گروه حقوقی: حق مالکیت برای مالک این امتیاز را فراهم میکند که از ملک خود استفاده کند. مالکیت انحصاری است و تعلق حق مالکیت به یک نفر به معنی آن است که دست دیگران از آن مال کوتاه است. حالا فرض کنید که شخصی غیر از مالک، آن مال را بفروشد، در این صورت چه پیامدی در انتظار اوست؟ انتقال اموال دیگران، موضوعی مبتلابه در جامعه است.
جرم انتقال مال غیر
فرض کنید خانمی مالک یک خودرو یا خانه باشد و شوهر وی بدون اطلاع زن، این خودرو را بفروشد؛ چنین وضعی را انتقال مال دیگری میگویند. دو دلیل باعث بهوجود آمدن چنین وضعی میشود:
اشخاص سودجو با سوءاستفاده از موقعيتهايي که برايشان پيش ميآيد مال دیگران را منتقل میکنند.اشخاص به دلیل ناآگاهي از قانون مبادرت به انتقال اموال منقول يا غيرمنقول ديگران ميکنند.در هر دو صورت، انتقال مال دیگران، جرم است و مرتکب آن به مجازاتهاي سنگيني محکوم ميشود.
مجازات فروش مال غير
انتقال مال غیر جرمی مستقل است و با کلاهبرداری فرق دارد اما مجازات این دو جرم یکسان است بنابراین کسی که اقدام به انتقال مال غیر میکند به مجازاتهای زیر محکوم میشود:
حبس از يک تا هفت سال
پرداخت جزاي نقدي معادل مالي که گرفته است.
رد مال به صاحبش
اگر مرتکب از کارکنان دولت باشد به انفصال ابد از خدمات دولتي محکوم خواهد شد.
اگر متهم به دلایلی مستحق تخفيف باشد؛ مانند رضايت شاکي خصوصي، کهولت سن و… دادگاه نمیتواند مجازات حبس او را از يک سال کمتر کند.
مسئوليت دلال
اگر دلال با علم و اطلاع برای فروش مال غير همکاري کند حسب مورد به عنوان شريک يا معاون جرم قابل تعقيب است. براي مثال دلال زمين غير را که متعلق به فروشنده نیست و مرغوبتر از زمين مورد معامله است به خريدار ارايه میکند و پس از انجام معامله مبلغي بابت دلالي میگيرد يا با علم به اينکه زمين متعلق به دیگری است با فروشنده همکاري، براي فروش خريدار را ترغيب و قولنامهاي هم تنظيم میکند.
مرجع شکایت
اصولا دادسراي عمومی و انقلاب مرجع صالح براي تعقيب مرتکبان جرم انتقال مال غیر است. شاکی بايد به دادسرايي شکايت کند که جرم در حوزه آن واقع شده است (يعني عمل فروش يا انتقال مال غير) در آنجا واقع شده است. امکان دارد ملکی در حوزه قضايي آبادان باشد ولي عمل فروش و انتقال در حوزه قضايي اصفهان صورت گرفته باشد؛ در اين فرض، دادسراي عمومی و انقلاب اصفهان مرجع صالح براي تعقيب متهم است.
شکایت از متهم فراری
در فرضی که کسی اقدام به فروش مال دیگری و پس از ارتکاب جرم، فرار کند، شاکی باید به کدام دادسرا شکايت کند؟ همانطور که گفته شد دادسراي عمومی و انقلاب محل وقوع جرم صلاحيت رسيدگي به اين جرم را دارد و محل اقامت متهم و اينکه وي اکنون در کجا بسر میبرد تاثیری در این موضوع ندارد. در صورتي که متهم متواري باشد، دادسرا وي را در هر نقطه که باشد از طريق «اعطاي نيابت قضايي» جلب میکند. حتی اگر به هر دليلي جلب متهم ممکن نشد، دادسرا با بررسی شکايت شاکي و دلايل و احراز توجه اتهام به فرد متواري، با تنظيم کيفرخواست متهم را به محاکمه میکشاند. در این حالت که دسترسی به متهم وجود ندارد، دادگاه به صورت غيابي او را محاکمه خواهد کرد. مالباخته برای اینکه به حق و حقوق خود برسد، میتواند اموال متهم را توقيف کند. براي انجام اين امر ابتدا باید از متهم فراری اموالی پیدا شود سپس با تقديم درخواست به دادسرا يا دادگاه، اموال بلامعارض متهم توقيف میشود.
