بررسی علل جرم اسید پاشی از منظر قانون و جامعه
نويسنده : اویس فلاح ماکرانی -دانشجوي كارشناسي ارشد حقوق جزا و جرم شناسی
چکیده:
يكي از جرم هایي كه به شكل يک انتقام بسيار فجيع رخ مي دهد اسيدپاشي است كه از بروز آن نگراني و هراس فراواني را دربين مردم جامعه نشان مي دهد در اين تحقيق ضمن مرور ادبي جرم و اسيد پاشي از منظر جامعه و از منظر قانون ، رابطه بين دسترسي سريع به اسيدو بروز جرم اسيدپاشي ، افزايش ميزان مجازات آن و كاهش بروز جرم و همچنين رابطه بين برآورده نشدن خواسته هاي فرد و بروز جرم مورد بررسي قرار گرفت و نشان مي دهد دسترسي آسان به اسيد و همچنين عوامل چون تربيت ناصحيح فرد و ايجاد تنش ، استرس و درگيري در خانواده ، مشكلات اجتماعي و اقتصادي و … در بروز جرم اسيد پاشي نقش مؤثري دارند و در پايان پيشنهاداتي نيز ارائه گرديد.
كلمات كليدي : اسیدپاشی، شروع به اسیدپاشی، ، افساد فی الارض، بازداشت موقت
فصل اول:
کلیات
1-1-مقدمه
مدتی است كه اسیدپاشی در جامعه، رواج یافته است. باتوجه به اهمیتی كه این امر به لحاظ امنیت و آسایش عمومی دارد و باتوجه به این كه نتایج آن خواه مرگ، خواه كریه المنظر شدن باشد هر دو وخیم و هولناك است .
اسيدپاشي در حقيقت يک انتقام بسيار فجيع است که يک انسان از انسان ديگر ميگيرد كه نتیجه جرم اسیدپاشی، چقدر شبیه جرم افساد فی الارض است؛ چراكه بدیهی است به همان اندازه كه كسی با استفاده از اسلحه ایجاد هراس و ناامنی در جامعه می كند، آن كه اسید به روی صورت مردم می پاشید به مراتب فجیع تر عمل می كند زیرا در ماده ۱۸۳ آمده است كه حتی به دست گرفتن صرف اسلحه، درصورتی كه سبب هراس مردم و ناامنی در جامعه شود، جرم افساد فی الارض محسوب و شخص به كیفر اعدام محكوم می شود، درحالی كه در جرم اسیدپاشی صرف داشتن شیشه اسید و ترساندن مردم را جرم نمی دانیم بلكه اسیدپاشی را جرم می دانیم، حال آن كه منطقا، وقتی دست به اسلحه بردن بدون شلیك كردن یا كشتن كسی و فقط ایجاد رعب و وحشت موجب مجازات اعدام می شود، بدیهی است كه پاشیدن اسید به صورت كسی هم موجب ناامنی جامعه می شود و هم آثار آن از نظر ضرر و زیان ناشی از جرم كه می تواند معیوب شدن همراه با كریه المنظر شدن یك زن گردد، چون معمولا قربانیان این نوع جرم زنان هستند این به مراتب وخیم تر و زیان بارتر از جرم افساد فی الارض مندرج در ماده ۱۸۳ هست.
1-2-اهمیت و ضرورت تحقیق
تكرار حوادث اسيدپاشي در جامعه، موضوعي قابل تامل است و درباره چرايي آن ميتوان گفت در جامعه ما اسيدپاشي نتيجه يك پديده تام است، يعني جميع عوامل اقتصادي، اجتماعي، پرورشي و فضاي اجتماعي در بروز اين حوادث دخيل هستند. باتوجه به جو اجتماعي جامعه و عواملي كه براي بروز چنين حوادثي مساعد است، بدون شك در آينده اسيدپاشي افزايش مييابد. اين خشونت از روابط اجتماعي و خشونت جامعه ناشي ميشود در حال حاضر افراد در رفتار و نگاه خود پرخاشگري دارند.
1-3-سوالات تحقیق
1. آیا بین دسترسی آسان به اسید و بروز جرم اسیدپاشی رابطه معنی داری وجود دارد؟
2.آیا بین افزایش میزان مجازات جرم اسیدپاشی و کاهش بروز این جرم رابطه معنی داری وجود دارد؟
3.آیا بین براورده نشدن خواسته های مجرم و بروز این جرم رابطه معنی داری وجود دارد؟
1-4-فرضیات تحقیق
1. به نظر می رسد بین افزایش تولید اسید و جرم اسیدپاشی رابطه مستقیم وجود دارد.
2.به نظر می رسد افزایش جرم اسیدپاشی ناشی از خلاء قانونی است.
3.به نظر می رسد بروز جرم اسیدپاشی ریشه در خواسته های برآورده نشده فرد در خانواده یا کودکی دارد.
1-5-تعاریف واژه ها
1-5-1-جرم
جرم پدیده اجتماعی و جهانی است و تحت عناوینی چون سرپیچی، سرکشی و رفتار انحرافی و ناپسند با خلقت بشر آغاز شده است.
جرم را به بیماری اجتماعی تشبیه کردهاند ولی نزدیک کردن این دو مفهوم دقیقاً درست نیست، زیرا بیماری، در عالم واقع، با نشانهها و علایم و نمودارهایی مشخص میشود که جنبه محسوس و ملموس دارد و ممکن است به خودی خود جرم باشد.
1-5-2-اسیدپاشی
اسيدپاشي اصطلاح رايجي است که براي اين جرم به کار ميرود ولي در واقع هر نوع ماده سوزانندهاي ميتواند براي انجام اين جرم به کار رود و در بسياري از موارد فرد مجرم از مواد قليايي براي اين امر استفاده ميکند…..
فصل دوم:
اسیدپاشی از منظر جامعه
2-1-مقدمه:
اسيدپاشي در حقيقت يک انتقام بسيار فجيع است که يک انسان از انسان ديگر ميگيرد و طبق تجربه در اغلب موارد اين اتفاق به دنبال يک ناکامي عشقي رخ ميدهد. همينطور که گفتم اين انتقام بسيار فجيع است و فرد به طور خلقالساعه و خيلي سريع تصميم ميگيرد اين اقدام را انجام دهد و به خيال خودش کاري ميکند که فردي که به او جواب رد داده است هيچگاه نتواند سربلند کند و يا در حضور ديگران خود را نشان دهد. اغلب اين افراد سعي ميکنند اسيد را روي صورت افراد بپاشند تا قرباني، ظاهر و زيبايي خود را براي هميشه از دست بدهد. قربانيان اسيدپاشي هر دو جنس زن و مرد را شامل ميشوند ولي بر اساس بررسيهاي به عمل آمده تعداد قربانيان مؤنث بيشتر از مذکر است.
2-2-از نظر رواني و شخصيتي:
از نظر شخصيتي در اکثر موارد و بر طبق پروندههايي که در اين زمينه بررسي شده است، فرد ظاهرا آرام و بدون مشکل بوده و سابقه بيماري رواني نداشته است ولي در آن لحظهاي که اين کار را انجام داده دچار يک جنون آني به دنبال يک افسردگي، سرخوردگي و ناکامي شده و تصميم گرفته است اين کار را انجام دهد. پس نميتوانيم بگوييم که اينها زمينه اختلال شخصيت داشتهاند زيرا تا به حال چنين چيزي ثابت نشده است. البته نه اينکه تاکنون چنين مواردي نبوده باشد، مواردي از اين افراد هم بودهاند که سابقه اختلال شخصيت داشتهاند ولي معمولا متهمان در اکثر موارد دچار يک افسردگي شديد ميشوند و به طور ناگهاني دچار يک نوع جنون شده و تصميم به انجام اين کار ميگيرند تا به اصطلاح خودشان انتقامي از طرف مقابل گرفته باشند.
کسي که دچار افسردگي ميشود، زماني که تصميم ميگيرد چنين انتقام فجيعي را بگيرد، قطعا فکري دنبالهاش هست ولي اينطور نيست که بگوييم فرد قبلا اين زمينه را داشته است. همانطور که گفتم اين تصميم، تصميمي آني است. درست مثل خودکشي. کسي که دچار افسردگي شديد ميشود و اقدام به خودکشي ميکند، قبلا افسرده و نااميد شده و به زندگي اميدي ندارد و در يک لحظه تصميم ميگيرد رشته حياتاش را پاره کند و با راههاي مختلف اقدام به خودکشي ميکند. اينها تصميمات لحظهاي و آني است که افراد افسرده در يک لحظه تصميم به انجام آن ميگيرند. فردي هم که اقدام به اسيدپاشي ميکند، همينطور است، فقط با يک شدت بيشتر که تمام فکرش انتقام از طرف مقابل است. در خودکشي، فرد قصد دارد خودش را از بين ببرد ولي در اسيدپاشي که يک نوع ديگرکشي يا ديگرآزاري است، فرد از شريک عشقي خود انتقام ميگيرد و هدفاش هم بيشتر اين است که قرباني، زيبايياش را از دست بدهد.
