بررسي مباني ارث در قرآن
نویسنده: ناهیدالسادات موسوی
نظام ارث در اسلام نه تنها بر مبانی دقیق اقتصادی استوار است بلكه بر اصول و معیارهای تحكیم پیوندهای خانواده و جامعه و ریشههای ژنتیكی در تسلسل نسلهای بشری متكی است.
وجود آیات ارث در قرآن بیانگر ثابت و مشروع بودن ارث است و به اتفاق فقهای اسلام، ارث بردن مشروع و حلال است.
از مهم ترین مبانی ارث (علت و مصلحت) آن در قرآن میتوان به موارد زیر اشاره كرد:
1- ارضای فطرت انسان: خداوند در سوره كهف آیه46 به این مطلب اشاره فرمود كه: «دارائی و فرزندان، زینت زندگی دنیا هستند و اما اعمال شایسته ای كه نتایج آنها جاودانه است، بهترین پاداش را در پیشگاه پروردگارت دارد، و بهترین امید و آرزو است.»
همانطور كه از این آیه شریفه، معلوم میشود علاقه به فرزند، در انسان فطری است زیرا انسان زیبایی زندگی و تداوم عمر و بقای خود را در فرزندش میبیند. از این رو برای آسایش فرزند زحمات و سختیهای زیادی را متحمل میشود تا جایی كه وجود فرزند، تحمل مشكلات را بر انسان آسان میكند و حتی از سختیهایی كه در راه فراهم كردن رفاه فرزندان بدان دچار میشود، احساس شادی و لذت میكند، اگر علاقه به فرزند فطری نبود چنین چیزی میسر نمیشد.
علاقه به فرزند و همسر و در كنار آن مال، در انسان فطری است و با وجود اینها زندگی دلنشین شده است با وجود میراث، انسان بدین نتیجه میرسد كه تلاش او در تحصیل مال ضایع نشده و نتیجه تلاش او همچنان باقی است. (آیه14/ آل عمران)
خداوند در سوره روم آیه30 میفرماید: «این سرشتی است كه خداوند مردمان را بر آن سرشته است.»
مبانی ارث در قرآن
1- ارث در میان وراث امی به صورت تساوی تقسیم میشود «فان كانوا اكثر من ذلك فهم شركاء فی الثلث من بعد وصیه من الله و الله علیم حلیم.»
این آیه شریفه كه درباره كلاله امی متعدد (خواهر و برادر مادری) است بیان میدارد كه هرگاه كلاله امی متعدد باشند، همه یك سوم ماترك، شریك هستند كه بعد از كسر وصیت و دین متوفی، از آن یك سوم به طور مساوی ارث میبرند، خداوند شنوا و داناست. «بكیربن اعین» نقل میكند كه به امام صادق (علیه السلام) عرض كردم: ورثه زنی، شوهر و برادران مادری و برادران و خواهران پدری اوست، فرمود: «برای شوهرش نصف تركه اوست یعنی سه سهم برای برادران مادریش یك سوم تركه یعنی دو سهم میباشد كه بین برادران و خواهران مادریش به طور مساوی تقسیم میگردد و یك شش باقیمانده كه یك سهم از شش سهم میباشد كه بین برادران و خواهران پدری، به طوری كه هر پسر دو برابر دختر ارث ببرد تقسیم میشود؛ زیرا سهام، بالا نمیرود و شوهر كمتر از نصف، ارث نمیبرد و همچنین برادران و خواهران مادری، كمتر از یك سوم ارث نمیبرند؛ چرا كه خداوند عزّ و جّل فرموده است: «اگر بیش از یك نفر باشند آنان در یك سوم تركه با هم شریكند» و اگر یك نفر باشد، سهم او یك شش است و خداوند تبارك و تعالی برادران و خواهران مادری تنها را قصد نموده آنجا كه فرموده: «اگر وارث مردی كلاله او باشند یا وارث زنی، برادر یا خواهرش باشد، برای هر كدام از آنان یك شش تركه است و اگر بیش از یك نفر باشند، در یك سوم تركه با هم شریكند». و در آخر سوره نساء فرموده است: از تو [درباره كلاله] فتوا طلب میكنند به آنان بگو كه خداوند درباره كلاله برای شما فتوا میدهد…
2- اخوه ابوینی، اخوه ابی را از ارث محروم میكند. اجتماع كلالههای سه گانه ممكن است، اما از نظر شرع، كلاله ابوینی و ابی در وراثت شركت و اجتماع ندارند، زیرا با وجود كلاله ابوینی، نوبت وراثت به كلاله ابی نمیرسد.
