ارث در لغت به معنای انتقال غیر قراردادی چیزی، از شخص به دیگری است[1] و در اصطلاح حقوقی مقصود از آنرا انتقال مالکیت اموال میّت، پس از فوت، به ورّاث او میدانند.[2] نتیجه تقسیم اولیه وراث میت را در حقوق طبقات وراث میگویند.[3]
از دیدگاه قانون مدنی، ورثهی متوفی به دو گروه اصلی تقسیم میشوند. گروه نخست، شامل ورّاث نسبی متوفی و گروه دوم شامل ورّاث سببی متوفی میباشد.[4] این تفکیک به روشنی از مطالعهی مواد 861 الی 864 قانون مدنی قابل فهم است. قانون مدنی، ورّاث نسبی را در سه طبقه معرفی نموده است.
پیش از بررسی ارث طبقات سهگانه، آشنایی اجمالی با این طبقات ضرورری میباشد.
آشنایی با سیستم طبقاتی، درجاتی
از دیدگاه قانون مدنی، وارثان نسبی متوفی در 3 طبقهی اصلی قرار میگیرند (م.862 ق.م).[5]
این طبقات سهگانه عبارتند از:
1- پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد
2- اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها
3- اعمام و عمّات و اخوال و خالات و اولاد آنها.[6]
در هر طبقه نیز هر یک از اشخاص دارای درجهی مخصوصی میباشند. این درجات، بسته به این که اشخاص مذکور در هر طبقه، چند نسل با متوفی فاصله دارند، معین میگردد. بعنوان مثال، پسرعموی میت، وارث طبقهی سوم و درجه دوم متوفی میباشد. درحالی که عموی میت، وارث طبقهی سوم و درجه اول متوفی میباشد.
طبقهی سوم خویشاوندان عبارتند از عمو و عمه و خاله و دائیهای متوفی و اولاد ایشان (م 862 ق.م). بر خلاف طبقهی اول و دوم، وارثان طبقهی سوم همگی از یک صنف (گروه) هستند.[7] از سوی دیگر، عمو و عمه و اولاد آنها را، وابستگان از طریق پدر (تیرهی پدری)، و دائی و خاله و اولاد آنها را وابستگان از طریق مادر (تیرهی مادری) مینامیم.[8]
در این طبقه نیز هر یک از خویشاوندانی که به لحاظ درجات قرابت به میت نزدیکترند، مانع ارث بردن آنهایی که دورترند، میشوند، مگر در مورد استثنای مذکور در مادهی 936 ق.م.
همانند اعضای طبقه دوم، این گروه از خویشاوندان نیز به واسطهی ارتباطی که با متوفی دارند، ممکن است ابی یا ابوینی یا امی باشند که توضیح آن در مبحث بعدی خواهد آمد. ولی فیالجمله باید گفت، در صورت اجتماع اقربای ابی و ابوینی و امی در یک تیره، خویشان ابوینی مانع ارث بردن خویشان ابی خواهند بود، لیکن اقربای امی همواره به همراه اقربای ابی یا ابوینی ارث میبرند. بنابراین عمو و عمهی ابوینی، مانع ارث بردن خاله و دائی ابی متوفی نمیشوند و بالعکس.[9]
اقربای ابوینی و ابی و امی در طبقهی سوم
مقصود ما از عمو و عمهی ابوینی، عمو و عمهای است که قرابتش با پدر میت از نوع ابوینی باشد. همچنین است در مورد عمو و عمهی ابی و امی میت.
قرابت (خویشاوندی) عمو و عمه با پدر متوفی، زمانی ابوینی است که پدر و مادر ایشان با پدر و مادر پدر متوفی یکی باشند. در صورتی که عمو یا عمهی متوفی فقط در پدرشان با پدر متوفی یکسان باشند، قرابت ایشان از نوع ابی میباشد. در صورتی که عمو یا عمهی متوفی فقط در مادرشان با پدر متوفی یکسان باشند، قرابت ایشان از نوع امی میباشد.
مقصود ما از خاله و دائی ابوینی، خاله و دائی است که قرابتش با مادر میت از نوع ابوینی باشد. همچنین است در مورد خاله و دائی ابی و امی میت.
قرابت (خویشاوندی) خاله و دائی با مادر متوفی، زمانی ابوینی است که پدر و مادر ایشان با پدر و مادر مادر متوفی یکی باشند. در صورتی که خاله و دائی متوفی فقط در پدرشان با مادر متوفی یکسان باشند، قرابت ایشان از نوع ابی میباشد. در صورتی که خاله و دائی متوفی فقط در مادرشان با مادر متوفی یکسان باشند، قرابت ایشان از نوع امی میباشد.[10]
تقسیم ترکه[11] میان وارثان طبقهی سوم
هرگاه در جمع ورثه، افرادی از هر دو تیرهی پدری و مادری حضور داشته باشند، تقسیم ترکه طی دو مرحلهی ذیل انجام میشود.