علاوه بر عوامل اجتماعي بايد ديد مرتكب اسيدپاشي در چه خانوادهاي، با چه نوع سرپرستي و چه تحصيلاتي است. قشر اجتماعي، والدين، خود فرد و محل زندگي در نوع خشونتي كه از فرد بروز ميكند موثر است. روانشناسان اجتماعي حتي نحوه شيردادن و قنداقكردن نوزادان را در بروز خشونت اجتماعي موثر ميدانند .
با توجه به اخبار اسیدپاشی در بعضی از شهرها به نظر میرسد این فرآیند به عنوان یک ناهنجاری رفتاری و انتقامی باعث نگرانی خانواده ها و مسوولین میشود. اغلب کسانی که از طریق این روش به انتقامجویی دست میزنند دارای روحی نامتعادل، شخصیت ضداجتماعی، قانون گریز و جامعه ستیز هستند. بیشتر این افراد در دوران کودکی تحقیرها را تحمل کرده و آماده فرافکنی رفتاری شده اند. در 90 درصد از موارد اسیدپاشی معمولا تصفیه حسابهای عاطفی و انتقامجویی های عشقی مطرح هستند یعنی فردی به خواستگاری دختری رفته، به او ابراز علاقه نموده و پاسخ منفی گرفتهاست. در بغضی موارد نیز شخص برای انتقام گرفتن از شوهر خود به هوو یا شخص مورد توجه همسرش اسیدپاشی کرده است.
انتخاب این ابزار برای هر هدف که باشد از نظر آسیب شناسی رفتاری بیانگر دو نکته مهم است؛ یک: فرد قصد کشتن قربانی را نداشته و فقط برای ترساندن یا مجازات او اقدام به این کار میکند. دو: شخص اسیدپاش میداند که زیبایی و ظاهر قربانی متلاشی شده و او دیگر به هیچ عنوان به وضعیت قبلی برنمیگردد و زندگی آینده او با درد و رنج و ناامیدی همراه خواهد شد. بنابراین با توجه به این دو محور رفتاری به نظر اینجانب جرم یک فرد اسیدپاش اگر بدتر از قتل نباشد معادل آن خواهد بود.
2-3-دیدگاه جامعه:
جامعه در برابر برخی جرایم بسیار مقاوم و بیرحم است. یکی از این جرایم اسیدپاشی است. تصور عمومی این است که اسیدپاشی واکنشی به یک شکست عشقی است اما اینطور نیست درصد بالایی از اسیدپاشان افرادی هستند که نمیخواهند با از بین بردن زیبایی، فردی را مال خود کنند بلکه قصد انتقام گیری دارند.
مثلا نمونه آن دختر اسیدپاشی است که پدرش را هدف قرار داده است. او نهتنها یک جرم غیرقابل بخشش از نظر جامعه انجام داده و اسیدپاشی کرده، بلکه قربانی نه یک دختر یا پسر خیانتکار که پدر اوست. جامعه ما نسبت به والدین حساسیت زیادی دارد و مشخص است آینده بسیار بدی در انتظار این دختر است.
این دختر اولا برچسب طلاق دارد و سختیهای یک زن که از همسرش جدا شده است را دارد و دوم اینکه شرمآورترین کار را نسبت به پدرش کرده یعنی اسیدپاشی و هرجایی که شناخته و شناس انده شود مطمئنا روی خوش نخواهد دید. او دیگر نه به عنوان فرزند، نه به عنوان همسر و نه حتی شهروند زندگی راحتی نخواهد داشت چون جامعه نسبت به والدین بسیار حساس است. وقتی فردی چنین کاری میکند از نظر باوردینی و اجتماعی ما قابل گذشت
نیست .
جامعه در مورد برخی امور مدارا میکند، مثلا اگر شخصی سرقت کند یا نوجوانی در یک درگیری مرتکب قتل شود جامعه حتی نسبت به متهم ممکن است ترحم هم نشان دهد و براحتی جرم او را ببخشد اما در مورد جرمی که علیه والدین انجام میشود چنین گذشتی وجود ندارد و دیگر هیچ چیز به حساب بیتجربگی او گذاشته نخواهد شد. چرا که نسبت به والدین هتک حرمت شده بنابراین او، هم در دنیا و هم در آخرت روسیاه خواهد شد. کاری که او کرده از نظر جامعه بسیار شرمآور است. اگر تنفروشی میکرد در این حد اهمیت نداشت.
بنابراین، فرد مجرم ایزوله میشود، جامعه او را تکفیر و او را قبول نمیکند و این بدترین شکنجه روحی و روانی برای اوست. متهم، دیگر شغل و زندگی نخواهد داشت و از نظر روانی دچار پریشانی خواهد شد. برچسبی که به او خورده است از دامن او پاک نمیشود و آمدن به سطح جامعه هم او را نجات نخواهد داد.
خانواده هم او را نمیبخشند و اگر در ظاهر هم با او مدارا کنند در باطن کینه او در دل آنها هست و او را مطرود میکنند.
به لحاظ اقتصادی شغلی نخواهد داشت، فرزندان او را طرد میکنند. اگر دیوانه نشود ممکن است خودکشی کند چون آسیب آنقدر شدید است که همواره سرزنش خواهد شد. بنابراین، یک فرد طرد شده است و این آسیب حتی ممکن است باعث کوتاهی عمر او شود چون سرکوفت و سرزنش، عمر را کوتاه خواهد کرد.
2-4-مهمترين شاخص براي ادامه حيات اجتماعي
شواهد و نتايج بررسي پرونده هاي مجرمان در سال هاي اخير بيانگر اين ادعاست كه افراد داراي شخصيت اجتماعي، همواره تلاش مي كنند، در رفتار و كردارشان اين شخصيت را حفظ كنند و به همين دليل حاضر نيستند خود را رودرروي اتهام قرار دهند كه مبادا شأن و منزلت اجتماعي شان به خطر بيفتد. به باور روان شناسان، تا زماني كه جامعه براي فرد ارزش قائل است، او تمامي تلاش خود را مي كند كه همچنان فضاي ارزشمندي را براي خود و خانواده اش حفظ كند، اما به محض اينكه فرد اين احساس ارزشمندي را از دست بدهد و به نوعي شخصيت اجتماعي اش دچار خدشه شود، از اينكه به هر كاري دست بزند، ديگر ابايي ندارد و به قول معروف مي گويد: بالا تر از سياهي كه رنگي نيست!
2-5-مدل شخصيتي استفاده كنندگان از اسيد
در آسيب شناسي پديده اسيدپاشي، اشاره به مدل شخصيتي استفاده كنندگان از اسيد نكات مهمي را روشن مي كند. اين افراد شخصيت هاي ضعيفي دارند، متكي به خود نيستند و اعتماد به نفس ندارند و به همين دليل فكر مي كنند با از دست دادن معشوقشان و يا هدفي كه دنبالش بوده اند، همه زندگي شان را از دست داده اند.
پديده اسيدپاشي، به جنون آني در انسان معروف است؛ به اين صورت كه عقل اين افراد بنا به زمينه هاي قبلي زايل مي شود و در بيشتر موارد، هر دو طرف ماجرا، پيش از اين سابقه مجرميت هم نداشته اند! در بيشتر موارد اسيدپاشي، موضوع، يك رابطه عشقي يكطرفه بوده و به اين ترتيب دختري كه قصد داشته بنا به ميل خود، همسر آينده اش را انتخاب كند، مورد غضب و انتقامجويي ناجوانمردانه طرف مقابل قرار مي گيرد.
2-6-گسترش احساس ناامني در جامعه
اثرات منفي اين پديده شوم، تنها به فرد محدود نمي شود و جامعه را در برمي گيرد و بدنبال انتشار اخبار مربوط به اين اقدامات، تأثير سوء و احساس نگراني و دلواپسي براي ساير دختران جامعه و خانواده هايشان بوجود مي آيد و بدنبال آن احساس ناامني در جامعه گسترش مي يابد. به قول «دوركيم» جامعه شناس معروف، اين اقدامات زشت، روح جمعي را آزرده مي كند و اين آزردگي را نمي توان تا سال ها از بين برد، زيرا در ديدگاه و نگرش مردم نسبت به مسائلي كه در جامعه وجود دارد، تأثير عميقي مي گذارد و ابعاد سياسي، اجتماعي، فرهنگي و رواني ايجاد مي كند.در اين ميان نكته مهم ، اين است كه قوانين سختي براي برخورد با اقدام كنندگان در نظر گرفته نشده و به همين دليل اين فرد با خودش فكر مي كند كه با انجام اين اقدام شوم به خواسته اش مي رسد و از آنطرف هم تنها چند سالي در زندان حبس مي كشد. موضوع ديگر اينكه وقتي قوانين به خوبي و به هنگام اجرا نشوند، خود فرد يا همان مجرم، قانونگذار و مجري قانون مي شود!
