جرایم پزشکی از دیدگاه یک قاضی
بررسی عوامل شکایت از کادر پزشکی چند عامل موجب شکایت بیمار یا اولیای آنان درباره نحوه معالجه از کادر پزشکی میشود که اولین آنها مربوط به «نحوه برخورد کادر معالج با بیمار یا اولیای آنان است؛ زیرا کسانی که به پزشک و به طور کلی مراکز درمانی مراجعه مینمایند، در آن موقع شرایط عادی و معمولی ندارند و برای پدر، مادر و یا فرزندشان مشکلی از قبیل سکته، تصادف و…پیش آمده است که در این حالت به مراکز درمانی مراجعه نمودهاند. در چنین وضعیتی حداقل اخلاق انسانی و پزشکی ایجاب مینماید؛ حتی اگر امیدی به نجات بیمار نباشد، از نظر عاطفی برخورد مناسب و محبتآمیزی صورت گیرد که قریب به اتفاق کادر درمانی این رفتار را دارند؛ ولی گاهی عدهای از افراد، چه قبل از پذیرش و یا معالجه و چه بعد از آن، این رفتار مناسب را ندارند و درنهایت موجب رنجش خاطر بیمار یا اولیای او و مراجعه آنان به مراجع قضایی و طرح شکایت میشوند. دومین علت شکایت، ندادن اطلاعات کافی به بیمار یا بستگان او و آگاه نمودن آنان از عوارض احتمالی بیماری و دادن وعدههای غیرممکن و غیرعلمی است.مثلاً ملاحظه شده که پزشک به بیمار گفته:«من قد شما را …سانت بلند میکنم!» بدون آنکه به نحوه معالجه، مدت زمان بستری، دوران نقاهت و عوارض احتمالی اشاره کند و بیمار بعد از اینکه تحت عمل جراحی قرار گرفته، با کوهی از مشکلات روبهرو شده و بالاخره به مراجع مختلف مراجعه و اقدام به طرح شکایت نموده است. سومین عامل شکایت، تحریک بیمار از جانب بعضی از کادر پزشکی و درمانی است که گاهی اوقات صورت میگیرد.بهعنوان نمونه بیماری بهوسیله پزشکی تحت معالجه قرار گرفته و سپس به هر علتی به پزشک دیگر مراجعه کرده و مورد تحریک قرار میگیرد و به دلیل اینکه ایرادهایی به روش درمان و اقدامات انجام شده بهوسیله فرد یا گروه قبلی گرفته شده، موجب تشویق بیمار یا اولیای او جهت مراجعه به مراجع قضایی و مطرح شدن شکایت گردیده است. و اما راهکارهایی برای پیشگیری از وقوع شکایت از پزشکان: به اعتقاد ناصر فروزانفر، رئیس سابق دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم پزشکی و دارویی که از سال1368 تا1386 مسئوولیت قضاوت درباره جرایم پزشکی و دارویی را در تهران عهدهدار بوده و بیش از 50 هزار پرونده را قضاوت کرده است، میگوید:«مردم کشور ما در مقایسه با مردم سایر کشورها تا آنجایی که من اطلاع دارم، خیلی فداکار و باگذشت هستند و اکثراً روح والا و بلندی دارند و اگر در مسایل مختلف برخورد صادقانه با آنان صورت گیرد، حاضر به هر نوع همکاری میباشند و برخلاف روش متداول در بعضی از ممالک که در آنجا اصطلاح «سو»کردن پزشک رواج دارد، مایل به گرفتن دیه نبوده و حتی آن را کار درستی نمیدانند.من در مدت قضاوت خود بارها دیدهام که والدین یا فرزند شاکی فوت نموده و دیه کامل از جانب کادر معالج به لحاظ قصور در اقدامات درمانی انجام شده، باید پرداخت میشد؛ ولی به دلیل اینکه از سوی کادر معالج و سایر مراکز مربوطه برخورد صادقانه و عاطفی صورت گرفته، بدون دریافت دیه اعلام رضایت نمودهاند. |
بنابراین کادر معالج باید این احساس را داشته باشند، بیماری که به آنان مراجعه مینماید، مانند فرزند، والدین و یا سایر بستگان آنان میباشد و اولیای خود آنها نیز ممکن است همزمان در مکانهای دیگر به چنین افراد یا مراکزی مراجعه نمایند که باید بدون در نظر گرفتن خستگی و مشکلات کاری و زندگی (که معمولاً همه افراد کم و بیش دارند) و یا خدای ناکرده وضع ظاهری و مالی بیمار، هر کاری که برای نجات و معالجه وی در توان دارند، انجام دهند.در چنین شرایطی اگر چه نتیجه مطلوب حاصل نشود، به نظر من اولیای بیمار نه تنها اقدام به طرح شکایت نمیکنند؛ بلکه قدردان کادر معالج نیز خواهند بود».
منبع:http://www.maavanews.ir/tabid/53/ctl/Edit/mid/373/Code/3821/Default.aspx
برچسب ها:جرایم پزشکی از دیدگاه یک قاضی