در مرحلهی نخست، ترکهی میت به اعتبار سهم پدر و مادر به دو بخش تقسیم میشود.[12] بدین توضیح که تیرهی مادری یکسوم ترکه ،و تیرهی پدری دوسوم آنرا به ارث میبرد.[13]
در مرحلهی دوم، هر یک از بخشهای مذکور، مجدداً به نسبتهای ذیل میان اعضای هر یک از تیرهها تقسیم میشود:
1- اعمام و عمات امی متوفی
در صورتی که عمو یا عمهی امی متوفی، یک نفر باشد، یکششم از حصهی متعلق به تیرهی پدری را به ارث میبرد و در صورتی که متعدد باشند، یکسوم از حصهی متعلق به تیرهی پدری را به ارث خواهند برد. این مقدار بین ایشان به قاعدهی ذکور برابر اناث تقسیم میشود.[14]
2- اعمام و عمات ابوینی متوفی
پس از خارج کردن سهم وارثانی که سهم آنان از ترکه معین است (صاحبان فرض)، مابقی حصهی متعلق به تیرهی پدری، به قاعدهی ذکور دو برابر اناث، بین عموها و عمههای ابوینی متوفی تقسیم میشود.[15]
3- اعمام و عمات ابی متوفی
در صورتی که میت اعمام و عمات ابوینی نداشته باشد، سهم ایشان به اعمام و عمات ابی خواهد رسید. این مقدار به قاعدهی ذکور دو برابر اناث، بین ایشان تقسیم میشود (م 930 ق.م).
4- اخوال و خالات امی متوفی
در صورتی که دائی یا خالهی امی متوفی، یک نفر باشد، یکششم از حصهی متعلق به تیرهی مادری را به ارث میبرد و در صورتی که متعدد باشند، یکسوم از حصهی متعلق به تیرهی مادری را به ارث خواهندبرد. این مقدار به قاعدهی ذکور برابر اناث، بین ایشان تقسیم میشود.[16]
5- اخوال و خالات ابوینی متوفی
پس از خارج کردن سهم وارثانی که سهم آنان از ترکه معین است (صاحبان فرض)، مابقی حصهی متعلق به تیرهی مادری، به قاعدهی ذکور برابر اناث، بین دائی و خالههای ابوینی تقسیم میشود (م 935 ق.م).
6- اخوال و خالات ابی متوفی
در صورتی که میت دائی و خالهی ابوینی نداشته باشد، سهم ایشان به دائیها و خالههای ابی او میرسد. این مقدار به قاعدهی ذکور برابر اناث، بین ایشان تقسیم میشود (م 930 ق.م).
نکات
* اگر هیچ یک از اعمام و عمات و اخوال و خالات متوفی زنده نباشند، ترکه به اولاد ایشان میرسد و هر نسل سهم کسی را میبرد که به واسطهی او به میت متصل میشود (م 937 ق.م).
* در صورتی که وارثان میت در طبقهی سوم، همگی از یک تیره باشند، تقسیمات مذکور در فوق به نسبت کل ترکه صورت میپذیرد.[17]
* در صورتی که هر یک از اقربای مذکور در فوق، تنها وارث یا وارثان متوفی باشند، تمام ترکه را به ارث میبرند (م 929 ق.م). [18]
[3] . جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ دوره حقوق مدنی ارث، تهران، کتابخانه گنج دانش،1371، چاپ سوم، جلد اول
[4] خویشاوندی نسبی، به پیوستگی طبیعی بین انسانها، که نتیجهی تولد انسانی از انسان دیگر است گفته میشود.( شهیدی، مهدی؛ ارث، تهران، انتشارات مجد، 1385، چاپ ششم، صفحه 21)
خویشاوندی سببی، به نوعی از خویشاوندی گفته میشود که در اثر ازدواج، بین زن و مرد بهوجود میآید. (همان، صفحه 31)
[5] مدنی، سید جلال الدین؛ مباحث ارث، انتشارات پایدار، 1382، چاپ اول، صفحه 142
[6] اعمام و عمات و اخوال و خالات در این ماده، ترتیباً به معنای عموها و عمهها و دائیها و خالهها میباشند.
[7] جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ پیشین، صفحه 124
[8] کاتوزیان، ناصر؛ دوره مقدماتی حقوق مدنی درسهایی از شفعه، وصیت و ارث، تهران، نشر میزان، 1386، چاپ نهم، صفحه 305
[9] شهیدی، مهدی؛ پیشین، صفحه 173
[10] همان؛ صفحه 173 و 174
[11] قانونگذار اموال و دارائی متوفی در حین فوت وی را، ترکه مینامد. (امامی، سید حسن؛ حقوق مدنی، تهران، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، 1376، چاپ سیزدهم، جلد3، صفحه 169)
[12] کاتوزیان، ناصر؛ پیشین، صفحه 305
[13] شهیدی، مهدی؛ پیشین، صفحه 173
[14] همان؛ صفحه 174
[15] همان؛ صفحه 176 و 177
[16] همان؛ صفحه 175
[17] همان؛ صفحه 175 الی 179
[18] نوروزی، رضا؛ شفعه وصیت ارث، اسباب ثلاثه تملک در حقوق مدنی، تهران، نشر پاژنگ، 1374، چاپ دوم، صفحه 124
موسسه حقوقی عدل فردوسی با قبول کلیه دعاوی دادگستری از جمله کیفری ، حقوقی ، خانواده ، امور شهرداری ها ، دیوان عدالت اداری ، ثبتی ، ملکی و سایر دعاوی دادگستری پذیرای هموطنان می باشد.