بررسی عوامل بزه دیدگی در خانواده
[ حسين هدايتي كتولي ]
دانشجوي كارشناسي ارشد علوم اجتماعي -پژوهشگري
چکیده
در اسلام پيشگيري مقدم بر درمان است .
درد نشانه اي است براي هشدار مشكل ، اگر درد نبود احساس مشكل هم نبود و مشكل شناخته نمي شد
یک شب اتش در نیستانی فتاد سوخت چون اشکی که بر جانی فتاد
شعله تا سرگرم کار خويش شد هر نيي شمع مزار خويش شد
ني به آتش گفت:کين آشوب چيست؟ مر تورا زين سوختن مطلوب چيست؟
گفت آتش بي سبب نفروختم دعوي بي معنيت را سوختم
زانکه مي گفتي نيم با صد نمود همچنان در بند خود بودي که بود
مرد را دردي اگر باشد خوش است درد بي دردي علاجش آتش است
بزه دیده به کسی اطلاق می شود که از طرف یک فرد بزهکار یا تحت شرایطی خاص ستم یا بزه را متحمل می شود . بزه دیده در حقیقت نقطه مقابل و قربانی بزه کاری است . خانواده بعنوان مهمترین نهاد اجتماعی نقش مهمی در سلامت افراد یک جامعه وظهور ايده هاي اجتماعي دارد و به گفته مزلو مهمترین نیازهای بشری مانند نیازهای فیزیولوژی ، امنیت ، نظم ، عشق و احترام در خانواده پاسخ داده می شود . جامعه شناسان و روان شناسان معتقدند کمبود و نارسایی در محبت ، تبعیض در خانواده ، کسرت فرزندان ، تک فرزندی ، بی بندوباری در روابط والدین ، مهاجرت ، محله مسکونی خانواده ، ازدواج مجدد ، تفاوتهای سنی و جنسی ، زندگی با نامادری و ناپدری و نظایر آن در فراهم کردن زمینه های بزه و بزه دیدگی مؤثرند .
از مهمترین شرایط و عوامل زمینه ساز بزه و بزه دیدگی می توان به خشونتهای خانواده بخصوص والدین ، بی اعتقادی آنان ، سطح درآمد (پایین یا بالا) ، میزان تحصیلات ، اعتیاد و طلاق و نظایرآن اشاره کرد .
نتایج تحقیقی که در سال 1380 در استان گلستان انجام شده نشان می دهد که بعلت ازدياد اقوام مختلف در اين منطقه اعتیاد بعنوان مهمترین عامل در بروز تعارضات خانوادگی و ارتکاب جرم فرزندان محسوب می شود .همچنين بی سوادی والدین در افزایش بزه فرزندان مؤثر است از سوی دیگر بيشترين افراد بزهکار متعلق به خانواده های از هم پاشیده مي
باشد.بطور کلی برای پیشگیری و عدم گسترش بزه باید ابتدا سه اولویت را در نظر گرفت ؛ عموم مردم ، افراد در معرض خطر و توجه به بزه دیدگان . که در این راستا توسعه نهادی یعنی توجه به خانواده ، ارزشهای آن ، مراقبت از فرزندان ، آموزش والدین بخصوص زوجهای جوان در برخورد با فرزندان و چگونگی تسلط و نظارت بر آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است .
بزه دیده به کسی اطلاق می شود که توسط یک فرد بزهکار یا تحت شرایطی خاص مثلاً اختلال روانی والدین ، طلاق ، تعارض های تربیتی ، ضعف نظام های حمایتی اجتماعی یا ضعف های شخصیتی خود ، ستم و بزه را متحمل می شود . بزه دیده معادل انگلیسی Crimevictim است و در حقیقت نقطه مقابل بزهکار یا delinquentcy می باشد. بزهدیدگان قربانیان بزهکاری هستند و مصايب آن را تحمل می کنند .(ساروخانی ، 1370) .
خانواده عبارتست زن ومرد و فرزنداني كه بين آنها رابطه اي خاص برقرار باشد كه به موازين سلوك و حل مسائل و شيوه زندگي ميانجامد.(اينترنت)
واژه های کلیده : ، خانواده ، ،بزه دیدگی ، بزهکاري، خشونت ، اعتياد
مقدمه :
تحقیقات و مطالعات در سالهای اخیر نشان می دهد که آسیب های اجتماعی در جوامع رو به افزایش است و برای مهار کردن آن باید به بررسی و شناسایی علل و تلاش درجهت حل مسائل بصورت علمی وریشه ای پرداخت .
