کلاهبرداری به معنای بردن مال دیگری از طریق توسل توام با سوءنیت به عملیات یا وسایل متقلبانه است و کلاهبردار نیز فردی است که با فریب طعمه خود به شکار مال او میپردازد و برای فریب دادن او، حیلههایی را به کار میبندد. کلاهبردار با انجام مانور متقلبانه، صحنهسازی و پشت هماندازی موجب اغفال طرف مقابل میشود و به واسطه اغفال مالک میتواند مال او را در اختیار خود بگیرد. از این نظر است که در کلاهبرداری مجنیعلیه یعنی فردی که مورد کلاهبرداری واقع شده است، مال خود را با رضایت در اختیار کلاهبردار قرار میدهد و این وجه متمایزکننده این جرم از سایر جرایم علیه اموال است.
ارکان جرم کلاهبرداری
كلاهبرداري عبارت است از استفاده از وسايل متقلبانه، استفاده از روشهاي متقلبانه، فريب دادن افراد و بردن اموال ديگري. اما درباره اينكه چه اقداماتي مشمول عنوان كلاهبرداري است، میتوان گفت ماهيتا هر اقدامي كه با سوءنيت و به طور متقلبانه صورت گيرد و موجب فريب افراد شود و از اين طريق مرتكب بتواند مال ديگري را ببرد، مشمول عنوان كلاهبرداري است.
ماده یک قانون تشديد مجازات مرتكبين ارتشا، اختلاس و كلاهبرداري به تعریف، ارکان و شرایط قانونی این جرم
پرداخته است.
طبق این ماده «هر کس از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکتها یا تجارتخانهها یا کارخانهها یا موسسات موهوم یا به داشتن اموال و اختیارات واهی فریب دهد یا به امور غیرواقع امیدوار کند یا از حوادث و پیشآمدهای غیرواقع بترساند یا اسم یا عنوان مجعول اختیار کند و به یکی از وسایل مذکور و یا وسایل تقلبی دیگر وجوه و یا اموال یا اسناد یا حوالجات یا قبوض یا مفاصاحساب و امثال آنها را تحصیل کرده و از این راه مال دیگری را ببرد کلاهبردار محسوب و علاوه بر رد اصل مال به صاحبش، به حبس از یک تا ۷ سال و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم میشود.»
در ادامه ماده یک قانون تشديد مجازات مرتكبين ارتشا، اختلاس و كلاهبرداري آمده است «در صورتی که شخص مرتکب برخلاف واقع عنوان یا سمت ماموریت از طرف سازمانها و موسسات دولتی یا وابسته به دولت یا شرکتهای دولتی یا شوراها یا شهرداریها یا نهادهای انقلابی و به طور کلی قوای سه گانه و همچنین نیروهای مسلح، نهادها و موسسات مامور به خدمت عمومی اتخاذ کرده یا اینکه جرم با استفاده از تبلیغ عامه از طریق وسایل ارتباط جمعی از قبیل رادیو، تلویزیون، روزنامه و مجله یا نطق در مجامع و یا انتشار آگهی چاپی یا خطی صورت گرفته باشد یا مرتکب از کارکنان دولت یا موسسات و سازمانهای دولتی یا وابسته به دولت یا شهرداریها یا نهادهای انقلابی به خدمت عمومی باشد، علاوه بر رد اصل مال به صاحبش به حبس از 2 تا 10 سال و انفصال ابد از خدمت دولتی و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم میشود.»
بر اساس تبصره یک و دو این ماده، در کلیه موارد مذکور در این ماده در صورت وجود جهات و کیفیات مخففه دادگاه میتواند با اعمال ضوابط مربوط به تخفیف، مجازات مرتکب را فقط تا حداقل مجازات مقرر در این ماده (حبس) و انفصال ابد از خدمات دولتی تقلیل دهد ولی نمیتواند به تعلیق اجرای کیفر حکم دهد. همچنین مجازات شروع به کلاهبرداری حسب مورد حداقل مجازات مقرر در همان مورد خواهد بود و در صورتی که نفس عمل انجامشده نیز جرم باشد، شروعکننده به مجازات آن جرم نیز محکوم میشود. مستخدمان دولتی علاوه بر مجازات مذکور چنانچه در مرتبه مدیرکل یا بالاتر یا همطراز آنها باشند به انفصال دایم از خدمات دولتی و در صورتی که در مراتب پایینتر باشند به 6 ماه تا سه سال انفصال موقت از خدمات دولتی محکوم میشوند.
