Warning: session_start(): open(/opt/alt/php74/var/lib/php/session/sess_bded2fdf6ab000c487e630d37c911419, O_RDWR) failed: Disk quota exceeded (122) in /home/doseir/domains/ferdose.ir/public_html/wp-content/themes/differ_parmis/warp/systems/wordpress/src/Warp/Wordpress/Helper/SystemHelper.php on line 489

Warning: session_start(): Failed to read session data: files (path: /opt/alt/php74/var/lib/php/session) in /home/doseir/domains/ferdose.ir/public_html/wp-content/themes/differ_parmis/warp/systems/wordpress/src/Warp/Wordpress/Helper/SystemHelper.php on line 489
تهدید- بررسی تحلیلی ماده 669 قانون مجازات اسلامی » موسسه حقوقی عدل فردوسی
Law

موسسه حقوقی عدل فردوسی به شماره ثبتی ۲۷۷۹۴

پیگیری کلیه دعاوی خود را با اطمینان به ما بسپارید.

دعاوی خانواده

کلیه دعاوی حقوقی خانوادگی اعم از مطالبه مهریه ، حضانت فرزند ، تمکین و طلاق را به ما بسپارید.

دعاوی ملکی

برای پیگیری دعاوی ملکی اعم از سرقفلی ، حق کسب ، پیشه ، تجارت و تخلیه اماکن مسکونی و تجاری با ما تماس بگیرید.

دعاوی کیفری

برای پیگیری کلیه دعاوی کیفری اعم از چک بلامحل كيفري، فروش مال غیر ، خیانت در امانت ، کلاهبرداری و ... با ما تماس بگیرید.

دعاوی حقوقی

برای پیگیری کلیه دعاوی حقوقی اعم از چک ، مطالبه خسارت ، سفته ، رسید ،دعاوي مالي ، ارث ، سهم الارث ، وصیت با ما تماس بگیرید.

دعاوی شهرداری ها

این موسسه کلیه دعاوی شهرداری ها مانند دریافت غرامت طرح‌هاي دولتي ، کمسیون ماده ۱۰۰ و غیره را نیز می پذیرد.

دعاوی دیوان عدالت

این موسسه دعاوی مرتبط با کمسیونهای ماده ۱۰۰شهرداری ها و غیره را در دیوان عدالت اداری می پذیرد.

907

مقالات حقوق جزایی

548

مقالات حقوق خانواده

965

مقالات حقوق خصوصی

تهدید- بررسی تحلیلی ماده 669 قانون مجازات اسلامی

تهدید وبررسی تحلیلی ماده  669 قانون مجازات اسلامی

تهدید در لغت به معنای تخویف ، ترساندن و بیم دادن است عرف و قانون نیز همین تلقی را از این عنوان دارند ، اساتید حقوق تهدید را بیان رفتار نامشروعی دانسته اند که مرتکب می خواهد آن را انجام دهد فصل بیست و دوم از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی به تهدید و اکراه اختصاص یافته و مشتمل بر مواد 668 و669 می باشد که از جرائم علیه شخصیت معنوی افراد است و با پاره ای تغییرات بازنویسی همان ماده 235 قانون مجازات عمومی است .