یکی از مهمترین زمینه های رشد و توسعة بزه و بزه دیدگی خانواده است . متخصصان و کارشناسان ، مدد کاران بهزيستي ، حقوق دانان و جامعه شناسان معتقدند برای ایمن سازی افراد جامعه و تقلیل آسیب های اجتماعی باید به بررسی علل و عواملی پرداخت که به نوعی شرایط و موقعیت هایی را فراهم می آورند که تحت تأثیر آن شرایط افرادی زمینه سوء استفاده و تحمل و پذیرش بزه را پیدا می کنند و در نهایت راهکارهایی را برای اصلاح آن ارائه نمایند .
در این مقاله سعی بر آن است تا بیشتر به بررسی و علل و عوامل و شرایط بزه دیدگی در خانواده بپردازد که از مهمترین این شرایط و یا عوامل تحصیلات ، شغل ، سطح درآمد ، سن ، اختلافات ، طلاق ، فوت ، اعتیاد و اختلالات روانی والدین و نظایر اینها می باشد .
تاریخچه مختصر بزه دیده شناسی
مفاهیم اولیه بزه دیده شناسی را شعرا ، نویسندگان و داستان سرایان بنا نهاده اند .اولین برخورد نظام مند با قربانیان بزه در سال 1948 در کتاب هانس فون هنتیک تحت عنوان «بزهکار و قربانی او» پدیدار شد .
واژه بزه دیده شناسی را در سال 1949 یک روانپزشک امریکایی به نام « فرد ریک ورسام » وضع کرد و در کتاب خود با عنوان نمایش خشونت به کار برد .
در خلال سالیان نخست بزه دیده شناسی ، متون قربانیان بزه در مقایسه با متون جرم شناسی رشد نسبتاً کمی داشت . اما طی دهه 80 نشر عظیمی از کتابها و مقالات ارزنده نشان از ظهور عصر بزه دیده شناسی داشت .
از طرفداران شدید بزه دیده شناسی عمومی جهان رابرت الیاس دانشمند سیاست پیشینه در دانشگاه سان فرانسیسکو است .در سالهای دهه 1970 مطالعات فردی قربانیان جرایم خاص تحت تأثیر مطالعات کلی بزه دیدگی قرار گرفت .
در طی 25 سال اخیر بزه شناسی دچار تغییر و تحول عمده ای گردید . بزه دیده شناسی اولیه جنبه نظری داشت که کم کم با تحقیقات افرادی نظیر آلن برگر ، کورتیس ، سیلورمن جنبه ی کاربردی پیدا کرد نشست های بزه دید شناسی آن را از یک نظام دانشگاهی به یک جنبش انسانی و از تحقیق علمی به عمل گرایی سیاسی تبدیل کرد ، چنانکه در نخستین کنفرانس ملی قربانیان بزه (تورنتو ، 1985) جنبش بزه دیده صفت توسعه یافته دهه نامیده شد (خراساني؛1384)
آسیب سازی بزه دیده
در میان جدید ترین معارف جرم شناسی دیگر مسأله عمده مجرم نیست ، بلکه بزه دیده است . یعنی کسی که شیوه زندگی و فعالیت های روزمره ی وی ممکن است او را در برابر جرم آسیب پذیر کند . کین برگ در کتاب مسائل بنیادی جرم شناسی اوضاع و احوال پیش از وقوع ، بزه را به عنوان وضعیتی که در آن کنش های بزهکار و قربانی او به هم گره می خورد ، مورد توجه قرار می دهد . و آن را به سه دسته عمده تقسیم می کند :
1- اوضاع مخصوص : شرایط شکل گیری بزه و قربانی
2- اوضاع غیر مخصوص : اوضاع و احوالی که در آن بزهکار در پی فرصتی برای شناسایی شکار خویش و ایجاد زمینه ارتکاب بزه بر اوست .
3- اوضاع واسطه (مختلط) که در رفتار استثمارگرانه رؤسای باند های تبهکار با زیر دستان خود تصویر می شود (کی نیا ، 1380) .
بنیامین مندلسون گونه های کنش های متقابل بین بزه دید و بزهکار را در سه مورد ترسیم می کند .
