Warning: session_start(): open(/opt/alt/php74/var/lib/php/session/sess_5a8f0faf64ae497d52a334264c242d12, O_RDWR) failed: Disk quota exceeded (122) in /home/doseir/domains/ferdose.ir/public_html/wp-content/themes/differ_parmis/warp/systems/wordpress/src/Warp/Wordpress/Helper/SystemHelper.php on line 489

Warning: session_start(): Failed to read session data: files (path: /opt/alt/php74/var/lib/php/session) in /home/doseir/domains/ferdose.ir/public_html/wp-content/themes/differ_parmis/warp/systems/wordpress/src/Warp/Wordpress/Helper/SystemHelper.php on line 489
پژوهشی در احکام فقهی زمین های بایر(قسمت اول) » موسسه حقوقی عدل فردوسی
Law

موسسه حقوقی عدل فردوسی به شماره ثبتی ۲۷۷۹۴

پیگیری کلیه دعاوی خود را با اطمینان به ما بسپارید.

دعاوی خانواده

کلیه دعاوی حقوقی خانوادگی اعم از مطالبه مهریه ، حضانت فرزند ، تمکین و طلاق را به ما بسپارید.

دعاوی ملکی

برای پیگیری دعاوی ملکی اعم از سرقفلی ، حق کسب ، پیشه ، تجارت و تخلیه اماکن مسکونی و تجاری با ما تماس بگیرید.

دعاوی کیفری

برای پیگیری کلیه دعاوی کیفری اعم از چک بلامحل كيفري، فروش مال غیر ، خیانت در امانت ، کلاهبرداری و ... با ما تماس بگیرید.

دعاوی حقوقی

برای پیگیری کلیه دعاوی حقوقی اعم از چک ، مطالبه خسارت ، سفته ، رسید ،دعاوي مالي ، ارث ، سهم الارث ، وصیت با ما تماس بگیرید.

دعاوی شهرداری ها

این موسسه کلیه دعاوی شهرداری ها مانند دریافت غرامت طرح‌هاي دولتي ، کمسیون ماده ۱۰۰ و غیره را نیز می پذیرد.

دعاوی دیوان عدالت

این موسسه دعاوی مرتبط با کمسیونهای ماده ۱۰۰شهرداری ها و غیره را در دیوان عدالت اداری می پذیرد.

907

مقالات حقوق جزایی

548

مقالات حقوق خانواده

965

مقالات حقوق خصوصی

پژوهشی در احکام فقهی زمین های بایر(قسمت اول)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پژوهشی در احکام فقهی زمین های بایر(قسمت اول)

 

 

بی شک گزارش، بررسی، تحلیل و استنباط مسائل مرتبط به احکام فقهی زمین و آب آثار مبارکی دارد؛ چه این که توسعه ماندگار کشاورزی در گرو حل مالکیت زمین و آب است و حل مالکیت این دو سرمایه عظیم و خدادادی مبتنی بر تبیین احکام فقهی و حقوقی آن ها ست. آن چه فرا رو دارید سلسله درس های خارج آیت الله عالمی درباره احیای موات است. در این درس ها احکام فقهی و ابعاد مختلف زمین های موات و دیگر مسائل مندرج در حوزه احیای زمین های بایر و مالکیت آن ها تحلیل و به گونه ای دقیق آن طور که در درس های خارج رواج دارد بررسی شده است. بدان امید که خوانندگان فرهیخته فرهنگ جهاد از آن بهره برند.

 

 

 

پدید آورنده : آیت الله حسن عالمی ، صفحه 112

 

احیای موات

مسئله احیای زمین های بایر (احیای موات) از دیرباز اهمیت فراوان داشته است. بر پایه روایات نقل شده از محدثان شیعه و سنی، رسول خدا ـ صلّی اللّه علیه وآله ـ در این باره فرمان های مهمی صادر فرموده و فقهای شیعه یکی از ابواب فقه را بدان اختصاص داده و آن را «باب احیاء الموات» نامیده اند.