2-7-دیدگاه روسو و دولوز:
«روسو در یکی از تزهای مشهور خود شرح می دهدکه آدمی در وضعیت طبیعی خیر است، و یا دست کم اینکه رذل نیست…. وضعیت طبیعی وضعیتی است که انسانها با اشیا در رابطه هستند، نه با یکدیگر (مگر اینکه به صورت گذرا باشد).» روسو می نویسد «آدمیان، چنانکه می دانید، در مواجهه هایشان با یکدیگر به نبرد برمی خیزند، لیکن آنها به طور نامنظم با یکدیگر روبرو می شدند. چنین بود که وضعیت جنگی در همه جا حکمفرما شد، حال آنکه همه جهان در صلح به سر می برد.»
دولوز می نویسد: «رذالت عبارت است از منفعت یا غرامت. رذالت بشری وجود ندارد مگر اینکه در دل روابط سرکوب، در هماهنگی با منافع پیچیده اجتماعی تعبیه شده باشد.»
دولوز معتقد است انسان در ارتباط با دیگران است که به شر رو می آورد. بعنی دقیقاً از همانجا که رابطه اش با طبیعت قطع شده و از وضعیت طبیعی خارج می گردد، پیدایش رذالت در او رخ می دهد. و این همان نقطه ای است که روابط او با دیگران و با جامعه شکل گرفته است. در جایی از مقاله می خوانیم « جامعه پیوسته ما را در وضعیت هایی قرار می دهد که رذل بودن به نفع ما تمام می شود. بیهودگی ما باعث شده تا خیال کنیم ذاتاً رذل هستیم.»
« یک وضعیت منحصراً به واسطه وجود خودش وسوسه انگیز نمی شود، بلکه باید سپاسگزار وزن سنگین گذشته ای بود که به آن شکل می دهد. چاره، جستجوی گذشته در وضعیت های حال است. این تکرار گذشته است که خشن ترین هوس ها و وسوسه های ما راتحریک می کند. ما همواره در گذشته عشق می ورزیم و هوس ها بیش و پیش از هر چیز امراضی مربوط به حافظه اند.»
«منشا شر در جامعه مدرن این است که ما دیگر نه فردیت هایی در حوزه خصوصی و نه شهروندانی در حوزه عمومی هستیم. همه ما حیواناتی اقتصادی یا به بیان بهتر بورژواهایی سودجو هستیم. این وضعیت ها که ما را در معرض رذل بودن قرار می دهد، از روابط سرکوب منتج می شود. هرکس که با کس دیگری وارد رابطه می شود به نیت فرمان دادن و فرمان بردن است. ارباب بودن یا برده بودن»… « گرایشی که ما را خودکامه می کند، همان گرایشی است که ما را برده می کند.»
فجایعی نظیر اسیدپاشی، به عقیده من، ریشه در خانواده و کودکی فرد اسیدپاش دارد. همانجا که کودک همه خواسته هایش را برآورده شده می بیند و همواره با ابزار لج بازی موجبات برآورده شدن تمایلاتش را فراهم می سازد. این کودک به اعتقاد روسو از زمانی که متوجه بشود می تواند حرف و خواسته اش را بر سایرین (که والدینش اولین ِ این سایرین اند) تحمیل کند، از وضعیت طبیعی خارج شده و روابطی که از آن پس برقرار می کند ماهیتاً متفاوت از رابطه ای است که تا کنون با اشیا داشته است، به مثابه یک آدم. یعنی وارد حوزه روابط پرسابقه ارباب- بردگی می شود. روسو می نویسد: « بچه ها به محض اینکه یاد بگیرند حرف شان را به کرسی بنشانند، وضعیت طبیعی بدو تولد را پشت سر می گذارند.»
فرد اسیدپاش در این ماجرا تاب آن نداشته تا دختر مورد علاقه اش درخواست ازدواج او را رد کند. تا این جای ماجرا طبیعی است و از کنشی نشات می گیرد که به درست یا نادرست عشق می نامند اش. تا اینجای ماجرا رذالت در میان نیست و هر چه هست تمایل است. اما از لحظه ای که فرد فکر پاشیدن اسید بر صورت دختر را در سر می پروراند تا مرحله ای که به تهیه اسید اقدام می کند و تا آن لحظه که نقشه اش را عملی می کند، سراسر رذالت بر او و افکارش حاکم است. پس از آن انزواست و نیاز برآورده شده ای که افراد را نه متحد که منزوی می کند.
« هرگز اشیا را در معرض بچه قرار ندهید، بچه را در معرض اشیا قرار دهید.» و این یعنی همان تمرین دادن کودک تا به این باور برسد که اشیا (جهان) صرفاً برای او و برای رفع نیازها و خواسته های او پدید نیامده اند و او به هیچ وجه مقدم بر اشیا (جهان) نیست.
2-8-انگيزههاي اسيدپاشي
1.انتقامجويي عشقي: اين نوع اسيدپاشي معمولاً در ميان جوانان ديده ميشود. دختر يا پسري که به فردي دلبستگي عشقي و عاطفي پيدا کرده و احتمالاً ارتباطاتي نيز با يکديگر داشتهاند و حالا طرف مقابل وي را ترک کرده يا با ديگري طرح دوستي و آشنايي ريخته و يا ازدواج نموده است، در چنين مواردي انگيزه حسادت و انتقامجويي باعث اسيدپاشي روي قرباني ميشود.
2. انگيزه ناموسي: مواردي از اسيدپاشي گزارش شده است که به دنبال مزاحمتهاي ناموسي از طرف يک مرد براي خانمي پيش ميآيد که گاه به تجاوزات جنسي منجر ميشود. در چنين حالتي خود قرباني يا فردي از طرف وي اقدام به اسيدپاشي به فرد متجاوز ميکند.
3.اسيدپاشي به عنوان وسيلهاي براي اخاذي و سرقت: موردي گزارش شده است که چند نوجوان با تهديد قربانيان خود به پاشيدن اسيد روي آنها اقدام به اخاذي و زورگيري ميکردهاند.
4.اختلاف خانوادگي: در مواردي متعاقب اختلافات خانوادگي فردي قرباني اسيدپاشي در منزل شده است. نمونههايي از اين موارد پاشيدن اسيد توسط شوهر روي همسرش يا پاشيدن اسيد از طرف زن اول روي همسر دوم (سوگولي) شوهرش بوده است.
5.کينههاي قديمي: يکي ديگر از علل اسيدپاشي کينههاي قديمي است که بعد از مدتها باعث انتقامجويي ميشود. موردي گزارش شده است که پسر جواني به دليل اينکه مدتها قبل توسط همکلاسي خود مسخره ميشده است، بعد از چند سال روي صورت وي اسيد پاشيده است. اقدام تأخيري به چنين امري به دليل اين است که فرد اسيدپاش شناخته نشود.
2-9-لزوم فرهنگ سازی در بین جوانان
برای کاهش وقوع چنین جرایمی همراه اجرای حکم قصاص باید به موضوع فرهنگ سازی اهمیت داد تا شاهد کاهش وقوع چنین جرایمی در جامعه باشیم. اگر قرار بود مجازات های آشکار در کاهش جرایم موثر باشد، امروز نباید قاچاقچیان مواد مخدر چنین فعالیت گسترده ای را داشته باشند. ممکن است اجرای مجازات، در کوتاه مدت موثر واقع شود اما در میان مدت و دراز مدت فرهنگ سازی، تقویت مبانی پیشگیری و بسترسازی فکری در جامعه، راه چاره می باشد.
اسیدپاشی یکی از رفتارهایی است که شاید بد تر از قتل باشد. قربانی در چنین حوادثی زنده می ماند اما به قیمت از دست دادن زیبایی، بینایی و یا احساسات دیگرش. فرد حادثه دیده مجبور است تا آخر عمر در خانه بماند که خیلی بد تر از مرگ است. بنابراین کسی که با اسیدپاشی، دیگران را به چنین شرایطی می کشاند مجازاتی هم اندازه قتل دارد.