الف) بزه دیدگان کاملاً بی گناه مانند کودکان بزه دیده
ب) بزه دیدگاه سهیم در بروز بزه
ج) بزه دیده بزهکار : فردی که به دنبال کنشی بزهکارانه نسبت به دیگری ، خود قربانی می شود
با توجه به این موارد در خصوص مشارکت بزه دیده در آسیب سازی نخست باید تسهیلاتی که خود بزه دیده آن را (آگاهانه و ناآگاهانه) برای وقوع بزه فراهم می اورد , دوم رفتارهایی که خطر یا مجال بزه دیدگی را فزونی می بخشد ، سوم صدور علایمی از سوی بزه دیده و چهارم بی حفاظ بودن آماج بزه مورد توجه قرار گیرد (خراساني؛1384) .
خانواده و اهمیت آن خانواده را مهمترین نهادی دانسته اند که جامعه خود را تغذیه می کنند و در سلامت ، شرافت و انحراف آن در سازگاری و نابهنجاری مؤثر است . محیط خانواده در تشکیل شخصیت انسان بسیار موثر است . خانواده در تهذیب اخلاق و جهت دادن افراد به سوی انسانیت و پرورش تکوین شخصیت آنان می تواند نقش فوق العاده ای ایفا کند
در ادیان مختلف به خصوص اسلام خانواده و تشکیل آن را برای حیات اجتماعی بسیار مهم می داند ، چنانکه جوانان را به تشکیل خانواده و امر ازدواج تشویق می کند . (یا معش الشباب ، علیکم با بالباه ) (قائمی 1368 ، ص 36) .
بسیاری از جامعه شناسان همانند اگوست کنت ، چارلز هورتن کولی خانواده را اولین و ایده آل ترین مثال برای گروههای نخستین و مهمترین مرحله جامعه پذیری فرد می دانند .
از نظر پارسونز خانواده موسسه اجتماعی کردن نوجوانان به حد کمال است . آبراهام کاردینر معتقد است خانواده در تکامل شخصیت اساسی افراد بسیار موثر است (خراساني؛1384)
زمینه ها و شرایط خانوادگی بزه دیدگی
کمبود و نارسایی در محبت ، تبعیض در خانواده ، کثرت فرزندان و یا تک فرزندی ، بی بندو باری در روابط والدین ، مهاجرت و محله مسکونی خانواده، ازدواج مجدد ، زندگی با نامادری و ناپدری و … می توانند فرزندان را در گرایش به بزه و بزهکاری هدایت نمایند.(قائمي؛1366؛ص75)
خانواده ای که در آن بار عاطفي کافي كه يكي از ويژگيهاي بارز خانواده ايراني است كه با روابط عاطفي متفاوت است وجود نداشته باشد پدري كه تا آخرين لحظات حيات خويش حامي و پشتيبان فرزند خود به شمار مي رود حمايت وي اگر تا سنين معيني از عمر فرزند جنبه اقتصادي دارد اما جنبه عاطفي خود را تا آخر عمر از دست نمي دهد در ساير جوامع بيرون رفتن فرزند از خانواده شايد به عنوان تسلط خانوادگي والدين بر فرزند تلقي شود اما فرزند اگر چه خود داراي فرزندان بسياري شده باشد باز نوعي همبستگي عاطفي خاصي با خانواده خود را دارد محبت و عطوفت ،مهرباني و گذشت ، بزرگواري و فداكاري از عمده ويژگيهايي است كه خانواده ايراني از آن برخوردار است كه اگر اين بار عاطفي به کودکان عرضه نشود خانواده ای نابسامان كه موجبات نارسایی در زمینه های رشد جسمانی و روانی و عاطفی و به خصوص اجتماعی آنان را بوجود مي آورد.(آقابخشي؛1378)
برخی از تحقیقات نشان داده اند افرادی که در کودکی از محبت محروم بودند بعد ها کارشان به واکنش های ضد اجتماعی کشیده شده است .افراط در محبت نیز ممکن است زمینه های پر توقعی ، عصیان علیه پدر و مادر و عدم سازگاری با سایر افراد جامعه را برای فرزند در پی داشته باشد . طرد از طرف خانواده ممکن است کودکان را دچار آسیب و انحراف نماید .کودکی که مورد بی اعتنایی والدین یا مورد خشونت یا به دلیل نوع جنسیت و … مورد بی توجهی قرار می گیرد ، نیز آسیب های جدی می بیند بی بندو باری در روابط گفتار و کردار والدین ، طرز برخورد ها و رابطه آنها با یکدیگر ، مراقبت ها درخواب و بستر ، نوعی بازیها و وقت گذرانی ها ، کنایات و اشارات و … همه برای جلوگیری و شکل گیری از انحراف فرزندان در محیط خانواده باید پدر و مادر در روابط خصوصی مراعات نمایند . همچنین محل خواب خود و فرزندان را جدا نمایند . (قائمی ، 1366 ، ص 75 )
لازم است تا در مورد استحمام کودکان و نوازش آنان نکاتی را رعایت کند و از پوشیدن لباسهای زننده ، و شوخی ها و کنایات در حضور فرزندان خودداری نمایند .
