Warning: session_start(): open(/opt/alt/php74/var/lib/php/session/sess_525801348f8e75010de308088a7a816d, O_RDWR) failed: Disk quota exceeded (122) in /home/doseir/domains/ferdose.ir/public_html/wp-content/themes/differ_parmis/warp/systems/wordpress/src/Warp/Wordpress/Helper/SystemHelper.php on line 489

Warning: session_start(): Failed to read session data: files (path: /opt/alt/php74/var/lib/php/session) in /home/doseir/domains/ferdose.ir/public_html/wp-content/themes/differ_parmis/warp/systems/wordpress/src/Warp/Wordpress/Helper/SystemHelper.php on line 489
بحران خانواده و صنعتى به نام طلاق‏ » موسسه حقوقی عدل فردوسی
Law

موسسه حقوقی عدل فردوسی به شماره ثبتی ۲۷۷۹۴

پیگیری کلیه دعاوی خود را با اطمینان به ما بسپارید.

دعاوی خانواده

کلیه دعاوی حقوقی خانوادگی اعم از مطالبه مهریه ، حضانت فرزند ، تمکین و طلاق را به ما بسپارید.

دعاوی ملکی

برای پیگیری دعاوی ملکی اعم از سرقفلی ، حق کسب ، پیشه ، تجارت و تخلیه اماکن مسکونی و تجاری با ما تماس بگیرید.

دعاوی کیفری

برای پیگیری کلیه دعاوی کیفری اعم از چک بلامحل كيفري، فروش مال غیر ، خیانت در امانت ، کلاهبرداری و ... با ما تماس بگیرید.

دعاوی حقوقی

برای پیگیری کلیه دعاوی حقوقی اعم از چک ، مطالبه خسارت ، سفته ، رسید ،دعاوي مالي ، ارث ، سهم الارث ، وصیت با ما تماس بگیرید.

دعاوی شهرداری ها

این موسسه کلیه دعاوی شهرداری ها مانند دریافت غرامت طرح‌هاي دولتي ، کمسیون ماده ۱۰۰ و غیره را نیز می پذیرد.

دعاوی دیوان عدالت

این موسسه دعاوی مرتبط با کمسیونهای ماده ۱۰۰شهرداری ها و غیره را در دیوان عدالت اداری می پذیرد.