یکی از دلایل توجه به این باب آن است که احکام فقهی مرتبط به آن در زندگی روزمره و معیشت ما تأثیر به سزایی دارد؛ به ویژه در روزگار ما که مسائل مرتبط به زمین از پیچیدگی های زیادی برخوردار است. از این رو، نیاز به این احکام، بر ارزش تحلیل و بررسی آن ها افزوده است؛ بلکه آن را به ضرورتی برای ما تبدیل کرده است.

فقیهان شیعه اراضی موات را در زمره «مشترکات» دانسته اند و از آن به عنوان یکی از اقسام مشترکات بحث کرده اند. همان طور که به شرح خواهد آمد بر طبق دیدگاه فقیهان، اراضی بایر از اموال مشترکی است که همه مسلمانان حق دارند آن ها را احیاء کنند و اولویت با کسی است که زودتر از دیگران آن ها را احیا کند.

 

روش بحث

ترتیب مطالب مورد بحث، بر طبق کتاب «شرایع الاسلام» و به طور قهری مطابق است با نظریه فقیهانی که بر شرایع حاشیه یا شرحی نوشته اند و محور همه بحث ها متن شرایع الاسلام است.

محقق در شرایع می فرماید:

«کتاب احیاء الموات:

و النظر فی اطراف اربعه

الاول فی الارضین

و هی : امّا عامرة و اما موات

فالعامرة: ملک لمالکه، لایجوز التصرف فیه الا باذنه.»

«کتاب احیای موات، و مباحث آن در چهار بخش است:

بخش اول : درباره اراضی است؛

و اراضی یا بایر است یا آباد. زمین آباد از آن مالک اوست و هیچ کس بدون اجازه او حق تصرف در آن را ندارد… .»

 

موضوع اول: احکام فقهی زمین

جناب محقق نخستین بحثی را که در کتاب احیای موات شرایع ذکر کرده، بحث زمین است و چنان که در متن عبارت ایشان آمده، زمین دو قسم است؛ زمین موات و زمین آباد؛ زمین های آباد نیز دو نوعند، نوع اول، زمین های آباد بالاصاله؛ یعنی زمین هایی که بدون کار بر آن، آماده بهره برداری است و زمینه زراعت در آن فراهم است؛ مانند زمین هایی که خاک حاصلخیز و مناسب و رطوبت لازم را دارد. این زمین ها به «اراضی عامره بالاصل» معروف هستند.

نوع دوم، زمین های آبادی که آبادی آن ها در گرو تلاش و کار است و خود به خود شرایط بهره برداری از آن ها فراهم نیست؛ مانند زمین هایی که سنگ زیادی دارد که تا سنگ های آن چیده نشود و زمین از آن ها پیرایش نگردد آماده برای کشت نیست؛ یا زمین هایی که قابل آبیاری نبوده و به دلیل ارتفاع سطح و امثال آن، نمی توان آن را آبیاری کرد و با زحمت و کار است که زمین برای آبیاری آماده می شود. به اراضی از این دست در اصطلاح فقهی «مُحیاة بالعرض» گفته می شود.

 

تقسیم و تعریف اراضی موات

اراضی موات بر دو قسم است: اراضی موات بالاصاله و موات بالعرض.

 

1. اراضی موات بالاصاله

زمین های بایر بالاصاله، زمین هایی هستند که از اساس بایر هستند؛ مانند اعماق درّه ها (بطون اودیه) سر کوه ها (رؤوس الجبال) و «آجام» که محل رویش انبوه ین ها (نیزار) است و از این رو زمینه کشت در آن ها فراهم نیست و یا زمینی که چون زیر آب رفته نمی توان در آن کشت کرد، مگر آن که آب را منحرف سازند و زمین را از زیر آب بیرون آورند تا آماده کشت شود. زمین هایی از این دست «موات بالاصاله» هستند؛ یعنی از آغاز خلقت خود، این گونه ویژگی ها را داشته اند.