از پیامبر اكرم«صلی الله علیه و آله وسلم» منقول است كه فرمود: «كسانیكه دارای پدر و مادر واحدی باشند از كسانیكه پدری واحد و مادرانی مختلف دارند در ارث بردن سزاوارترند.» و همچنین مطابق قاعده «المتقرب بالابوین یحجب المتقرب بالاب» در صورت وجود [كلاله ابوینی یا ابی یا امی] ابی ها از اصل ارث به وسیله ابوینی ها محروم میشوند.
3- اعمام ابوینی، اعمام ابی را از ارث محروم میكنند. مطابق قاعده «المتقرب بالابوین یحجب المتقرب بالاب» در صورت وجود اعمام ابوینی، اعمام ابی از اصل ارث به وسیله ابوینی ها محروم میشوند.
4- اخوال ابوینی، اخوال ابی را از ارث محروم میكنند. «برخی از خویشان در ارث بردن در كتاب خدا از برخی دیگر سزاوارترند»احزاب/6
1- در صورتی كه ورثه میت منحصر به اخوال (دایی و خاله) مادری باشند، تركه را بین خود به طور مساوی تقسیم میكنند.
2- در صورتی كه ورثه میت منحصر به اخوال ابوینی یا ابی باشند در نحوه تقسیم تركه بین آنها دو نظر است:
الف- تقسیم تركه در میان آنان به طور مساوی انجام میشود زیرا كه اخوال از هر گروه كه باشند از طریق مادر به مورث میرسند و قاعده تقسیم تركه در میان منتسبین به مادر، به طور تساوی است.
ب- تقسیم تركه در میان آنها با تفاوت؛ زیرا ملاك انتساب، اولین حلقه اتصال آنان به مادر میت، ابوین یا پدر و مادر میت میباشند كه تقسیم تركه میان آنان را تفاوت میباشد.
5- محرومیت ابی ها در اثر وجود ابوینی ها در شركت اعمام و اخوال با یكدیگر در صورت اجتماع اعمام با اخوال یك سوم تركه حق اخوال و دو سوم باقیمانده، حق اعمام بدون فرقی بین وحدت یا تعدد اخوال و اعمام، زیرا اخوال سهم مادر او را میبرند كه یك سوم است و اعمام، سهم پدرش را كه دو سوم باقیمانده میباشد.
«ابی بصیر مرادی» گفته است كه درباره فرایض (میراث) از امام صادق(ع) سوال كردم، به من فرمود: «آیا كتاب علی علیه السلام را برایت بیاورم؟»
گفتم: پوسیده و كهنه نشده است؟ فرمود: «نه»، پس آن را آورد، كتاب گرانقدری بود. در آن كتاب چنین بود كه مردی مرده و وارثش یك عمو و یك دایی اوست.
پاسخ داد: «دو سوم» از آن عمو و یك سوم از آن دایی اوست».
از «ابن طاهر» منقول است كه گفته است: به او نوشتم كه وارث مردی تنها عمو و دایی اوست: «جواب دادند كه دو سوم از آن عمو و یك سوم از آن دایی اوست».
6- برادر ابوینی یا ابی دو برابر خواهر ارث میبرد.
در صورت همجنس بودن كلاله ابوینی یا ابی، میراث میان آنان به طور مساوی تقسیم میگردد و در صورت غیرهمجنس بودن، هر مرد دو برابر هر زن سهم دارد. براساس آیه 175 سوره نساء
7- پسر دو برابر دختر ارث میبرد.