907

مقالات حقوق جزایی

548

مقالات حقوق خانواده

965

مقالات حقوق خصوصی

بحران خانواده و صنعتى به نام طلاق‏

[با سست شدن بنياد خانواده در غرب و پذيرش طلاق به عنوان يك امر عادى، طلاق به عنوان يك صنعت پردرآمد در جوامع غربى مطرح شده است. صنعتى كه بازيگران اصلى آن دادگاههاى خانواده، مراكز خصوصى نگهدارى كودكان طلاق، مراكز مشاوره، وكلا و قضات، واسطه‏ها، كارشناسان مسائل اجتماعى، روانشناسان و در نهايت، نيروهاى پليس مى‏باشند. نويسنده اين مقاله معتقد است كه در سايه بى‏توجهى دولت‏ها به حفظ پيوند خانواده، اردوگاههاى خانواده كه بقاى خود را در سايه بقاى طلاق جستجو مى‏نمايند، با ممنوع نمودن هر گونه انتقاد از خود و برقرارى مجازات سنگين، تداوم فعاليت خود را تضمين كرده‏اند.
آنچه در پى مى‏آيد مطلبى است كه اخيراً در نشريه «سياحت غرب» شماره 44 آمده است.]
در روزگار ما، مباحث مربوط به خانواده، با روندى فزاينده، سياسى شده است. رئيس‏جمهور ايالات متحده، «جورج دبليو بوش»، پيشنهاد كرده است كه برنامه‏هاى فدرال در جهت گسترش ازدواج و وظايف پدرى، با كمك گرفتن از كليساها اجرا گردد. در اين ميان، ليبرال‏ها اگر چه معتقدند كه دولت نبايد در اين موضوع دخالت كند، اما از اين برنامه‏هاى فدرال استقبال مى‏كنند.
اينك نيز با سياسى شدن بيش از پيش اين موضوع، تمايل بيشترى در جهت حل و فصل بحران‏هاى خانواده وجود دارد. سياست‏هاى مربوط به خانواده، از سوى جامعه‏شناسان و روان‏پزشكان نيز مورد بحث قرار مى‏گيرد؛ اما همچنان نرخ طلاق و مادران ازدواج نكرده، سطح فقر و تأثير آن بر كودكان و همه هزينه‏هاى اجتماعى ناشى از آن رو به فزونى گذاشته‏اند.
من به عنوان يك جامعه‏شناس، ارزش داده‏ها را انكار نمى‏كنم بلكه تمايل دارم بر پاره‏اى از آنها پافشارى كنم. اما كارشناسان دانش روانشناسى، چنين موضع‏گيرى‏هايى را در مورد خانواده اتخاذ كرده‏اند و در نهايت اين مواضع، ما را وادار به عكس‏العمل كرده است. لذا ما بايد در اينجا به حقايقى در مورد ازدواج اشاره كنيم. اول اينكه، نمى‏توان گفت كه يك پيمان ازدواج، به سادگى با پذيرش دو طرف، از هم فرو مى‏پاشد. البته ممكن است از لحاظ حقوقى چنين گفت كه پس از پر نمودن چند سند رسمى و فراخوانى زوجين از سوى مقامات دولتى، اين پيوند پايان مى‏يابد. نويسندگان كتاب «خانواده‏هاى از هم گسسته»، «فرانك فورستنبرگ» و «آندروچرلين» در كتاب خود خاطرنشان كرده‏اند كه حدود 80% از طلاق‏ها، يك‏طرفه بوده و يكى از زوجين همچنان متمايل به حفظ بنياد خانواده خويش است.
با حضور فرزندان در خانواده نيز بايد دانست كه در اغلب شرايط، مادران خواهان طلاق مى‏گردند. مطالعات علمى چند محقق نشان مى‏دهد كه بين 67 تا 75% اين طلاق‏ها، از سوى مادران مورد پافشارى قرار مى‏گيرد. فمينيست‏ها و وكلاى طلاق، گزارش مى‏كنند كه تعداد اين طلاق‏ها به 90% نيز مى‏رسد. همچنين در مواردى اندك، مسائلى نظير خشونت، خيانت همسر و عدم پرداخت نفقه، دخالت دارند. در اكثر طلاق‏ها به مسائلى نظير عدم وجود تفاهم و يا عشق و همچنين تمايل به پايان زندگى مشترك اشاره مى‏گردد؛ اما بايد دانست كه آثار سوء طلاق بر روى كودك و در سطح جامعه نيز بايد در اين امر مورد توجه قرار گيرد.
در ساليان اخير، يكى از سرسختانه‏ترين اظهار نظرها و جبهه‏گيرى‏ها عليه طلاق را «پاپ ژان پل دوم» اتخاذ كرده بود. وى با اظهاراتى تند، علاوه بر والدين، حقوقدانان و وكلا و قضات را به دليل مشاركت در اين مسئله، مورد سرزنش قرار داد. هر چند همين اظهارات هم با مخالفت و جبهه‏گيرى تعدادى از روزنامه‏نگاران و سياستمداران و وكلاى گروه سياسى چپ و راست روبه‏رو شد.