2-10-اهميت آموزش
در اين ميان، آنچه به عنوان راهكار اصلي بايد مورد توجه قرار گيرد، آموزش در خانواده و جامعه است كه در نتيجه فراگيري برخي مهارت ها، فرد بتواند، در شرايط گوناگون بويژه مواقع حساس و بحراني كه زمينه بروز آسيب بيشتر است، با منطق و شعور و درك لازم از موقعيت، تصميم مقتضي را بگيرد و به هيچ وجه به خود اجازه استفاده از ابزار زور، تهديد و اجبار براي رسيدن به خواسته اش را ندهد.
فصل سوم:
اسیدپاشی از منظر قانون
3-1-مقدمه:
بدون ترديد يکي از جرايمي که در هر بار ارتکاب انزاجار عمومي را به شدت بر مي انگيزد ، اسيدپاشي است . علت اين انزجار را علاوه بر صدمات جدي و بعضاً جبران ناپذيري که به قرباني جرمي وارد مي شود بايد در انگيزه ي مرتکب جستجو کرد . اين جرم که معمولاً روي صورت قربانيان انجام مي گيرد ، عموماً به انگيزه ي تباه ساختن آينده و گوشه نشين کردن دائمي قرباني انجام مي گيرد که متاسفانه در عمل نيز چنين شده و قرباني جرم تا مدت هاي طولاني و حتي تا پايان عمر از بند لطمات جسماني و رواني اين جرم خلاصي نخواهد يافت . با اين وجود اين جرم از جرايمي است که در کتب و مقالات حقوقي مهجور مانده و کم تر مورد تحليل حقوق دانان و ارباب نظر قرار گرفته است . با چنين رويکردي اين مقاله سعي بر آن دارد که بتواند با تحليلي هر چند مختصر از اين جرم ، راه را براي بررسي دقيق تر آن هموار کند .
3-2-تولید و عرضه اسید:
در این مورد باید اشاره کنم تولید،خرید و فروش انواع اسید در حال حاضر آزاد است و هیچگونه محدودیتی در این زمینه وجود ندارد یعنی قیمت چهارلیتر از نوع خطرناکترین و آزاردهندهترین اسید موجود در بازار کمتر از ده هزار تومان است و خرید و فروش آن به راحتی سایر کالاها انجام میشود. از آزمایشگاه های دانشگاه ها و مدارس گرفته تا فعالان معادن طلا و مس و طلاسازها خریداران انواع اسیدها هستند. حتی بعضی از انواع اسید نیز برای نظافت بهداشتی منازل استفاده میشود. اسید سولفوریک که از نوع خطرناکترین اسیدهاست در صورت تماس با پوست سوختگی شدید به وجود آورده و از بین رفتن آن را باعث میشود. همانطوری که اشاره کردم اسید 96 درصد و خطرناک یادشده را میتوان در بشکه 220 لیتری نیز خرید. فروشندگان اسید در بازار ناصرخسرو از نوع خرده فروشی و عمده فروشی به من گفتند هیچ نوع نامه و بخشنامه ای برای عدم فروش یا درخواست مجوز برای فروش به ما داده نشده است. تنها نامه هایی که برای ما می آید مواظبت در مقابل آتش سوزی است و به همین دلیل میخواهند محل فروش مواد شیمیایی را از ناصرخسرو به بیرون شهر منتقل کنند.
بطورکل مجلس باید قانونی وضع کند که دسترسی آسان به اسید محدود و تولید و توزیع،استفاده و فروش آن کنترل شود که در این زمینه شرکت ها می توانند در مبارزه با اسیدپاشی کمک کنند بطور مثال: با اتخاذ روش های مطمئن جهت حفاظت مناسب و برچسب زدن ظروف اسید و تلاش برای تنظیم انتقال و دفع مناسب آن.
I
3-3-عنصر قانونی جرم اسیدپاشی
متاسفانه در قانون مجازات اسلامی جرمی به نام اسیدپاشی نیامده است اما در لایحه قانونی مربوط به پاشیدن اسید مصوب 16 اسفند 1337 آمده است: ((هر کس عمداً با پاشیدن اسید یا هر نوع ترکیبات شیمیائی دیگر، موجب قتل کسی بشود به مجازات اعدام و اگر موجب مرض دائمی یا فقدان یکی از حواس مجنی علیه گردد به حبس جنائی درجه یک و اگر موجب قطع یا نقصان یا از کارافتادگی عضوی از اعضاء شود به حبس جنائی درجه 2 از دو سال تا 10 سال و اگر موجب صدمه دیگر شود به حبس جنائی درجه 2 از دو تا پنج سال محکوم خواهد شد))
چون ماده واحده از مصادیق اصلاحات و الحاقات قانون مجازات عمومی محسوب نمیشود مشمول حکم نسخ صریح ماده 729 قانون مجازات اسلامی قرار نمیگیرد. در مورد نسخ ضمنی ماده واحده جای تردیدی نمانده که صدر ماده به علت مغایرت با قانون مجازات اسلامی (قصاص نفس) منسوخ است و در مورد آن باید به مواد 204 الی 210 قانون مجازات اسلامی مراجعه شود. ولی قسمت اخیر ماده واحده و همچنین مجازات شروع به آن به قوت خود باقی است .
3-4-رکن مادی جرم
3-4-1- عمل مرتکب:
مقنن با تصریح به فعل پاشیدن مصادیق دیگر این مواد اگرچه منتهی به همان نتایج مندرج در ماده واحده شوند را از شمول این جرم خارج ساخته است. پس خورانیدن یا تزریق آنها از شمول ماده واحده خارج است. در عین حال نباید به منطوق واژه «پاشیدن» تسلیم محض بود، بنابراین اقداماتی مانند ریختن یا فرو کردن اعضاء بدن مجنی علیه در اسید، مترادف پاشیدن محسوب و منطبق با نظر مقنن است.
3-4-2- وسیله:
وسیله در این ماده واحده شرط است که همان اسید یا ترکیبات شیمیائی مشابه است.
اقدام مقنن در منحصرکردن تحقق جرم به « ترکيبات شيميايي » قابل انتقاد است ؛ زيرا با توجه به اصل تفسير مضيق قوانين کيفري پاشيدن ترکيبات غير شيميايي هر چند منجر به صدماتي حتي شديدتر از صدمات مذکور در ماده واحد را نمي توان تحت شمول آن دانست و بهتر آن بود که مقنن از عنوان کلي « ترکيبات شيميايي و غيرشيميايي » در متن قانون استفاده مي کرد . براي پاشيدن ماده ي شيميايي نيز استفاده از وسيله ي خاصي در تحقق جرم شرط نمي باشد و هر آن چه را که بتوان بر آن اطلاق « پاشيدن » نمود ، مي توان تحت شمول ماده دانست . برخي حقوق دان ها اقداماتي نظير ريختن اسيد و انداختن و فرو کردن اعضاي بدن مجني عليه در اسيد را نيز تحت شمول ماده دانسته اند . در اين زمينه هر چند با توجه به عدم تفاوت منطقي در ماهيت ريختن و پاشيدن و نيز تفسير منطقي قانون ريختن ماده شيميايي را مي توان ذيل عنوان « پاشيدن » و در نتيجه مشمول ماده دانست اما شمول ماده بر انداختن مجني عليه در ماده ي شيميايي و يا فرو کردن اعضاي او را در آن ، نمي توان پذيرفت زيرا مقتضاي تفسير قوانين کيفري ، تفسير در حد قدر متيقن و مسلم متون قانوني است و بدون ترديد توسعه ي مصاديق ، بدون وجود نصي براي آن ها قابل پذيرش نخواهد بود و تنها در صورت وجود تصريح قانوني مي توان موارد فوق را مشمول ماده دانست که با توجه به فقدان چنين تصريحي عمل مرتکب در صورت وجود شرايط قصاص ، مشمول ماده قانون مجازات اسلامي و در غير اين صورت مشمول تبصره « ۲ » همان ماده و يا ماده ي همان قانون حسب مورد خواهد بود . نکته ي ديگري که ذکر آن خالي از فايده نخواهد بود ، آن است که با توجه به قواعد کلي ، جرم اسيد پاشي نيز همانند ساير جرايم عليه اشخاص هم به صورت مباشرتي و هم به صورت تسبيتي قابل تحقق است ؛ پس در حالاتي که شخص عمل پاشيدن را به کودک غير مميز يا مجنوني واگذار مي کند و يا با اکراه ، شخص ثالث و يا حتي خود مجني عليه را وادار به پاشيدن ماده ي شيميايي مي نمايد با توجه به ضعف مباشر تنها عمل سبب مشمول ماده و قابل مجازات خواهد بود .
3-4-3- نتیجه مجرمانه:
که از جمله اجزاء دیگر رکن مادی است. این نتایج عبارتند از مرض دائمی، فقدان یکی از حواس، قطع یا نقصان یا از کار افتادگی عضوی از اعضاء یا صدمه دیگر.