وجه تمایز کلاهبرداری با شروع به جرم
نقش برده شدن مال در تشکیل جرم کلاهبرداری بسیار مهم است و وجه تمایز این جرم با جرم شروع به کلاهبرداری در این مورد شناخته میشود. بر این مبنا شروع به کلاهبرداری به معنای توسل توام با سوءنیت به وسایل و عملیات متقلبانه برای بردن مال دیگری است.
مشخصات جرم کلاهبرداری
برای شناخت تحقق کلاهبرداری باید توجه داشت که رفتار محققکننده این جرم از فعل مثبت به وجود میآید. فعل مثبت در مقابل ترک فعل قرار دارد، بدین معنا که ترک فعل ولو با سوءنیت موجب تحقق کلاهبرداری نیست. به طور مثال نمیتوان فروشنده مال را در مواردی که مورد معامله معیوب است و عیب را به خریدار بیان نمیکند، کلاهبردار دانست، هر چند در شرایط چنین معاملهای حق فسخ به دلیل غبن یا عیب برای خریدار ایجاد میشود.
برای تحقق کلاهبرداری، توجه به سه شرط
لازم است:
وسایلی که کلاهبردار به کار برده است، باید متقلبانه باشد. همچنین کلاهبرداری از جمله جرایم مقید به نتیجه است یعنی نتیجه مورد نظر از ارتکاب جرم باید حاصل شده باشد. در حقیقت کلاهبردار اعمال تشکیلدهنده رفتار مجرمانه را مرتکب میشود تا به مال مورد نظر برسد.فرد قربانی کلاهبرداری یا مجنیعلیه باید در نتیجه توسل به وسیله متقلبانه اغفال شود و فریب خورده باشد و در نتیجه این فریب، مال خود را در اختیار کلاهبردار قرار دهد. نکته مهم آن است که اغفال در نتیجه نداشتن آگاهی ایجاد میشود بنابراین هنگامی که شاکی از متقلبانه بودن وسایل مطلع است، تحقق کلاهبرداری منتفی میشود همچنین مال بردهشده باید متعلق به غیر (شاکی) باشد یعنی مال متعلق به خود کلاهبردار نباشد.
نقش کلاهبرداری در تزلزل نظام اقتصادی جامعه
کلاهبرداری در ردیف جرایم علیه اموال قرار دارد، تفاوت عمده این جرم با سرقت آن است که کلاهبرداری نظام اقتصادی جامعه را به هم میزند همچنین در مقایسه با سایر جرایم ساختار اقتصادی جامعه را طی مدت زمان کوتاهتری متزلزل میکند. کلاهبرداری موجب سلب اعتماد عمومی جامعه میشود، در حقیقت باید گفت وجود نابسامانیهای اجتماعی در ظهور و بروز جرم کلاهبرداری در جامعه نقش مهمی ایفا میکند همچنین تنزل اخلاق اجتماعی در ایجاد آن موثر است.
مصادیق کلاهبرداری
قانونگذار در قانون تشدید مجازات مرتكبين ارتشا، اختلاس و كلاهبرداري، مصاديقي از كلاهبرداري را ذكر كرده است. فريب دادن مردم به وجود شركتها، موسسات و كارخانجات مورد اولي است كه در این قانون ذكر شده است.مورد دوم كه در این قانون ذكر شده، فريب دادن مردم به داشتن اختيارات واهي است. نكتهاي كه بايد به آن توجه كرد، اين است كه صرف «اظهارات خلاف واقع» اعم از اينكه شفاهي باشد يا مكتوب، در رويه قضايي ايران كلاهبرداري محسوب نميشود.از ديگر مصاديق شايع كلاهبرداري، اميدوار كردن مردم به امور غيرواقعي از جمله رمالي و فالبيني و نیز ترساندن مردم از حوادث و پيشامدهاي غيرواقعي با صحنهسازيهاي متقلبانه است.
دلايل تشدید مجازات کلاهبرداری
هنگامی که قانونی، واژه «تشدید» را در عنوان خود دارد، به این معنی است که رواج آن جرم در جامعه به اندازهای است که اقدامات «معمول» در برخورد با آن جرم کفایت نمیکرد و به همین دلیل قوانینی برای تشدید مبارزه با آن به تصویب رسیده است.کلاهبرداری و دو جرم دیگری که ذیل این قانون به صورت جداگانه ذکر شدهاند، یعنی ارتشا و اختلاس، همه جزو جرایم اقتصادی یا چنانکه امروز گفته میشود، مفاسد اقتصادی دستهبندی میشود.
موسسه حقوقی عدل فردوسی با قبول کلیه دعاوی دادگستری از جمله کیفری ، حقوقی ، خانواده ، امور شهرداری ها ، دیوان عدالت اداری ، ثبتی ، ملکی و سایر دعاوی دادگستری پذیرای هموطنان می باشد.