كيفري مالكيت ادبي و هنري، نشر ميزان، چاپ اول، بهار 1383
4. پيشنويس لايحه مربوط به حقوق مالكيت ادبي و هنري (گروه پژوهش مالكيتهاي ادبي و هنري پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با همكاري سازمان جهاني مالكيت معنوي)
5. پودوفكين، ف. ا. فن سينما و بازيگري در سينما، ترجمه حسن افشار، تهران، انتشارت مركز كرج، چاپ اول، 1370
6. جعفري لنگرودي، محمد جعفر، حقوق اموال، گنج دانش، چاپ دوم، 1370
7. زاهدي، مهدي، گزارش همايش بين منطقهاي سازمان جهاني مالكيت اخلاقي در خصوص حمايت از دانش سنتي، 11- 9 نوامبر سال 200 تايلند، سخنراني در دانشكده حقوق دانشگاه علامه طباطبايي، مورخ 21/ 9/79
8. صادقي نشاط، امير، حمايت از حقوق پديدآورندگان نرمافزارهاي رايانهاي، سازمان برنامه و بودجه، 1376
9. صالحي، جواد، كپيرايت و تعامل آن با مالكيت فكري، مجله تعالي حقوق، ش 18، اسفند 1386
10. عبادي، شيرين، حقوق ادبي و هنري، انتشارات روشنگران، چاپ اول، 1369
11. قانون ترجمه و تكثير كتب و نشريات و آثار صوتي مصوب 1352
12. قانون پنج ساله برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مصوب 1379
13. قانون حمايت از حقوق پديدآورندگان نرمافزارهاي رايانهاي مصوب 1379
14. قانون حمايت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان مصوب 1348
15. ميلرسون، جرالد، فن برنامه سازي تلويزيوني، ترجمه مهدي رحيميان، تهران، انتشارات سروش، چاپ دوم، 1377
16. Bently, Lionel and Brad Sherman; Intellectual Property, Patants, Copyright, Trademark, Allied Rights, Third, London, 2001
17. Bern Convention 1886
18. Haight Farley,Christine; Protection Copyright: is Intellectual Property the Answer?: American university-washington college of Law , 2006
19. Hart, Tina & Linda Fazzani; Intellectuall Property Law, American university-washington college of Law, 2004
20. Rome Convention,1961
21. Stim، Richard; Copyright Law, first edition, west legal studies, 2000
22. Trade Related Aspects Of Intellectual property Rights Agreement (TRIPs Agreement) 1995
23. WIPO Copyright Treaty (WCT) 1996
24. World Intellectual Property convention, 1976
Protection from Copyright and its Base in Intellectual Property
By: Javad Salehi, Yosef Ebrahimi
Abstract:
Copyright as one of existence matters have root in old societies. Although, it had not been protect in legal or custom systems perfectly. More important and signal right in intellectual property is copyright. Copyright is preface and cause to profit from work.
Copying from work without permit of its writer is attack to personal freedom and personality. For this, only writer can permit his/her work to copy or to exhibit, or agree that others use his/her work for preparing combination or gather work. This side of intellectual property that attach in copyright issue, need protect. Cause of protection importance is that unlawful use of copyright to diminish creator spirit and society>s culture.
For this purpose, in this article we examine base and protection characters of Iran in comparison with America laws and international documents about copyright.
Keywords:
Intellectual Property, Base, Copyright, Bern convention, TRIPs Agreement, Protection
منبع:
http://www.ghazavat.com/66/maghale.htm