اسيد پاشي از جرايم مقيد به نتيجه بوده و صرف مبادرت به پاشيدن مواد شيميايي موجب تحقق جرم نخواهد شد . البته در اين حالت در صورت وجود شرايط ، عمل مرتکب در محدودي شروع به جرم قابل مجازات خواهد بود . با توجه به متن ماده واحده منجر شدن اسيدپاشي به نتايج زير قابل بررسي است :
به موجب صدر ماده واحده : « هر کس عمداً با پاشيدن اسيد يا هر نوع ترکيبات شيميايي ديگر موجب قتل کسي بشود به مجازات اعدام … محکوم خواهد شد . در اين زمينه برخي اين قسمت از ماده را از باب فساد في الارض دانسته و در نتيجه کماکان آن را قابل اجرا مي دانند . اين نظر را نمي توان پذيرفت ؛ زيرا براي تحقق محاربه و افساد في الارض به موجب ماده ( ۱۸۳ ) قانون مجازات اسلامي علاوه بر شرايط خاص اين جرم ، دست به اسلحه بردن نيز ضروري است و با توجه به اين که مصاديق سلاح را عرف مشخص مي کند . بديهي است که اسيد و مواد شيميايي از مصاديق اسلحه نبوده و درست به همين علت برخي حقوق دان ها اسيد پاشي را محاربه ندانسته اند ؛ به عبارت بهتر صرف خطرناک بودن وسيله ي به کار رفته ، موجبي براي تحقق عنوان محاربه نخواهد بود . در اين زمينه ذکر نکته ي حائز اهميت است و آن اين که هر چند در قوانين بعد از انقلاب و به صورت پراکنده به عنوان کلي افساد في الارض اشاره شده و بر اين اساس بعضي دادگاه ها نيز آرايي صادر کرده اند و صرف نظر از تعارض اين مواد با ماده ي ( ۱۸۳ ) فوق الذکر و عدم تعريف قانوني آن بايد گفت اسيدپاشي شامل اين عنوان کلي نيز نخواهد شد ؛ زيرا عنوان افساد في الارض نيز زماني تحقق مي يابد که جرمي منجر به مفسده ي عمومي و انحراف جامعه از راه حق شود ) و بديهي است که اين موضوع نيز در رابطه با اسيدپاشي مذکور در اين ماده منتفي است . پس همان طور که برخي حقوق دان ها نيز نظر داده اند ، مجازات اعدام مذکور در ماده واحده را بايد منسوخه دانست . اداره ي حقوقي قوه قضاييه نيز در نظريه ي شماره ۳۴۳۷/۷ – ۴ /۵/۸۲ مقرر داشته است که : « قسمت اول لايحه ي قانوني مربوط به مجازات پاشيدن اسيد مصوب ۱۳۳۷ با توجه به قانون مجازات اسلامي منسوخ است … » . حال مي توان با توجه به نسخ صدر ماده واحده فروض زير را در صورت منجر شدن اسيد پاشي به مرگ بررسي نمود :
الف ) در صورتي که مرتکب با قصد قتل مبادرت به پاشيدن اسيد کند و يا در صورت فقدان قصد ابتدايي ، اطلاق عنوان نوعاً کشنده به عمل او با توجه به نوع ماده ي شيميايي به کار رفته و محل اصابت ميسر باشد ؛ عمل مرتکب قتل عمدي و مشمول مقررات مربوط به آن خواهد بود .
البته بايد توجه داشت که صرف کشنده بودن عمل موجب تحقق قتل عمدي نخواهد بود بلکه مرتکب بايد به کشنده بودن عمل خود نيز واقف باشد ؛ زيرا براي تحقق بند « ب » ماده (۲۰۶ ) قانون مجازات اسلامي قصد عمل نوعاً کشنده لازم است و نه صرف عمل نوعاً کشنده . پس در صورتي که مرتکب ثابت کند به نوع و ميزان اسيد جاهل بوده و يا قصد پاشيدن ماده ي شيميايي به قسمتي غير حساس از بدن مجني عليه را داشته و ماده ي شيميايي به طور کاملاً اتفاقي به موضع حساس بدن اصابت کرده ، اطلاق قتل عمدي به عمل وي صحيح نخواهد بود ؛ زيرا ملاک تميز جنايات عمدي از انواع ديگر آن قصد مرتکب است و به لحاظ تحليل عقلي وقتي مي توان صحبت از قتل عمد کرد که قصد قتل وجود داشته باشد و در حالت فوق با توجه به فقدان قصد قتل چه به صورت ابتدايي و چه به صورت ضمني اطلاق قتل عمدي بر عمل مرتکب محمل قانوني نخواهد داشت .
ب ) در حالتي که مرتکب بدون قصد قتل مبادرت به پاشيدن ماده ي شيميايي کرده و عمل وي نيز نوعاً کشنده نباشد ، قتل شبه عمد بوده و با توجه به نسخ مجازات اعدام در ماده واحده ، عمل فرد تنها براساس ماده ( ۶۱۶ ) قانون مجازات اسلامي قابل مجازات خواهد بود . به موجب اين ماده : « در صورتي که قتل غير عمد به واسطه بي احتياطي يا بي مبالاتي يا اقدام به امري که مرتکب در آن مهارت نداشته يا به سبب عدم رضايت نظامات واقع شود ، مسبب به حبس از يک تا سه سال و نيز پرداخت ديه … محکوم خواهد شد » ؛ زيرا علاوه بر غير قانوني بودن نفس اسيد پاشي ، عمل مرتکب نوعي بي احتياطي نسبت به حيات مجني عليه نيز بوده و مشمول ماده فوق خواهد بود . نکته اي که ذکر آن حائز اهميت است آن است که در صورتي که بر اثر پاشيدن ماده ي شيميايي به مجني عليه صدماتي وارد آمده و سپس وي به قتل برسد ؛ عمل مرتکب را بايد تعدد معنوي بين ماده ي ( ۶۱۶ ) فوق الذکر و لايحه ي قانوني مربوط به اسيدپاشي دانست . در اين مورد استناد به ماده ( ۲۱۸ ) قانون مجازات اسلامي در مورد تداخل مجازات قصاص نفس و عضو بر اثر يک ضربه نيز صحيح نخواهد بود ؛ زيرا ماده ي مذکور مربوط به بحث قصاص بوده و تسري آن به بحث تعزيرات محمل قانوني نخواهد داشت . خصوصاً آن که در صورت نپذيرفتن اين استدلال مجازات اسيدپاشي منجر به قتل ( در صورت ورود صدمه ) به طور فاحشي از اسيدپاشي منجر به صدمات ، کم تر بوده و به عبارت ديگر براي مرتکب بهتر آن خواهد بود که اسيدپاشي ، منجر به مرگ مجني عليه شود تا صدمات جسماني . در مورد قواعد کلي مربوط به ضرب و جرح عمدي منجر به فوت نيز اين قضيه صادق است و در آن جا نيز در صورتي که پس از واردن آمدن عمدي ضرب يا جرح به مجني عليه ، او فوت کند با فرض عمدي نبودن قتل و عدم امکان قصاص مذکور در ماده ي ( ۲۶۹ ) قانون مجازات اسلامي عمل فرد تعدد معنوي بين ماده ي ( ۶۱۶ ) و تبصره « ۲ » ماده ي ( ۲۶۹ ) يا ماده ي ( ۶۱۴ ) حسب مورد خواهد بود ؛ زيرا آن چه براي تحقق تعدد معنوي لازم است عمل واحد مشمول عناوين متعدد مجرمانه است و بدون شک تعدد نتايج مجرمانه عمل را از شمول عنوان تعدد معنوي خارج نخواهد کرد . حتي در حالتي که عمل مرتکب اسيدپاشي ، منجر به صدمات مذکور در ماده واحده نشده ولي منجر به مرگ منجي عليه گردد ، عمل مرتکب تعدد معنوي بين شروع به اسيدپاشي و ماده ( ۶۱۶ ) خواهد بود ؛ مانند آن که اسيدپاشي با توجه به نوع و ميزان ماده ي شيميايي و يا لباس هاي خاص مجني عليه تنها باعث بر هم خوردن تعادل و در نتيجه مرگ او به صورت اتفاقي شود . خاطر نشان مي شود در تمامي موارد گفته شده در فوق در صورت مطالبه ي اولياي دم ، مرتکب به پرداخت ديه ي نفس به آن ها محکوم خواهد شد و در مورد عضو ، اولياي دم مستحق ديه نخواهند بود ؛ زيرا در صورتي اولياي دم مستحق ديه ي نفس و ديه ي عضو به صورت توأمان خواهند بود که عملي موجب قطع عضو و عملي ديگر موجب قتل گردد . در همين مورد ماده ي ( ۲۱۸ ) قانون مجازات اسلامي نيز ، در صورت وقوع مرگ و قطع عضو با يک ضربه عمل فرد را تنها مستوجب قصاص نفس دانسته است و براي عضو از جهت قصاص يا ديه حقي قائل نشده است .