 

2. اراضی موات بالعرض

«اراضی موات بالعرض» عبارت است از زمین هایی که آباد بوده و به دلیل کوچ کردن مالکان آن ها یا سیل و زلزله و دیگر حوادث طبیعی، مالکان آن ها هلاک شده اند و زمین متروک مانده و در نهایت بایر شده است: «ما کانت عامرة ثم طُرح علیه الموت» در روایات آمده است: «کل ارض یهلک اهلها او یجلون عنها…» ؛ «کل ارض خربة» ؛ «و ما کان من الارضین باد اهلها» و تعبیرهایی از این دست که اجمالاً به معنای زمین های بایر بالعرض است.

 

 

چشم انداز بحث

دومین بحث مهمی که جناب محقق مطرح کرده کیفیت احیاء است: «الطرف الثانی فی کیفیة الاحیاء» در این جا بحث در این باره است که آیا احیا سبب ملکیت می شود یا این که احیا ملکیت را در پی نمی آورد، بلکه برای آباد کننده زمین حق اولویت استفاده از زمین را به وجود می آورد؟

بر طبق هر دو مبنای یاد شده این سؤال مطرح است که احیا چیست؟ و حدود و قلمروهای آن کدام است؟ این دومین موضوعی است که جناب محقق آن را بررسی کرده است.

سومین موضوعی که آن فقیه عظیم الشأن بدان پرداخته «منافع مشترک» است: «الطرف الثالث فی المنافع المشترکة» و منافع مشترک که به شرح در آینده توضیح داده خواهد شد عبارت است از منافعی که همه مسلمانان می توانند از آن ها استفاده کنند؛ مانند آب ها و مرتع ها، و احکام فقهی آن ها و چگونگی دست یافتن به حق اولویت نسبت به آن ها و حدود آن ها.

چهارمین موضوعی که جناب محقق احکام آن را بیان کرده «معادن ظاهری» و تفاوت آن با معادن زیرزمینی است. استفاده از معادن روی زمین بسیار آسان تر است و با هزینه و کار کمتر می توان آن ها را استحصال کرد، بر خلاف معادن زیر زمینی که استحصال آن ها نیازمند هزینه و کار جدی است.

محقق در خاتمه این بحث به معادن زیرزمینی نیز می پردازد.

 

تعریف احیاء و موات

پیش از ورود به اصل بحث، اشاره به دو مقدمه مناسب به نظر می رسد:

مقدمه اول: فقیهای همواره بررسی و بحث از عنوان «موات» را بر بحث از عنوان «احیاء» مقدم داشته اند. دلیل این تقدم آن است که بررسی اراضی نشان می دهد که به طور معمول طبیعتی که خدای متعال آفریده طوری بوده است که بهره وری از آن نیاز به کار داشته و اراضی آبادی که استحصال از آن ها هیچ نیازی به کار نداشته باشد کم یا نادر بوده است.

مقدمه دوم: به طور کلی نسبت میان احیا و موات، نسبت تضاد است؛ چه آن که «احیاء» و «موات» وجودی هستند، خدای متعال می فرماید: «الذی خلق الموت و الحیاه لیبلوکم أیکم أحسن عملاً»؟

بر طبق این آیه شریف «موت» و «حیات» مخلوق هستند و لذا وجودی اند از این رو در اشیای زنده از قبیل انسان، حیوان (صاحبان نفوس) نسبت میان این دو مفهوم تضاد است، نه تناقض؛ به خصوص درباره طبیعت و جمادات نیز همین نسبت برقرار است؛ چون آن ها نیز مصداق «امران وجودیان لایجتمعان فی زمانٍ واحدٍ و فی مکانٍ واحدٍ و فی موردٍ واحد» هستند.

 

تعریف لغوی موات و احیا

در پاسخ این سؤال که «موات» که یک امر وجودی است به چه معنا است، لغت پژوهان و فقیهان هر یک به نوبه خود به این سؤال پاسخ داده اند؛ در قاموس اللغه در تعریف موات می نویسد: «الموات کالسحاب ما لا روح له و ارض لامالک لها موات» صاحب قاموس اللغه در تعریف «موات» می نویسد:

«مرگ در چیزهایی تحقق می یابد که قابلیت دمیدن روح داشته باشند و آن چه استعداد و قابلیت زندگی و پذیرش روح را ندارد، مرگ درباره آن صدق نمی کند؛ بدین سان هرگاه روح از چنین چیزهایی جدا شود یا در آن ها ولوج روح نشده باشد مرگ تحقق نخواهد یافت.»