مقوله سرکشی با برخی از مشکلات در خانواده ارتباط تنگاتنگی دارد فقدان آرامش و امنیت ، فقدان ارتباطات مثبت در درون خانواده، کم توجهی به ضرورت حفظ وحدت خانواده و گرایش به جدایی از همسر، وجود بی تفاوتی در خانواده و به حال خود رها کردن فرزندان همگی از جمله عوامل پیش بینی کننده سرکشی جوانان هستند که در این زمینه توجه به اصلاح امور خانواده ضروری و قطعی است . همچنین تعارض با والدین و غرب زدگی و اعتیاد ممکن است در ساختار شخصیت و هویت جوانان باعث روابط غیر دوستانه با والدین و بزرگسالان شود . در کنار آن ارتباطات مثبت درون خانواده و عملکرد دینی و ملی خانواده و وابستگی به خانواده و خانواده قدرتمند و خانواده آسانگیر از عوامل مهمی است که پیش بینی کننده تفاهم جوانان با والدین و بزرگتر هاست (خراساني ؛ 1384)
خشونت خانوادگی و بزه دیدگی
برخلاف تصور عموم ، كودكاني كه در خانواده متشنج زندگي مي كنند، بيشتر از كودكان طلاق ، در معرض بزهكاري قرار دارند. فرزندان طلاق در مقايسه با فرزندان خانواده هاي متشنج وضعيت متعادل تر و روشنتري دارند زيرا به رغم همه مشكلات در سايه وجود يكي از والدين ، مسير اجتماعي شدن را طي مي كنند.. امروزه تعداد خانواده هايي كه به رغم ادامه زندگي مشترك به يخچالها و مقبره هاي عاطفي مبدل شده اند، بيشترازآمارطلاقهاي رسمي است . آن چه از نظر متفكرين و انديشمندان اجتماعي مغفول مانده است ، وضعيت كودكاني است كه دراين مقبره هاي به ظاهر آرام خانوادگي به فراموشي سپرده شده و از ياد رفته اند. وقتي كودكان شاهد ستيز و درگيري مابين والدين هستند و سيل حرفهاي ركيك و نامطلوب را به سمت همديگر روان مي كنند، جدايي والدين به مصلحت كودكان نزديكتر است . لذا كودكاني آسيب پذيرتر و در معرض بزهكاري قرار مي گيرند كه از حمايت كافي والدين برخوردار نباشند.
خشونت استفاده عمدی از قدرت فیزیکی یا تهدید یا تمایل بر روی خود یا دیگری یا بر یک گروه یا جامعه است که ممکن است آسیب همراه با احتمال ایجاد جراحت، مرگ ،آسیب روحی، اختلال رشد یا محرومیت های گوناگون باشد . (همشهري، 19 دي ،1383)
اگر محيط خانواده بستر ايجاد خشونت و پرخاشگري باشد ، نقش قطعي در افزايش رفتار خشونت آميز و بروز و ظهور آن ايفا مي كند ( اعزازي ، 1376، ص 171)
تحقيق جديدي در لوس آنجلس و كالگاري مشخص كرد افرادي كه در كودكي مورد تجاوز جنسي قرار گرفته اند دو برابر ديگران در خطر ابتلا به مشكلات رواني از افسردگي تا هيجان زدگي هستند ميزان تمايل آنها به استفاده از مواد مخدر دوبرابر بيشتر از ديگران است ،اعتماد به نفس ندارند و در روابط صميمانه با خود و ديگران متزلزل اند. ( اعزازي ،1376،ص 211).
راههاي اصلاح و مهار پرخاشگري
در گذشته نقشهاي متفاوتي برعهده خانواده بود كه به مرور زمان اين نقشها تعديل شد و بسياري از وظايف خانواده همچون آموزش و تعليم و تربيت به عهده نهادهاي اجتماعي گذاشته شد
كه در اين ميان تنها نقشي كه به عهده خانواده واگذاشته شده است ، مسئله سيراب كردن فرزندان از عاطفه و مهرورزي و داد و ستد محبت بود. دلگرمي نسبت به محيط خانواده باعث مي شود كودك در محيط اجتماعي ودر مقابل گروههاي هنجارشكني كه برسر راه وي قرارمي گيرند، امتناع نشان دهد.اگر چه بسياري از فرزندان در محيط خانواده شاهد ستيز و كشمكش مابين والدين خود هستند.