3-5-رکن معنوي جرم
سوء نیت عام: با توجه به صراحت ماده واحده، صرف سوء نیت عام یا قصد فعل پاشیدن اسید بر مجنی علیه کافی است. به علاوه لازم است که مرتکب به ماهیت وسیله (اسید یا ترکیباتی شیمیایی دیگر) نیز آگاه باشد تا بتوان مرتکب را عامد در پاشیدن اسید شناخت. در این جرم سوء نیت خاص (قصد نتیجه) شرط نیست و صرف سوء نیت عام کافی است و این اعم است از آنکه مرتکب نتیجه حاصله را خواهان بوده یا نبوده. لازم به ذکر است که ویژگیهای مجنی علیه از نظر سن، جنس، سلامتی، بیماری، ضعف یا قوت نیز تأثیری در اعمال مجازات بر کسی که با پاشیدن اسید موجب مجروح شدن دیگری شده نخواهد داشت.
3-6-مجازات
الف) مجازات جرم تام: مجازات مقرر در ماده واحده (حبس) تابع شدت و ضعف نتایج مجرمانه است. چنانچه موجب مرضی دائمی یا فقدان یکی از حواس مجنی علیه یا قطع یا نقصان یا از کار افتادگی شود به حبس از دو سال تا ده سال و اگر موجب صدمات دیگری شود به حبس از دو سال تا ده سال و اگر موجب صدمات دیگری شود به حبس از دو تا پنج سال محکوم خواهد شد .
ب) مجازات شروع به اسیدپاشی: شروع به اسیدپاشی صرفنظر از قصد نتیجه و یا انگیزه مرتکب جرم قابل مجازات است و کافی است که قصد فعل او احراز شود.
ج) تخفیف و تعلیق مجازات: با توجه به منسوخ بودن ماده 44 قانون کیفر عمومی و قانون تعلیق اجرای مجازات مصوب 1346 که مجازاتهای حبس بیش از یکسال را قابل تعلیق نمیدانست، اعمال ماده 22 قانون مجازات اسلامی جهت تخفیف و اعمال ماده 25 به بعد قانون مجازات اسلامی جهت تعلیق مجازات بلامانع است.
3-7-اسیدپاشی و افساد فیالارض
اسيد پاشي از جرايم مقيد به نتيجه بوده و صرف مبادرت به پاشيدن مواد شيميايي موجب تحقق جرم نخواهد شد . البته در اين حالت در صورت وجود شرايط ، عمل مرتکب در محدودي شروع به جرم قابل مجازات خواهد بود.
ماده ۱۸۳ : هر كسی، كه برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد، محارب و مفسد فی الارض می باشد.
و كیفر چنین مجرمی هم در ماده ۱۹۰ همان قانون چنین آمده است:
حد محاربه و افساد فی الارض یكی از چهار چیز است:
۱ قتل، ۲ آویختن به دار، ۳ اول قطع دست راست و سپس پای چپ، ۴ نفی بلد.
ملاحظه كنید كه نتیجه جرم اسیدپاشی، چقدر شبیه جرم افساد فی الارض است؛ چراكه بدیهی است به همان اندازه كه كسی با استفاده از اسلحه ایجاد هراس و ناامنی در جامعه می كند، آن كه اسید به روی صورت مردم می پاشید به مراتب فجیع تر عمل می كند زیرا در ماده ۱۸۳ آمده است كه حتی به دست گرفتن صرف اسلحه، درصورتی كه سبب هراس مردم و ناامنی در جامعه شود، جرم افساد فی الارض محسوب و شخص به كیفر اعدام محكوم می شود، درحالی كه در جرم اسیدپاشی صرف داشتن شیشه اسید و ترساندن مردم را جرم نمی دانیم بلكه اسیدپاشی را جرم می دانیم، حال آن كه منطقا، وقتی دست به اسلحه بردن بدون شلیك كردن یا كشتن كسی و فقط ایجاد رعب و وحشت موجب مجازات اعدام می شود، بدیهی است كه پاشیدن اسید به صورت كسی هم موجب ناامنی جامعه می شود و هم آثار آن از نظر ضرر و زیان ناشی از جرم كه می تواند معیوب شدن همراه با كریه المنظر شدن یك زن گردد، چون معمولا قربانیان این نوع جرم زنان هستند این به مراتب وخیم تر و زیان بارتر از جرم افساد فی الارض مندرج در ماده ۱۸۳ هست. البته باید اضافه كنم كه تنها اشكال توسل به این ماده، كلمه اسلحه است كه در ماده ۱۸۳ آمده و این كه گفتم فقط در شرایط فعلی كه این خلاء قانونی وجود دارد به عنوان راه كار موقتی و مسكن از آن استفاده شود. به همین لحاظ بوده؛ چراكه اسلحه در لغت و در عرف ناظر به سلاح سرد و گرم از قبیل تفنگ و چاقو و نظایر آن است و شامل اسید نمی شود و چون موضوع هم جزائی است لذا دادگاه مانند موارد فوق، امكان مقرركردن و تفسیر موسع را ندارد، اگرچه عدالت با آن ملازمه دارد. بنابراین قاضی جزائی باید با تفسیر مضیق از قانون حكم دهد و اینجا است كه علیرغم این كه نتیجه حاصله از جرم اسیدپاشی چه از نظر قربانی و چه از نظر برهم خوردن نظم و امنیت اجتماعی به مراتب وخیم تر از جرم افساد فی الارض است، واژه «اسلحه» كه وسیله ارتكاب جرم اخیر است، مانع از اعمال مجازات اعدام برای مجرم اسیدپاش می شود كه وسیله ارتكاب جرم در این مورد «اسید» است .
به نظر می رسد این پیشنهاد اقدام مقدور بوده است و امیدوارم كه دادگاه های ما به نحوی این را بپذیرند و تا اقدام مطلوب این مجرمین بی رحم را به مجازاتی كه مستحق آن هستند محكوم كنند ولی مرحله بعد از اقدام مطلوب یا تحت نام ماده واحده تشدید مجازات اسیدپاشی این بزه را همانند جرم افساد فی الارض محسوب و مرتكب این جرم شنیع را به اشد مجازات كه همانا اعدام می باشد محكوم نماید. البته این لایحه باید به مجلس قانون گذاری تقدیم شود تا پس از طی مراحل تقنین نهایتا قدرت اجرایی پیدا نماید. بی تردید همانگونه كه تعیین كیفر شدید برای جرم تجاوز به اموال مردم یعنی تصرف عدوانی مؤثر افتاده، تشدید مجازات مرتكبین جرم اسیدپاشی نیز می تواند موجب كاهش ارتكاب این جرم یا حتی توقف آن شده و نهایتا سبب اعاده نظم و امنیت جامعه كه نتیجه این فعل مجرمانه سعبانه است گردد.
همانگونه که در بالا ذکر شد در قانون مجازات اسلامی مصادیق محاربه و افساد فی الارض به طور انحصاری مشخص و در هر مورد مقنن به نوع جرم، وسیله، موضوع و امثال آنها تصریح نموده است.چون اسید سلاح محسوب نمیشود و مستند قانون برای محارب و مفسد فیالارض شناختن اسیدپاش وجود ندارد نمیتوان مرتکب چنین جرمی را مفسد فیالارض شناخت.
3-8-قرار بازداشت موقت الزامی برای مرتکب جرم اسیدپاشي
در شقاوتآمیز و هولناک بودن جرم اسیدپاشی و آثار آن تردید نیست لذا مقنن در ماده 35 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مقرر داشته که در موارد زیر، در صورت وجود قرائن و امارات کافی که دلالت بر توجه اتهام به متهم نماید صدور قرار بازداشت موقت الزامی است و تا صدور حکم بدوی ادامه خواهد یافت.
الف) قتل عمد، آدمربائی، اسید پاشی و محاربه و فساد فیالارض
ب…
3-9-قصاص و ضرورت اجرا
وقتي به موضوع قصاص در اسلام مينگريم درمييابيم که خداوند حتي نسبت به خود انسان براي او دلسوزتر است زيرا اگر اين حکم نبود هر جنايتي انجام ميشد و قوانين خودساخته بشري ظلم در حق ديگري را آزاد ميکردند.قصاص علاوه بر حيات، مانع از تجري شدن متجاوزان به حقوق ديگران است. البته گذشت از اجراي حکم قصاص نيزتنها با رضايت شاکي مجاز دانسته شده است.