از آغاز شكل‏گيرى قوانين مربوطه به «طلاق‏هاى بدون دليل»، يك صنعت چند ميليارد دلارى پيرامون دادگاههاى طلاق شكل گرفته است كه بازيگران آن شامل قضات، وكيلان، روان‏درمانگران، واسطه‏ها، مشاوران، كارشناسان مسائل اجتماعى و در نهايت، سازمان ديوان سالار دستگاه پليس ماست. همه اين افراد، داراى جايگاهى حرفه‏اى و مالى در صنعت طلاق هستند. در واقع، مسئولان دولتى ما در همه رده‏ها، كه شامل رهبران برگزيده ملت در همه سطوح و جناح‏هاى سياسى هستند، امروزه تمايلى روزافزون به افزايش تعداد خانواده‏هاى تك‏والدينى دارند. سياست‏هاى مربوط به طلاق در دادگاه خانواده آغاز مى‏شوند كه سازمانى نسبتاً جديد و نه چندان بررسى شده است. اين دادگاهها داراى قدرتى نامحدود هستند كه با مردم و زندگى خصوصى‏شان ارتباطى تنگاتنگ دارند.
در اين ميان، دادگاههاى غير علنى و محرمانه مربوط به مسائل قضايى، از گذشته به عنوان محل‏هايى جهت شيادى شناخته مى‏شدند. فيلسوف و قاضى انگليسى «جرمى بنتهام» در اين مورد مى‏نويسد: «در جايى كه اثرى از حضور مردم نباشد، عدالتى نيز وجود نخواهد داشت. در اين دادگاههاست كه قاضى مورد آزمون قرار مى‏گيرد.»
قضات معتقدند كه در اين دادگاهها امنيت خانواده‏ها حفظ مى‏شود، اما داورى در اين مورد چندان ساده نيست. اما مطمئناً تلاش اين دادگاهها، در جهت افزايش تعداد طلاق‏ها و گسترش دامنه نفوذشان بوده است. آنها در تلاشند كه با افزايش حجم فعاليت‏هاى خود و يا افزودن بر تعداد مشتريان‏شان و با گسترش دامنه قابليت‏هاى مالى و احساسى حرفه خود، مردم را به طلاق بيشتر ترغيب نمايند.
يكى از منتقدان اين دادگاههاى خانواده معتقد است كه با بهبود خدمات اين دادگاهها، افراد بيشترى نيز به سوى اين مراكز جذب مى‏شوند. بدين ترتيب، شهروندان زيادترى براى حل مشكلات‏شان به اين دادگاهها مراجعه كرده و البته «كسب يك شغل بهتر»، به معناى جذب والدين جدا شده و يا خواهان جدايى بيشترى به اين مراكز است.
اما چرا امروزه انتقاد از دادگاهها، در بسيارى از كشورها جرم تلقى مى‏شود؟ و چرا والدينى كه از دادگاههاى خانواده انتقاد كنند، مورد بازخواست و تعقيب قضايى و جريمه بدل از حبس قرار مى‏گيرند؟ براى درك پاسخ اين سؤالات، بايد نگاهى به جنبه‏هاى مختلف اين صنعت بيندازيم، صنعتى كه مهم‏ترين پيش‏برنده مالى آن، مراكز «حمايت از كودكان طلاق» محسوب مى‏گردد. مراكزى كه هزينه‏هاى مالى زياد، وابستگى‏هاى پشت پرده و نفوذ فراوانى دارند.
اين مراكز براى تشويق خانواده‏ها به طلاق بيشتر تلاش مى‏كنند كه با تجهيز اين مراكز، طلاق را براى مادران جذاب‏تر كنند. البته اين اقدامات با حمايت مسئولان دولتى و گروههاى ذى‏نفع نيز همراه بوده است. در اين ميان، بسيارى از شركت‏هاى خصوصى طرف قرارداد با «مركز نگهدارى و حمايت از كودكان طلاق» نيز در اين جريان نقش مهمى را ايفا مى‏كنند. البته دولت‏ها نيز از وجود اين مراكز به انحاى مختلف سود مى‏برند. به همين دليل نيز از شكل‏گيرى و فعاليت‏هاى اين مراكز در نقاط مختلف كشور استقبال مى‏كنند. البته ايالت‏ها اين آزادى را دارند كه منافع مالى اين برنامه ملى را در بخش‏هاى مورد نظر خود هزينه كنند.
قدرت مفسده‏آميز حاميان طلاق، با تمام توان در جهت توسعه خود مى‏كوشد و مخالفان اين نظام به شدت مجازات مى‏گردند. به عنوان مثال، تحقيقات فدرال در سال 1999 ميلادى نشان داد كه بعضى از دادگاههاى خانواده با استخدام افرادى به عنوان همكار، از آنها مى‏خواهند كه خانواده‏هايى را كه در آن، والدين در كنار فرزندان‏شان به زندگى مشغولند، ولى مشكلاتى بين آنها و يا در نگهدارى فرزندان‏شان وجود دارد، شناسايى كنند، چرا كه اين خانواده‏ها مى‏توانند به عنوان مشتريان بالقوه اين دادگاهها به شمار آيند.
دولت‏ها در حالى از مراكز نگهدارى كودكان طلاق به عنوان «گاوهايى شيرده» ياد مى‏كنند كه اين امر، نشان‏دهنده منافع فراوان اين مراكز است كه در سايه تلاشى اندك به دست مى‏آيد. در ايالات متحده و ساير كشورهاى دنيا، قوانين و مقررات مربوط به حمايت از كودكان، با فساد همراه است. نتايج تحقيقات يكى از پژوهشگران نشان مى‏دهد كه ماليات‏هاى پرداخت شده از سوى مردم در كنار هزينه‏هاى صرف شده از سوى والدين، يكى از بخش‏هاى مفسده‏آميز در ايالات متحده به شمار مى‏رود.