توقیف اموال دلال
اگر دلال شريک در جرم باشد (نه معاون) میتوان از اموال او نيز توقيف کرد. در این صورت میتوان اموال دلال را توقیف کرد و در مقام جبران خسارت قربانی جرم به وی برگرداند.
گاهی پیش میآید که مرتکب جرم فروش مال غير، از رد مال بهدست آمده از ارتکاب جرم، خودداري میکند؛ اتفاقی که قانون آن را پیشبینی کرده است. اگر مرتکب به رد مال محکوم شود و از استرداد آن به مالباخته خودداري کند با درخواست مالباخته و در صورت معسر نبودن مرتکب، دادگاه وي را تا زمان استرداد مال در بازداشت نگه میدارد؛ حتي اگر اين مدت از زمان حبس قانوني وي که به حکم دادگاه به آن محکوم شده است، تجاوز کند. باید این را نیز بدانید که اگر کسي به جاي فروش مال غير يا انتقال آن، اموال ديگري را به جاي اموال خود معرفي کند، کلاهبردار محسوب میشود. البته تحقق این مورد شرايطي دارد يعني اگر مديون يا محکومعليه يا ضامن يا کفيل بدون مجوز قانوني و با علم به اينکه مال متعلق به او نيست مال غير را مال خود معرفي کند و عملياتي نسبت به آن مال شده باشد براي مثال از سوي دادگاه مال به مزايده گذاشته يا توقيف شود و… آن شخص کلاهبردار محسوب میشود و در اين حالت معرفيکننده مال ضامن و مسئول جبران خسارت به صاحب مال است.اگر فروشنده مال غير، بدون علم و آگاهي از اينکه مال متعلق به ديگري است و بدون سوءنيت، مال غير را بفروشد، در اين حالت انتقالدهنده مسئوليت کيفري ندارد اما او معاملههاي فضولي انجام داده است يعني معاملهاي براي ديگري تشکيل داده است بدون آنکه نماينده يا ماذون از طرف او باشد. معامله فضولي قبل از آنکه از سوي مالک تاييد يا رد شود مانند موجود بيجاني است که نمیتواند منشا اثر شود مگر آنکه مالک آن را اجازه کند.این مورد درباره فروش ارث هم صادق است؛ یعنی گاهی پیش میآید که بعد از فوت خصی، تعدادي از ورثه آپارتمان موروثي را به ديگري میفروشند. باید بدانید که برابر قانون هر يک از وراث فقط میتوانند سهمالارث خودش را بفروشند و اگر با سوءنيت بيش از سهم خود را منتقل کند تحت عنوان فروش مال غير قابل تعقيب است. اما در مورد منتقلاليه (خريدار) وي بايد توجه داشته باشد که اولاً در اموال موروثي تمام وراث بايد با وي وارد معامله شوند تا او مالک کل مال به حساب بيايد در غیر این صورت فقط وي مالک سهامی میشود که ورثه اجازه معامله را داشتند و براي بقيه بايد با ساير وراث وارد معامله شود حتي اگر انتقالدهنده سهم همه وراث را به وي فروخته باشد.ثانيا،ً در صورت عدم رضايت ساير وراث، خريدار با آنان بهقدرالسهم خريداريشده شريک میشود و مقررات حاکم بر اموال مشاعي بر روابط آنان حاکم است.
نمونه شکايت از انتقال مال غیر
رياست محترم دادسراي عمومیو انقلاب …
با سلام
احتراما به استحضار میرساند اينجانب/اينجانبان… از آقاي/خانم… به عنوان انتقال مال غير و کلاهبرداري شاکي هستم با اين توضيح که متهم در تاريخ … يک باب آپارتمان به پلاک ثبتي … متعلق به اينجانب را با سند عادي بيع نامه مورخ … تنظيمیدر بنگاه … به آقاي … فروخته است. لذا تقاضاي تعقيب و مجازات وي را دارم.
احتراما در پرونده کلاسه … شکايت اينجانب … عليه آقاي … داير بر کلاهبرداري با توجه به دلايل ابرازي و موجود در پرونده خواهشمند است مطابق ماده۷۴ قانون آیين دادرسي دادگاههاي عمومیو انقلاب در امور کيفري درخواست تامين ضرر و زيان اينجانب را که مستقيما از وقوع جرم حاصل شده است به ميزان … ريال صادر فرماييد.
موسسه حقوقی عدل فردوسی با قبول کلیه دعاوی دادگستری از جمله کیفری ، حقوقی ، خانواده ، امور شهرداری ها ، دیوان عدالت اداری ، ثبتی ، ملکی و سایر دعاوی دادگستری پذیرای هموطنان می باشد.