كه روز به روز شاهد افزايش آمار طلاق و جدايي هستيم .كه بخش زيادي از مشكلات كودكان در جامعه ايراني به نوع نگاه مسئولاني بسته است كه عهده دار ساماندهي به مشكلات كودكان هستند(همشهري ،19 دي ،1383)
آگاهي دادن به افراد ، آگاهي به زشتي امر ، رفع ناكامي ، ايجاد محيط صميمانه ، ايجاد سرگرمي و اشتغال ،دور داشتن از جنجالها و بها ندادن به لجبازي ها از جمله عوامل كاهش پرخاشگري است .
كثرت فرزندان وتربيت نامناسب
خانوادهاي پر جمعيت غالبا از نظر اقتصادي در وضعي مناسب نيستند سطح زندگي پايين است و خانه از امنيت كافي برخوردار نيست .چنين خانواده هايي اغلب بي برنامه هستند و كمتر به فرزندانشان توجه مي نمايند . كثرت فرزندان در يك خانه ، شرايط و زمينه هاي آسيب هاي اجتماعي و انحراف را فراهم مي سازد و آنان را از لحاظ روحي و رواني دچار پرخاشگري ، گيجي و بد اخلاقي مي كند و به آنان آسيب وارد مي نمايد . چه بسا بخاطر كمبود جاو مكان ناچارند در يك اتاق استراحت كنند همچنين در اين خانواده ها رقابت و حسادت و ناسازگاري ببن فرزندان بسيار است .
تبعيض و تفاوتهاي جنسيتي ميان فرزندان آنان را به فساد مي كشاند چرا كه احساس حقارت خود سرمنشا بسياري از نابساماني هاست كودكاني كه در محيط خانواده تبعيض مي بيند در بعد اجتماعي نمي توانند افرادي عادي و بهنجار باشند جامعه ما جامعه اي است با سنتهاي قديمي كه در آن معمولا فررزند پسر مطلوبتر است چرا كه اعتقاد براين است فرزندان پسر باعث تداوم نسل ،و بقاء اقتصاد خانواده اند . چنين نگرشي از طرف والدين زمينه هاي حقارت ، تنفر و انزجار و .. را در فرزندان فراهم مي آورد.
بررسيها نشان مي دهد كه پدر و مادر از همان لحظه تولد نسبت به كودك دختر يا پسر تفاوتهاي رفتاري نشان مي دهند و مشخصا تفاوتها از زمان در آغوش گرفتن نوزاد و نحوه شير دادن نوزاد است . همچنين در تشويق و تنبيه و خريد اسباب بازي و آزاديهاي فردي و اجتماعي و .. تبعيض وجود دارد.( اعزازي ،1376،ص 195).
بي اعتقادي والدين و بزه
اعتقادات از جمله عواملي است كه رعايت اصول آن باعث كاهش ناهنجاري و در نتيجه كاهش انحرافات مي شود .آشنايي با مباني ديني و پرورش ايماني قوي و راسخ باعث ايجاد فضائلي از جمله : فداكاري ، تقوا ، خلوص ، پاكدامني ، خدمت به خلق و … و دوري جستن از انديشهاي غير انساني از جمله ظلم ،ستم و دروغ در انسانها مي شود كه پرورش مذهبي بزرگترين عامل بازدارنده از انحرافات است .
امروزه انسانها از لحاظ اعتقادي در سطح پاييني قرار دارند و مادي گرايي بر زندگي آنها سايه افكنده است و اين امر باعث ازدياد جرم است . (خراساني ؛ 1384)
رابطه سطح درآمد والدين و بزه ديدگي
امروزه والدين به علت مشغله هاي كاري زياد و چندشغله بودن ، ديگر از حال فرزندان غافل بوده و وقت كافي براي تامين نيازهاي اساسي كودكان اختصاص نمي دهند.كودك قادر نيست مشكلات و مشغله هاي والدين را به طور كامل درك كند ودريافت درستي از اين مشكلات ندارد و اين غفلت را حمل بر بي توجهي و عدم محبت كرده و در تفكر كودكانه اش قادر به هضم اين شرايط نيست . اين افراد كه زندگي مشتركشان را بر پايه مهرورزي بنا نهاده اند به علت ناكارآمدي سيستم اجتماعي در تامين معيشت و نيازهاي اوليه خانواده خود قادر به ادامه اين مهرورزي نيستند. (همشهري،19دي ،1383)
همچنين مشكلات مالي در روابط والدين با نوجوانان تاثير مي گذارد در خانواده هاي كه دچار كمبود مالي هستند حضور سر پرست خانواده در جمع خانوادگي كمتر مي شود و تماس با افراد به حداقل مي رسد . افراد خانواده در وضعيت خسته يكديگر را ملاقات مي كنندفشار و خستگي ، حوصله افراد و تحمل عقايد يكديگر را كم مي كند ودرگيريهاومشاجرات رادامن مي زند .