درباره تعریف زمین های موات، می نویسد: زمین موات یعنی زمینی که «لامالک لها».مشابه همین تعریف در «صحاح اللغه» و «مصباح اللغه» نیز آمده است. در این دو کتاب، واژه «موت» به فتح میم ضبط شده و نوشته اند «موت» عبارت است از نداشتن روح، و درباره اراضی به زمینی که مالک ندارد موات گفته می شود.

پس زمین موات، زمینی است که انسانی مالک آن نیست و زمینی است که کسی از آن بهره نمی برد: «و لا ینفع بها احد».

ابن اثیر در نهایه به طور مشروح در این باره بحث کرده است، وی می نویسد:

«الموات، الارض لم تزرع و لم تعمر و لاجری علیه ملک احد»؛ «اراضی موات عبارت است از زمین هایی که کشت و آباد نشده [و نه در آن ساختمانی ساخته اند و نه دور آن را دیوار کشیده اند] هیچ کس هم مالک آن نبوده است.»

 

تعریف احیاء

لغت پژوهان درباره «تعریف احیاء» کم تر بحث کرده اند؛ زیرا «تعرف الاشیاء بأضدادها»؛ همان طور که پیش تر اشاره شد آنان «احیاء» را ضد موات می دانسته اند و پس از آن که «موات» را به شرح تعریف کرده اند نیاز چندانی به تعریف لغوی احیاء ندیده اند. بسیاری از لغت پژوهان واژه «احیاء» را نیز در ضمن توضیح «احیاء» معنا کرده اند. ابن اثیر درباره معنای احیاء می نویسد: «… و احیاءها مباشرة عمارتها و تأثیر شیئٍ فیها». بر طبق این تعریف، احیای اراضی به آن است که کاری روی زمین شده باشد یا تأثیری بر آن گذاشته باشند.

طریحی در مجمع البحرین درباره معنای احیا چنین می نویسد: «مواتها، التی لیست لاحدٍ و قیل فیه لغتان: سکون الواو و فتحها مع فتح المیم. و الموت و الحیاة خلقان من خلق الله.»

و همان طور که پیش تر اشاره شد در صحاح اللغه نیز موت را ضد حیات دانسته است: «الموت ضد الحیاه.» و بدیهی است که حیات هم ضد موت خواهد بود، و وقتی تعریف «موت» روشن شود، دیگر نیاز چندانی به تعریف حیات نخواهد بود.

درباره تعریف لغوی موت و حیات مطالب دیگری نیز هست که با حجم این مطالب تناسب ندارد.

 

تحلیلی بر مفهوم «موات»

پس از بررسی لغوی واژه موات، بررسی و تحلیل دیدگاه فقیهان درباره مفهوم «موات» ضروری به نظر می رسد و همان طور که اشاره شد، در آغاز نظر جناب محقق حلی (م 676 ق) را نقل می کنیم:

«اما الموات فهو الذی لاینتفع لعطلته اما لانقطاع الماء عنه أو لاستیلاء الماء علیه أو لاستیجامه، أو غیر ذلک من موانع الانتفاع».

بر طبق این تعریف، زمین موات، زمینی است که از آن استفاده نشده و معطل مانده و علت های بهره نبردن از آن عبارت است از:

1. زمین به گونه ای است که آب بر آن مستولی نمی شود و قابلیت آبیاری ندارد، از این رو نمی توان از آن بهره برد؛

2. آب بر زمین مستولی شده و آن را در برگرفته است و لذا قابل کشت و زرع نیست؛

3. زمین به نیزاری تبدیل شده که نی ها سطح آن را پوشانده و یا انبوه درختان جنگلی و علف های هرز به گونه ای در زمین روییده که نمی توان از آن بهره برد، یا هر مانع دیگری که نگذارد از زمین استفاده شود و جلو کشت و زرع در آن را بگیرد.