«خداوند شما را درباره فرزندانتان این گونه سفارش میكند كه هر پسر دو برابر دختر ارث میبرد». (آیه 10 سوره نساء)
در این آیه شریفه به موارد زیر اشاره شده است:
1- ارث خواهران و برادران متوفی
2- سهم الارث زن و مرد متفاوت است مطابق قاعده ذكور دو برابر اناث.
8- در صورت وجود وارث در هر طبقه، وارثین طبقات بعدی ارث نمی برند.
«برخی از خویشان در ارث بردن در كتاب خدا از برخی دیگر سزاوارترند…» (سوره احزاب)
خویشاوندان متوفی از نظر دوری و نزدیكی به او یكسان نیستند پس باید بین آنها از لحاظ توارث هم تفاوت قائل شد، مبنای این تفاوت، حكم عقل است كه با وجود طبقه مقدم، طبقه موخر از ارث بردن محروم خواهد شد و قاعده (الاقرب یمنع الابعد) به همین مطلب اشاره میكند.
9- در طبقات هر درجه علی الاصول درجه بعد را از ارث محروم میكند.
براساس آیه 6 سوره احزاب، «برخی از خویشان در ارث بردن در كتاب خدا از برخی دیگر سزاوارترند…»
خویشاوندان متوفی از نظر دوری و نزدیكی به او یكسان نیستند پس باید بین آنها از لحاظ توارث هم تفاوت قائل شد، مبنای این تفاوت، حكم عقل است كه با وجود طبقه مقدم، طبقه موخر از ارث بردن محروم خواهد شد و قاعده (الاقرب یمنع الابعد) به همین مطلب اشاره میكند.
10- پسر عموی ابوینی حاجب عموی ابی میشود
شرط وراثت اولاد اعمام و اخوال، فقدان تمامی اعمام و اخوال میت میباشد؛ زیرا با وجود یكی از آنان، طبق قاعده «الاقرب یمنع الابعد» اعمام و اخوال، مانع وراثت اولادشان میشوند. از این قاعده تنها یك مورد استثناء شده است كه عبارت است از صورت اجتماع پس عموی ابوینی با عموی ابی، هر چند كه اقرب از پسر عمو است، در اینجا به دلیل خاص ارث از آن پسر عموی ابوینی است و این حكم مورد اجماع میباشد.
از جمله اخباری كه بر حكم مذكور دلالت میكند، خبر «حسن بن عماره» است كه گفته است: امام صادق(ع) فرمود: «كدام یك از پسرعموی پدر و مادری و عموی پدری به میت نزدیك ترند؟ گفت: عرض كردم ابواسحاق سبیعی از حارث اعور از امیرمومنان علی(ع) برای ما خبر آورده كه میفرمود: كسانی كه دارای پدر و مادر واحدی هستند از آنانكه فقط دارای پدر واحدی میباشند، به میت نزدیكترند. حسن بن عماره گوید: امام(ع) در نشستن خود تغییری داده و سپس فرمود: آن را از چشمه زلالی آوردی به تحقیق كه عبدالله پدر پیغمبر(ص) برادر پدر و مادری ابوطالب بود.
مرحوم شیخ صدوق ابی جعفر محمدبن علی بن الحسین بن بابویه قمی در كتاب من لایحضره الفقیه در این باره عبارتی دارد كه خود عبارت با ترجمه اش نقل میگردد: «اگر بازمانده مرده ای عموی پدری و پسر عموی پدری و مادری او باشند، تمام مال از آن پسر عموی پدر و مادری اوست؛ زیرا او دارای دو كلاله است؛ كلاله پدری و مادری و این مورد طبق اصل و قاعده مانع بودن اقرب از ابعد نیست- هر چند ابعد دارای چند جهت باشد- بلكه این حكم در این مورد مسلم است، به دلیل خبر صحیحی كه از ناحیه امامان وارد شده است.
منبع:
http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=43942
برچسب ها:بررسي مباني ارث در قرآن