والدين فقير نزد فرزندان اعتبار و حيثيت خود را از دست مي دهند در نتيجه تسلط و نظارت آنان بر اعضاي خانواده كاهش مي يابد كه اين امر باعث ايجاد شرايط و زمينه انحراف است .فقرباعث بي نظمي اقتصادي در خانواده مي شود كه بدنبال آن فقر فرهنگي به وجود مي آيد .افسردگي ،احساس حقارت و خرابكاري و انتقام جويي و سرخوردگي و .. از عوارض فقر فرهنگي است . در مقابل رفاه زدگي هم نيز نقش مهمي در ايجاد بزه و بزه ديدگي دارد والدين نسبت به فرزندان و يا فرزندان نسبت به پدر و مادر بي توجه هستند ، تفنن و خوشگذراني و ولگردي و … ازعوارض رفاه زدگي است. (خراساني ؛ 1384)
محل سكونت و تاثير آن در بروز بزه و بزه ديدگي
ظاهر خانه مسكوني و محل قرار گيري آن در مناطق مختلف يك شهر تاثير بسزائي در ايجاد بزه و بزه كاري دارد. محيط اجتماعي و فرهنگي خانواده از يك طرف و محل استقرار منزل در نقاط مختلف شهر نقش موثري در بروز يا كاهش انحرافات اجتماعي دارد.بعنوان نمونه هرچه محيط خانواده مناسب پرورش و تربيت باشد ولي محل خانه نامناسب باشد افراد انواع بزهكاري را ديده و تجربه مي كنند.(كي نيا،1374،ص277)
محيط مسكوني
پدر و مادر با انتخاب محل سكونت خود اطرافيان اجتماعي خانواده خودراتعيين مي كنند.اگر محيط خانواده مسكوني در منطقه اي باشد كه بروز بزهكاري در آن فراوان است احتمال برخورد اعضاي خانواده با اين نمونه وجود دارد و همچنين در مناطق پرجمعيت و عاري از محيط بهداشتي و تفريحي احتمال وقوع جرايم بيشتر است .امام علي در رابطه با تاثير محيط بر فرد مي فرمايد : شباهت مردم به محيط اجتماعي شان بيشتر از شباهت به صفات خانوادگي آنها مي باشد . (خراساني ؛ 1384)
سطح تحصيلات والدين و بزه
ميزان تحصيلات ازشاخص هاي مهم در محيط خانواده است كه سطح تحصيلات والدين نقش اساسي در كاهش يا افزايش ميزان بزه دارد وقتي فرزندان آموزشهاي لازم را خوب فرا بگيرند هرچند در آن محيط قرار بگيرند از ارتكاب به آن پرهيز مي نمايند .(قائمي،1364،ص 181)
رابطه اعتياد و بزه ديدگي
اعتياد به حالتي كفته مي شود كه فرد از نظر جسمي يا رواني خود را نيازمندبه انجام يا رفتاري يا مصرف ماده اي بداند . اعتياد همه يا بعضي از افراد خانواده نيز ممكن است بطور مستقيم يا غير مستقيم در رفتار بزهكاران اثر بگذارد.وهمچنين ارتباط مستقيم و غير مستقيم اعضاي خانواده با مواد اعتياد آور زمينه اعتياد آنان را آسان مي كند .خانواده اي كه در اعتياد وجود دارد سرد و بي رونق است زن وفرزندان اگر چه در كنارهم زندگي مي كنند ولي از هم احساس بيگانگي مي كنند و سرنوشت بدي را به فرزندان القا مي كنند .(قائمي،1366،ص 260)
تحقيقات نشان مي دهد فرزندان خانواده هاي پدر معتاد با همسالان عادي خود سازگاري ندارند . ارتباط آنان با والدين توام با ارتباط متقابل نيست . آنان به طور معمول ترك تحصيل يا افت تحصيلي دارند . روابط خارجي و اجتماعي اعضاي خانواده ، بستگي زيادي به كنش هاي پدر درخانواده دارد . درخانوده هاي پدر معتاد ، ناسازگاري اعضاء افزايش مي يابد . روابط اجتماعي اين گونه خانواده ها با مهر و عطوفت همراه نيست و خشونت بر رفتار هاي اجتماعي آنان حاكم است . ( آقابخشي،1378 ).