قرآن مجيد هم براي توجه بشر به اجراي حدود قصاص مثالهاي فراواني زده است و ما در تاريخ هم داشتهايم که براي احقاق حق و قصاص يک نفر، چند طايفه در جنگها و خونريزيها نابود شدهاند در حاليکه اگر "يک چشم، با يک چشم و يک گوش با يک گوش" قصاص ميشد، چنان وضعيت خطرناکي پديد نميآمد.
برخي معتقدند اولين ملاک براي اجراي حکم قصاص خداخواهي و خدا محوري است و در کنار آن تداوم حيات بشري است که آن نيز در راستاي حکم خداوند قرار دارد و نميتوان خللي در آن وارد ساخت.
در خصوص اجراي حكم قصاص اسيدپاشي دو ديدگاه در جامعه حاكم است يكي اينكه عدهاي معتقدند چرا بايد عمل قصاص باشد و نبايد چنين اتفاقي بيفتد و دوم اينكه برخي معتقدند بايد قصاص اسيدپاشي وجود داشته باشد تا عبرتي باشد براي سايرين. از نظر جامعهشناسي هر عملي يك عكسالعمل دارد. وقتي فردي نسبت به فرد ديگري چنين فاجعهاي را انجام ميدهد بايد تنبيه شود، اما اين تنبيه نبايد ظاهري باشد. يعني اينكه نبايد چشم در مقابل چشم كور شود و… از نظر بنده قصاص و تنبيه ميتواند به طرق ديگر صورت گيرد. چون به هر حال زندگي از فردي كه قرباني اين حادثه شده، گرفته شده است. همگي اين قربانيان آرزوهاي زيادي مثل همه مردم و اهداف بلندمدتي براي خود داشتهاند. فرد مجرم قطعاً بايد زنداني بكشد و به بدترين شيوه ممكن تنبيه شود تا درس عبرتي براي ساير افراد باشد، اما اين اشد مجازات به مفهوم كور كردن چشم و مجازات اين چنيني نيست. عمل اسيدپاشي عملي ضداخلاقي، ضدانساني و ضداجتماعي است حتي اگر در چنين پروندهاي كه قرباني به اشتباه گرفته شده باز هم نميتوان مجرم را تبرئه كرد چون به هر حال اين فرد قصد داشته كه اين كار را روي فردي انجام دهد.
در جرمهايي مثل قتل كه قصاص صورت ميگيرد خانواده قاتل به هر شكل ممكن سعي ميكنند از خانواده مقتول رضايت بگيرند تا فرزندشان قصاص نشود. در اين گونه پروندهها بخشش زيباست، اما در خصوص پرونده اسيدپاشي اصلاً نبايد بخششي صورت بگيرد چون فرد مجرم زندگي را از قرباني تا آخر عمر گرفته است. همه اين قربانيان تا آخر عمر نميتوانند در آينه خود را نگاه كنند. نميتوانند ازدواج كنند. عاشق شوند، در كارهاي اجتماعي مشاركت كنند و نميتوانند زندگي كنند. پس در خصوص چنين افرادي بخشش جايز نيست. عدم اجراي حكم ميتواند در وقيحتر كردن افراد تأثير داشته باشد. همچنين دولت بايد اين قربانيان را تا پايان دوره درمان حمايت كند. به همه دلايل بالا بايد افزود اگر مجازات در جامعه نباشد هرج و مرجگرايي به وجود ميآيد. هرچند مجازات نيز به فرهنگ، عرف و هنجارهاي يك جامعه باز ميگردد و اين بدين مفهوم نيست كه مجازات و قصاص حتماً بايد ظاهري با شد، بلكه ميتواند به صورتهاي مختلف اجرا شود .
وظيفه اصلي دستگاه قضايي هم علاوه بر شناخت حق، ياري کردن مظلومان براي رسيدن به حق و حقوق خود است. همه قضات نيز براي اين تعهد اخلاقي، شرعي و قانوني خود قسم ياد کردهاند.
روند صدور حکم و مراحل طي شده آن نشان ميدهد که قاضي و دادگاه طبق قانون و شرع به تکليف الهي خود عمل کردهاند و اکنون اين دستگاه قضايي است که ميبايست به دور از حاشيه سازيهاي احتمالي سياسي و بينالمللي به تکليف خود عمل کند..
قاضي و حکومت اسلامي براي احقاق حق در يک مسير قرار دارند و رابطه منسجمي ميان اين دو وجود دارد که نميتوانند جداي از هم باشند و حکومت براي معرفي اسلام راستين اکنون بايد مدافع قاضي عادلي باشد که براساس احکام جزايي اسلام حکم صادر کرده است.
منافع شخصي، سياسي و جناحي و حتي حقوقهاي به اصطلاح بينالمللي نبايد خللي در اجراي حق، پس از شناخت آن ايجاد کند. البته اين حق هم وجود دارد که قوه قضائيه براي ايجاد صلح و سازش تلاش کند؛ ولي اگر عليرغم تلاشها شاکي خواستار احقاق حق خود باشد، نميتوان بر خلاف خواست او حکم را معطل نگه داشت، همچنانکه هميشه موضوع داوري و ريش سفيدي وجود داشته است.
بحث کيفري، بحث حساسي در اجراي احکام است همچنان که قصاص از حساسترين بخش احکام کيفري محسوب ميشود و نميتوان به سادگي از کنار آن گذشت. در اين عرصه هرگونه حرکت احساسي يا به منظور جلب رضايت فرد، گروه، طايفه، طرفداران افراطي و حتي پيشبرد مسايل سياسي و يا مراودهاي باشد، به زيان حق، قانون و شرع مقدس خواهد شد که تعلل و کوتاهي خاصي را به هيچ وجه نميپذيرد.
به نظر میرسد نیاز به تصویب یک لایحه مجزا درباره بزه اسیدپاشی داریم. این قانون نیاز به بررسیهای مفصل و کار کارشناسی مشترک توسط جرمشناسان و جامعهشناسان و حقوقدانان دارد تا مجازاتی در نظر گرفته شود که جنبه بازدارندگی داشته باشد و سبب کاهش اسیدپاشی در جامعه شود، هم موجب تجری افراد و قانونشکنان نشود. به نظر میرسد حبسهای طویل مدت با روشهای مختلف میتواند از بروز اسیدپاشی جلوگیری کند.
مطمئنا برخورد با اين جرم باز هم نياز به شجاعت و رعايت مصالح عمومي دارد تا با متناسب کردن مجازات اين جرم بتوان تا حد امکان جلوي تکرار اين حوادث ناگوار را گرفت.
3-10-جنبه عمومی
با توجه به این موضوع که خانواده مجرم برای اینکه رضایت شاکی و خانواده اش را جلب کنند دست به هرکاری می زنند امکان گذشت قربانی و یا خانواده او بسیاراست. مجرم برای اینکه از قصاص رهایی یابد و اعضای بدن خود را از دست ندهد حاضر است به هر کاری تن دهد.
این موضوع در بسیاری موارد باعث ایجاد ترحم در قربانی وگذشت و بخشش او می شود.اما عدم اجرای قصاص می تواند به جری شدن سایرافراد خطرناک جامعه بینجامد. اجرای قصاص الزامی نیست.ولی باید راهکاری در این خصوص اندیشیده شود تا جلوی تکرار آن گرفته شود. در این بین برخی کارشناسان عقیده برسنگین تر کردن مجازات جنبه عمومی جرم دارند تا حتی بعد از گذشت شاکی هم چنان مجازات سنگین باشد که دیگر کسی به سمت انجام چنین جرمی نرود.
موضوع قصاص چيزي است كه در اختيار خانواده شاكي و خود شاكي است و م يتواند بدون هيچ مشكلي فرد محكوم را ببخشد.
بخشوده شدن برخي ازمحكومان توسط شاكي، باعث نم يشود كه مجرمان جري شوند؛ گفت: بايد در اي نگونه موارد قانون وارد عمل شده و مجازات از جنبه عمومي را با شدت بيشتري پيگيري كنند.
برحسب نوع وقوع جرم، قانون بايد به نسبت شدت و ضعف تأثر وقوع آن بر جامعه افزایشی منطقي را به مجازا ت ها از جنبه عمومي ببخشد. قصاص حق طبيعي است و خداوند اين حق را به افراد داده است به همین دليل نمیتوان كسی رامجبوربه درخواست قصاص يا عدم قصاص كرد.اين حقوقدان كشورمان همچنين به آيه قرآن اشاره كرد و گفت: البته از اين موضوع نبايد غافل شد كه همانطور كه خداوند به موضوع عفو و بخشندگي اشاره كرده است، آورده كه در قصاص حيات جامعه نهفته شده است.