در اكتبر سال 1998 ميلادى، روزنامه لوس‏آنجلس تايمز از مفاسد اقتصادى و ناهنجارى‏هاى فراوان در مديريت قوانين نگهدارى از كودكان طلاق در ايالت لوس‏آنجلس خبر داد. در اين گزارش، با استناد به استعفاى يكى از مديران عالى‏رتبه دولتى، خاطرنشان شده است، «جكى ميرس» در هنگام استعفاى خود اعلام كرد كه به دليل اقدامات شديداً غير اخلاقى حاكم بر سازمان متبوع خود، از منصب خويش كناره‏گيرى مى‏كنم. ساير گزارش‏هاى منتشره هم حكايت از آن دارد كه مسئولان مراكز نگهدارى از كودكان طلاق، درصد زيادى از هزينه‏هاى پرداختى جهت نگهدارى كودكان طلاق را در ساير امور صرف مى‏كنند.
صنعت طلاق باناهنجارى‏هاى گسترده موجود در جامعه ما وابسته است. شيوع گسترده اقدامات غير اخلاقى در جامعه ما از يك سو و بى‏تفاوتى رهبران كشورمان از سوى ديگر، شرايط كنونى را به گونه‏اى رقم زده است كه بسيارى از شهروندان و رهبران ما، اصولاً احساس تعهد اندكى نسبت به سرنوشت جامعه داشته باشند. البته براى حل اين مشكلات بنيادين، بايد ابتدا پاسخى براى اين سؤال يافت كه «آيا اصولاً ما خواهان آن هستيم كه دولت‏هايمان اجازه يابند تا به عنوان يك عضو فعال و جريان‏ساز در جهت حل نابسامانى‏هاى فرهنگى و اجتماعى جامعه، نقش‏آفرينى كنند.»
سيستم كنونى طلاق در جامعه ما، نه تنها ناعادلانه كه اصولاً به گونه‏اى بنيادين، فريبكارانه و نامشروع است. براى همه كسانى كه از «از فرهنگ حاكم بر طلاق» صحبت مى‏كنند، اين حقيقت چندان پوشيده نيست كه امروزه اكثريت مردم جامعه ما با اين هدف پيمان زناشويى مى‏بندند كه روزى آن را زير پا گذارند. «خسته شدن از همسر»، «نااميدى از بروز تغيير در همسر» و يا «تمايل به تغيير همسر» عواملى هستند كه موجب گسست بنياد خانواده‏ها در ايالات متحده مى‏شوند. البته در سال‏هاى اخير، اصولاً طلاق، از جنبه اخلاقى چندان مهم شناخته نمى‏شود. البته عده‏اى معتقدند هيچ دليلى وجود ندارد كه نشان دهد انتظارات و خواسته‏هاى دوران ازدواج با تغييرى چشمگير روبه‏رو مى‏گردند. اما به هر حال، بايد پذيرفت كه پيمان زناشويى در روزگار ما، به پيمانى غير قابل پيش‏بينى و فريبكارانه بدل شده است. بدين ترتيب و در سايه اين تغييرات، ترغيب جوانان به بنا نهادن زندگى و مسئوليت‏هاى خويش بر پايه ازدواج، كارى غير مسئولانه و بى‏معنا خواهد بود.
البته ممكن است عده‏اى معتقد باشند كه دولت‏ها بايد در پيمان زناشويى نقشى ايفا كنند. اما من معتقدم كه يكى از وظايف دولت‏ها بايد حراست از بنياد خانواده باشد؛ چرا كه اگر شما معتقديد سياست‏هاى كنونى طلاق در جامعه ما مناسب هستند بايد، اين مطلب هم به جوانان يادآورى گردد كه ازدواج براى آنها هيچ گونه امنيتى به وجود نخواهد آورد. بايد به آنها بگوييم كه در زمان ازدواج آنان و على‏رغم پافشارى بر عقايدشان، آنها ممكن است فرزندان‏شان، خانه‏شان، پس‏اندازهايشان، درآمدهاى آينده‏شان و حتى آزادى‏شان را از دست بدهند. زيرا علاوه بر آنكه دولت هيچ گونه حمايتى از آنان به عمل نمى‏آورد، بلكه به آنان به عنوان مجرم مى‏نگرد؛ و بدين ترتيب، تعداد اندك جوانانى كه خواهان آغاز زندگى مشترك خويش هستند، قابل پيش‏بينى خواهد بود.

منبع:
 WWW. Crisismagazine. com
1) Stephan Baskerville، استاد علوم سياسى دانشگاه هاروارد و نويسنده كتاب «صلح نه اما شمشير آرى؛ فلسفه سياسى انقلاب انگلستان».

http://www.shareh.com/persian/magazine/payam_z/86/183/17.htm

برچسب ها:,

حل مشکلات

موسسه حقوقی عدل فردوسی با بهره گیری از مجرب ترین وکلای پایه یک دادگستری سعی در حل مشکلات حقوقی شما دارد.

تماس با ما

ارتباط با ما

شما میتوانید برای حل کلیه مشکلات حقوقی خود با موسسه حقوقی عدل فردوسی تماس حاصل فرمایید.

تماس با ما

کمک به شما

شما می توانید برای حل کلیه دعاوی حقوقی خود اعم از کیفری ، جزایی ، خانوادگی و.. از وکلای موسسه حقوقی عدل فردوسی استفاده فرمایید.

تماس با ما

بانک جامع مقالات

مقالات موسسه حقوقی عدل فردوسی با بهره گیری از بانکی بالغ بر ۳۰۰۰ مقاله ی حقوقی در اختیار شما می باشد.

تماس با ما