بررسي تاثير از هم پاشيدگي كانون خانواده و بزه ديدگي
از هم گسيختگي خانواده در رشد فرزندان و رفتار انان تاثير دارد كه ممكن است بر اثر مرگ پدر و مادر يا جدايي و طلاق صورت گيرد .وقتي كشمكش خانوادگي سبب جدايي پدر و مادر از يكديگر مي شود فرزند احساس اعتماد و وفاداري به خانواده را از دست مي دهد تعارض درخانواده چه ميان فرزندان و والدين و چه بين خود والدين باشد ازجمله عوامل جرم زاست .(كي ني،1374،ص 26)
رابطه سن افرادبا بزه و بزه ديدگي
سن در نوع جرايم به طور مستقيم و غير مستقيم تاثيرفراواني دارد.كه در دوره كودكي چون از لحاظ جسماني و رواني ضعيف است نياز مراقبت بيشتر دارد و به همين دليل كمتر مرتكب جرم مي شود و در دوران نوجواني (12-18)چون فرد با هيجانات و تحولات جسمي و رواني روبرو است زمينه بزه را براي افراد مهيا مي كند و دوران جواني (18-25)چون دوران بحران و تغيير عقايد مذهبي است و چه بسا انديشه و عقايد جوانان با والدين متفاوت باشد و خود عامل ستيز در ميان جوانان است .و دوره بزرگسالي چون با ضعف جسمي شروع مي شود و به دليل كمبود نيروي بدني ميزان جرايم كاهش مي يابد .بطور كلي دوران نوجواني و جواني دوران جدايي عاطفي است آنان دوست دارند از محيط خانواده دور شوند تا با افراد مختلف و گروههاي گوناگون و فرهنگ هاي متفاوت آشنا شوند و انس بگيرند كه محيط نابسامان خانواده اين روند را تشديد مي كند تفاوت سن والدين با يكديگر و فرزندان فاصله بين آنان را زياد مي كند و زمينه بروز انحراف را در آنان مساعد مي كند و همچنين زمينه سازانواع بزهكاري را براي فرزندان و يا حتي والدين مهيا مي سازد. (خراساني ؛ 1384)
نتيجه گيري
1- خانواده به عنوان مهمترين و بنيادي ترين نهاد اجتماعي در سلامت و شرافت و انحراف اعضاي ان موثر است كه داراي كاركردهاي ذيل مي باشد.توليد كالاي اقتصادي و خدماتي ، تعيين پايگاه اجتماعي براي فرزندان، آموزش فرزندان ،آموزش مذهب به كودكان و نوجوانان ، توليد نسل، حمايت ، عطوفت و محبت و روابط اجتماعي خانواده.
2- رشد و توسعه فناوري و صنعت در جوامع فعلي شكل و كاركرد خانواده هاي را تغيير داده كه اين مسئله در جاي خود قابل تامل است
3- برخي عوامل تاثير گذار بر خانواده ها همانند طلاق ، فوت ، اعتياد ، اختلالات رواني ،رسانه هاي گروهي يا جمعي ، ميزان تحصيلات والدين، شغل والدين ، سطح درآمد، سن والدين و … توانسته تغيير و تحول را در نوع رفتاراعضا خانواده داشته باشد كه ميزان تاثير هريك از اين عوامل متفاوت است و علاوه بر اينكه عامل ايجاد بزه و بزهكاري در افراد مي گردد شرايط و زمينه هاي آن را در ساير اعضا فراهم مي آورد .
4- جدايي والدين يا طلاق همسر و غيبت طولاني يكي از والدين در خانواده آثار ناگواري را بر ساير افراد به خصوص فرزندان وارد مي سازد لذا در سيستم خانواده نبايد دنبال بازنده و برنده بود بلكه به دنبال نتيجه كلي از كار سيستم بود.
5- خانواده هاي كه در زير يك سقف يكديگر را تحمل مي كنند و يخچالهاي عاطفي درست كرده اند چه بسا آثار مخرب تري بر فرزندان خود برجاي مي گذارند.
6- حيات خانواده بستگي به بالا بردن سطح تحمل اين نهاد و تسهيلاتي كه نظام اجتماعي براي نظام خانواده فراهم مي سازد دارد.