در بخش قصاص بايد فرهنگ سازی شود و اين نكته براي شهروندان ملموس باشد كه درست است كه در بخشندگي لذتي وصف ناپذير نهفته شده اما قصاص حياتبخش جامعه است.
سرعت در رسیدگی و اجرای حکم عامل بازدارندگی
برخی کارشناسان حقوقی و حقوقدانان یکی ازعلل افزایش ارتکاب این جرم در جامعه را تعلل دررسیدگی و طولانی شدن روند صدور حکم و اجرای آن دانسته اند که با تسریع در رسیدگی می توان به مقابله با آن شتافت.
عوامل مختلف ميتواند سبب بازدارندگي از انجام بز ههايي نظيراسيدپاشي شود، كيي از اين عوامل همان سرعت در رسيدگي به اين پروند هها، صدور و اجراي حكم است که خلاء موجود در روند رسيدگي، صدور و اجراي حكم براي اسيدپاشان زمينه سوءاستفاده و افزايش جرات بزهكاران در انجام چنین اقداماتي را فراهم ميکند.
اغماض در حق اسيدپاشان سبب عدم بازدارندگي از ارتكاب چنين جرايمي است و قوه قضا ييه، نيروي انتظامي، قربانيان اسيدپاشي، اولياي آنها و اجتماع نبايد از اين افراد چش مپوشي و نسبت به آنها گذشت كنند، حكم اسيدپاشي قصاص است اما متاسفانه برخي از مواقع قربانيان اسيدپاشي يا اولياي دم از قصاص رضايت میدهند؛ اگرچه رضايت عامل بازدارندگي نيست بلكه عامل جرات بخشيدن به عده داي آدم شرور و بهانه طلب است.
بسترهاي صدور و اجراي حكم بايد مورد توجه قرار گيرد، به خصوص پروند ههايي نظير اسيدپاشي كه احساسات عمومي را برمی انگيزد و بازتاب منفي كشوري و جهاني پيدا ميکند .
3-11-لزوم بازنگري در قوانين اسيد پاشي
اگر بخواهيم قوانين كشورمان را در مورد اسيد پاشي مرور كنيم، خواهيم ديد كه خلاهاي بسياري وجود دارد و مجازات هاي در نظر گرفته شده با آنچه انجام مي شود، متناسب نيست و بايد مجازات هاي درنظر گرفته شده، تشديد شود، ولي متاسفانه مي بينيم كه با افزايش بي رويه اسيدپاشي، باز همان مجازات ها اعمال مي شود و هنوز با وجود نقص در قانون نسبت به اسيدپاشي، در خصوص تشديد مجازات اين جرم كه يكي از ضرورتها و نياز اجتماع است، تصميمي اتخاذ نشده است.
به نظر مي رسد تحولي در قوانين جرايم اسيدپاشي بايد انجام شود و اين تحول زماني صورت خواهد گرفت که عزم جدي در قوه قضاييه براي تدوين لايحه قانوني متناسب با جرم اسيدپاشي تهيه شود و مجلس شوراي اسلامي هم با جديت و در اولويت قرار دادن اين لايحه قانوني قانون جديدي را براي جرم اسيد پاشي تصويب كند.
3-12-نتيجه گيري :
متاسفانه اين پديده شوم که آثار و پيامد هاي ويرانگري را به همراه دارد در چند سال اخير شيوع يافته و موجب بروز آسيب هاي فراواني در جامعه شده است .
اسيد پاشي در اکثر موارد وقوع، واکنش هيجاني درون خانوادگي و يا مربوط به ازدواج بوده که عموما در پي دريافت پاسخ منفي از طرف دختر مورد علاقه صورت گرفته است، متاسفانه پيامدهاي اين جرم بدليل اينکه عموما نقطه حساس شخصيت خانمها را که زيبايي آنان است مورد آسيب قرار مي دهد و بدين صورت کساني که از اسيد پاشي جان سالم به در مي برند زمينه را جهت بروز مشکلات و نابهنجاريهاي رواني پيدا مي کنند.
دريافتهاي فرد از واقعيتهاي وجود خود و نيز عدم انطباق شرايط وي با ايده آل هاي مورد نظر و همچنين عدم استحکام شخصيت فرد در برخورد با "نه" موجب بروز هيجانات کاذب در وي مي شود و در صورت سرخوردگي موجب آسيبهاي دروني در فرد خواهد شد که در موارد بسيار شديد جلوه تکانشي آن پس از نااميدي فرد از رسيدن به هدفش وي را به سمت و سوي ويراني و نابود کردن وي مي کشاند.
به واقع ريشه اين گونه اتفاقات تلخ در کجاست و چرا و چگونه فردي به خود اجازه ميدهد که تمام موجوديت ديگري را بسوزاند و زندگي او را فداي خواستههاي خودخواهانه خود کند. اکثر قربانيان حوادث اسيد پاشي زناني هستند که در جريان يک رابطه عاطفي يک طرفه قرباني چنين جراحتهاي غير قابل جبراني ميشوند.
البته مسوولان محترم اين مورد را هم در نظر داشته باشند از عوامل افزايش جرم اسيدپاشي در جامعه در دسترس بودن اين ماده شيميايي و ارزان بودن آن است. اين موضوع در واقع بر لزوم نظارت جدي وسختگيرانه بر نحوه فروش اسيد در كشور تاكيد دارد.
مسئولان قضايي، انتظامي و دولتي بايد با نظارت بيشتر بر اين موضوع از خريد و فروش ارزان و ساده اين ماده شيميايي نابود كننده جلوگيري كنند.
لزوم تربيت صحيح فرزندان و جوانان ، الگوسازي مناسب ، دور نگهداشتن آنها از تنشها و درگيريهاي خانوادگي، معضلاتاجتماعي، مشکلاتاقتصادي، بيکاري، خشونت و… ميتواند پرخاشگري در افراد و انجام رفتارهايي مانند اسيدپاشي را به حداقل برساند.
3-13-پيشنهادات:
1ـ پرهيز از ايجاد رابطه با افرادي که شناخت کافي نسبت به آنان نداريم.
2ـ هميشه اين موضوع را به خاطر داشته باشيم که کوچکترين واکنش ما مي تواند به صورت ناخودآگاه موجب برداشت هاي اشتباه از جانب ديگران و پايه گذاري يک رابطه احساسي يک طرفه و تعميق آن شود پس در نوع رفتارهايمان با ديگران و دريافت هرگونه تهديد بايد خانواده ها را در جريان گذاشت .
3ـ از ايجاد روابطي که به آن ايمان نداريم بپرهيزيم. چونکه پس از شروع اين روابط کنترل بسياري از شرايط مربوط به آن رابطه را از دست مي دهيم.
منابع :
کتاب ها
1.ایمانی،عباس-فرهنگ اصلاحات حقوق کیفری،تهران-آریان-1382-ص51.
2.آشوری،محمد-آئین دادرسی کیفری،تهران-سمت-1386-چ هشتم،ج دوم،ص178.
3.آقایی نیا،حسین-حقوق کیفری اختصاصی(جرائم علیه اشخاص)-تهران-میزان-1386-ج سوم،ص311
4.قرائی مقدم،امان ا…-مبانی جامعه شناسی-تهران-ابجد-1382
5. مجموعه جرائم و مجازاتها، تدوین و تنفیع از عباسعلی رحیمی اصفهانی، مصطفی سلیمانی، مهدی روحانی، تهران، ریاست جمهوری معاونت پژوهش، تدوین و تنفیع قوانین و مقررات، اداره چاپ و انتشار، 1383، چ دوم، ص 526 – 527
مقالات
1.محمدی نیا،ایلیا-مجازات اسیدپاشی چیست؟-آفتاب یزد(24 اسفند 1383)-ص 7
2.محمد خانی،عباس-اسیدپاشی در حقوق کیفری ایران-آبان 86-ص 35 الی38
3.خاکی،صفر-مجازات اسیدپاشی در ایران-جاج جم-29آذر1384-ص14
4.روزنامه کیهان-اول خرداد1390
5.روزنامه قدس-21مرداد1390
6.روزنامه حمایت-شماره2302-17مرداد1390
7.روزنامه ایران-شماره 4939-ص23
8. مقاله خارجی COMBATING ACID VIOLENCE N BANGLADESH, INDIA, AND CAMBOD
سایت ها
1.سایت ایران سلامت-سپتامبر 2010
2.سایت فردا-10 دی 1389
3.سایت فردا نیوز-26 مهر 1390
4.سایت خبر آنلاین-14 مرداد 1390
منبع:
http://www.vekalat.org/public.php?cat=2&newsnum=2185540
برچسب ها:اسيدپاشي, اسید, اسید پاشی از منظر قانون و جامعه, اسیدپاشی, جرم