همین عبارت را جناب محقق در مختصر النافع نیز آورده است. علامه حلی (م 726 ق) در تحریر؛ شهید اول (م 786 ق) در دروس و لمعه؛ و شهید ثانی (م 965 ق) در مسالک و روضه، نیز زمین موات را با همین عبارت تعریف کرده اند. از دیگر فقیهانی که زمین موات را این گونه تعریف کرده اند فاضل سبزواری است.

بر طبق تعریف این فقیهان، زمین «موات» زمینی است که معطل مانده و از آن استفاده نمی شود؛ علت عدم استفاده مهم نیست که چه چیزی است، آیا همان است که در مثال های آنان آمده است یا هر علت دیگر.

 

 

 

ضابطه زمین موات در مفتاح الکرامه

در کتاب مفتاح الکرامه، ضابطه و تعریفی برای موات آمده است که نقل آن سودمند می نماید. جناب سید جواد حسینی در آن اثر گرانقدر زمین موات را این گونه تعریف کرده است:

«الضابطة العطلة و ذهاب المُلاّک، بحیث لایعرف احد منهم و ان بقی لزوم العمارة و آثار عنها بل فی صحیحة الکابلی تصریح بعدم اعتبار ذهاب المُلاّک کما یأتی و العرف یقضی بذلک.»

بر اساس این تعریف، ضابطه و قاعده در زمین موات آن است که زمین معطل مانده باشد و از آن استفاده نشود و ملک و مالکیت این زمین از بین رفته باشد، به گونه ای که برای آن مالک معینی شناخته نشود؛ گرچه آثار آبادانی و عمارت و نهر آب هم وجود داشته باشد، یا چهار دیواری، چوب و چیزهایی از این قبیل که از بقایای عمران است همچنان باقی باشد. آن چه ملاک و ضابطه است، آن که زمین مالک معینی ندارد و کسی از آن استفاده نمی کند و در آن کشت نمی شود.

جناب شیخ طوسی (م 460 ق) در مبسوط نیز از تعریف زمین موات سخن گفته است، ایشان می نویسد:

«و اما الغامر فعلی ضربین؛ غامر لم یزرع علیه ملک مسلم و غامر جری علیه ملک مسلم. فاما الذی لم یزرع علیه ملک مسلم، فهو الموات.»

جناب شیخ در مبسوط زمین را به دو قسم تقسیم کرده است، ارض عامر و ارض غامر؛ مقصود ایشان از ارض غامر، زمین خراب است در مقابل زمین آباد و ارض عامر و ارض «غامر» نیز دو قسم است:

قسم اول زمین های خرابی است که در گذشته مسلمانی بر آن مالکیت داشته است و اکنون از آن جا کوچ کرده و یا به هر دلیل آن را رها کرده و در نتیجه زمین مخروبه و بایر شده است.

قسم دوم زمینی است که از آن استفاده نمی شود و بایر است و هیچ کس در گذشته بر آن مالکیت نداشته و هیچ کس آن را تملک نکرده و این زمینی است که در اصطلاح فقهی به آن «موات» گفته می شود.

خلاصه، زمین موات زمینی است که کسی پیش از این بر آن مالکیت نداشته است.

ادامه دارد…

منبع:

برچسب ها:

حل مشکلات

موسسه حقوقی عدل فردوسی با بهره گیری از مجرب ترین وکلای پایه یک دادگستری سعی در حل مشکلات حقوقی شما دارد.

تماس با ما

ارتباط با ما

شما میتوانید برای حل کلیه مشکلات حقوقی خود با موسسه حقوقی عدل فردوسی تماس حاصل فرمایید.

تماس با ما

کمک به شما

شما می توانید برای حل کلیه دعاوی حقوقی خود اعم از کیفری ، جزایی ، خانوادگی و.. از وکلای موسسه حقوقی عدل فردوسی استفاده فرمایید.

تماس با ما

بانک جامع مقالات

مقالات موسسه حقوقی عدل فردوسی با بهره گیری از بانکی بالغ بر ۳۰۰۰ مقاله ی حقوقی در اختیار شما می باشد.

تماس با ما