7- اغلب كودكاني كه والدين خود را از دست داده ا ند سراز جرم در آورده يا منحرف شده اند.
8- اعتياد والدين باعث سستي پيوند عاطفي و ويراني خانواده شده است
9- ازدواج مجدد والدين و زندگي كودك با ناپدري و نامادري زمينه هاي پرخاشگري و حسادت و تبعيض قائل شدن بين فرزندان را در خانواده فراهم مي آورد
10-بيسوادي ، محيط نا مناسب و فقر و رفاه هم باعث بروز بسياري از انحرافات اجتماعي مي باشد.
11- والدين در نوع ارتباط با فرزندان بايد دقت لازم را بعمل آورند چه بسا منشا انحرافاتي در اين ارتباطات مي باشد.
پيشنهادات :
1- والدين به فرزندان خود احترام بگذارند با آنان صحبت كنندو به سخنان آنان گوش دهندو آنان را با محيط اطراف خود در تمام زمينه كاملا آشنا كنند.
2- والدين بر بسياري از امور فرزندان خود مانند اخلاق و وضعيت تحصيلي و انضباط و دوستان رفت و آمد آنان و دخل و خرج و گذراندن اوقات فراغت وارتباط مستمر بين مدارس و خانواده نظارت داشته باشند.
3- مهمترين قدم در فرايند تعليم و تربيت آشنا كردن والدين به اصول و روشهاي بر قراري روابط انسان با فرزندان است .
4- در محيط خانواده نبايد حرف از تبعيض بين اعضاي خانواده باشد .
5- در انتخاب محيط زندگي دقت لازم بعمل آورده شود .
6- خانواده بايد محل امنيت و آرامش براي فرزندان باشد نه باعث نفرت فرزندان از والدين .
7- براي پيشگيري از بزه و عدم گسترش آن بايد سه اولويت در نظر گرفته شود يعني در نظر گرفتن عموم مردم ، توجه به افراد در معرض خطر و توجه بزه ديدگان را مد نطر داشت كه هر كدام از آنها بايد در سه محور توسعه نهادي ،كاهش فرصتها و تغيير در ارزشها اجتماعي مورد توجه قرار گيرد كه در اولويت اول در توسعه نهادي بايد اتخاذ سياستهاي حمايت از خانواده و عمومي نمودن نظام مراقبت از خانواده را در نظر گرفت .در دومي اتخاذ استاندارهاي مناسب در ساخت و ساز مناطق مسكوني و در قسمت تغيير در ارزشها بايد به توسعه روشهاي حل و فصل خشونت هاي خانواده گي از طريق رسانه هاي جمعي اقدام شوددر اولويت دوم تدابيري براي مادران جوان و ارتقا ي مهارتهاي تربيتي والدين و در اولويت سوم بايد به حمايت كودكان كه با آنان بررفتاري ني شود و يا ايجاد مراكزي جهت نگهداري زنان بزه ديده انجام شود.
8- ايجاد و فراهم آوردن امكانات و تسهيلات لازم براي اينگونه خانواده ها از طرف دولت .
منابع :
– آقا بخشي ، حبيب ،اعتياد و آسيب شناسي خانواده، تهران ، انتشارات دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي،1378.
– اعزازي ، شهلا،جامعه شناسي خانواده چاپ اول ، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان ،1376.
– اينترنت (آقابخشي،كارگاه آموزشي، خانواده بعنوان يك سيستم)كنگره 60، 26/11/1387.
– خراساني ،مجتبي ، بررسي علل بزهكاري جوانان دراستان گلستان ، پايان نامه ارشد،1384.
– روزنامه همشهري،شنبه19دي ،1383.
– ساروخانی ، باقر،، دايره المعارف علوم اجتماعي، تهران ، چاپ اول ، انتشارات كيهان،1370.
– قائمی، علي ،آسيب ها و عوارض اجتماعي ، چاپ اول – انتشارات اميري ،1368 .
– قائمي ،علي،ترس و اضطراب در كودكان،چاپ اول ،انتشارات انجمن و اوليا و مربيان،1364.
– قائمي ،علي،كودك و خانواده نابسامان،چاپ اول ،انتشارات انجمن و اوليا و مربيان ،1366.
– کی نیا ، مهدي، جرم شناسي ، تهران ، مجتمع علمي فرهنگي مجد،1374.
منبع:
http://www.fasleno.com/archives/selected_subjects/001231.php
برچسب ها:طلاق