ماده 668 که حاوی جرم « اخذ سند یا نوشته به عنف »است منصرف از موضوع بحث است لیکن تهدید به قتل و…مندرج در ماده 669 قانون مجازات اسلامی را به شرح ذیل مورد بحث قرار می دهیم . لازم به ذکر است تهدید در حقوق جزای عمومی که کلیات جرائم را بررسی می کند به عنوان موردی از مصادیق معاونت مورد بحث قرار می گیرد و شامل اقدامات کتبی و شفاهی است که شخص انجام می دهد تا دیگری را بر خلاف باطنی اش به ارتکاب جرم وادار سازد البته احتمال خطر جانی ، مالی ، شرافتی و … که شخص به آن تهدید می شود بایستی وجود داشته باشد و اولاً تهدید کننده قادر به انجام آن باشد ، ثانیاً : با توجه به وضعیت تهدید شونده احتمال وقوع آن باشد ، بنابراین تهدید امری نسبی است که با توجه به وضعیت تهدید شونده و تهدید کننده مورد قضاوت قرار می گیرد و ضابطه تشخیص عرفی است . مثلاً چنانچه شخص ناتوانی که از لحاظ قوای جسمی ضعیف است ورزشکاری را تهدید نماید که در صورت عدم انجام تخریب مال دیگری وی را به قتل خواهد رساند بعید است معاونت در تخریب موضوع ماده 43 قانون مجازات اسلامی را بر آن حمل نمود چرا که تهدید کننده عرفاً توانایی انجام مورد تهدید را نسبت به تهدید شونده ندارد ونمی توان گفت موثر در تهدید شونده بوده. تهدید مندرج در ماده 669 قانون مجازات اسلامی که علمای حقوق آنرا تهدید و اخاذی هم خوانده اند به عنوان جرمی مستقل شامل تهدید به قتل ، ضررهای نفسی یا شرافتی یا مالی و یا افشاء سری نسبت به خود یا بستگان مجنی علیه قابل مجازات است البته این به آن معنا نیست که نافی معاونت در جرائم دیگرو جمع با ماده 43 قانون مجازات اسلامی باشد ، هر چند حقوقدانان نظرات مختلفی در مورد اینکه: آیا ماده مرقوم با ماده 669 تعارض دارد یا خیر؟ یا اینکه تهدید ماده 669 از شمول  معاونت خارج و جرم خاص می باشد، یا در موردی که تهدید هم موضوع ماده 43 بوده یعنی شخص را وادار به جرم کرده و هم نسبت به شخص تهدید شونده مصادیق ماده 669 را در بر گیرد مشمول تعدد مادی و دارای دو مجازات است ارائه نموده اند . لیکن آنچه با روح قوانین و قواعد حقوق جزا سازگار است نظریه ای است که قائل به تعدد معنوی و اعمال مجازات اشد در مواردی که تهدیدهم  شامل ماده 43 قانون مجازات اسلامی و هم ماده 669آن قانون است می باشد جهت ملموس بودن موضوع ،الف را در نظر بگیریم که بواسطه تهدیداز ناحیه  ب، ج را به قتل می رساند حال در این حالت و با فرض صحت شرایط وقوع تهدید و موثر بودن عرفی آن، شخص ب معاون در جرم قتل بوده و با عنوان معاونت در قتل ج قابل  تعقیب است ، از طرف دیگر در صورت شکایت الف مبنی بر تهدید موضوع ماده 669 قانون مجازات اسلامی به این اتهام نیز قابل تعقیب است و چون عمل  واحد دارای دو عنوان است یعنی تهدید الف و معاونت در قتل ج تعدد معنوی حاکم و بر اساس ماده 46 قانون مجازات اسلامی مجازات معاونت در قتل که اشد است اعمال می گردد لذا علیرغم اعتقاد بعضی حقوقدانان این دو ماده هیچ تعارضی با یکدیگر ندارند ، از طرف دیگر ماده  43 قانون مجازات اسلامی در قسمت حقوق جزای عمومی قرار داشته و معمولاً کلیات در62ماده اول قانون مجازات اسلامی مورد بحث قرار گرفته ولی ماده 669 مربوط به حقوق جزای اختصاصی و پیرامون مجازات جرم خاص تعیین مجازات می نماید . پس از ذکر مقدمه فوق به تشریح ماده 669 قانون مجازات اسلامی و مقایسه آن با دیگر موادمرتبط و شرایط تحقق تهدید واخاذی آن ماده  می پردازیم .

رکن قانونی : هر جرم دارای ارکانی است که رکن شاخص آن قانونی بودن آن است یعنی قانون عملی را که انجام گرفته است جرم بداند و بر اساس اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها وماده 2 قانون مجازات اسلامی که عنوان می دارد:(( هر فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می شود )) نیز وجود قانون در مجرمانه بودن اعمال نیاز است نظریه مشورتی شماره 6087/7-4/10/74 (طبق فتوای حضرت امام خمینی قدس سره قضات ماذون حق تعیین کیفر تعزیر اشخاص را برای اعمالی که قانونا"کیفری برای آنها مقرر نشده است را ندارند)و نیز نظریه شماره 5669/7-17/7/82(قاضی ماذون با وجود قانون مصوب مجاز نیست به منابع معتبر فقهی مراجعه نماید)نیز در تایید اصل قانونی بودن جرائم ومجازاتها می باشد. عنصر قانونی جرم تهدید و اخاذی ،ماده 669 قانون مجازات اسلامی است که به موجب آن « هر کس دیگری را به هر نحو تهدید به قتل یا ضررهای نفسی و شرافتی یا مالی و یا به افشای سری نسبت به خود یا بستگان او نماید اعم از اینکه به این واسطه تقاضای وجه و یا تقاضای انجام امر یا ترک فعلی را نموده و یا ننموده باشد به مجازات شلاق تا 74 ضربه یا زندان از دو ماه تا دو سال محکوم خواهد شد »، این ماده قانونی  که قبلاً بصورت فعلی نبوده با گذشت زمان دستخوش تغییراتی شده چنانکه در ماده 235 قانون مجازات عمومی به این شرح بود « هر گاه کسی کتباً با امضاء و یا بدون امضاء شخص را تهدید به قتل کند و به این واسطه تقاضای وجه یا مال یا تقاضای انجام امری نماید به حبس تادیبی از یک سال الی سه سال محکوم خواهد شد و اگر تقاضای وجه یا مالی یا انجام امری ننماید به حداقل مجازات مزبور محکوم خواهد شد هرگاه کسی به وسایل مزبور شخص را تهدید کند به ضررهای نفسی یا شرفی یا مالی یا به افشای سری یا نسبت دادن به اموری که موجب هتک شرف است و به این واسطه تقاضای وجه یا مالی یا تقاضای انجام امری نماید به حبس تادیبی از یک ماه الی 6 ماه محکوم می گردد و در صورت عدم تقاضا محکوم به حداقل مجازات مزبور خواهد شد و اگر تهدید شفاهی باشد جزای آن حبس تادیبی از یازده روز الی یک ماه است اعم از آنکه تقاضای وجهی یا کاری همراه آن بوده یا نباشد ». همانطور که می بینیم بین مواد 669 قانون مجازات اسلامی و 235 قانون مجازات عمومی که برگرفته   از مواد 305 و 308 و 400 قانون جزای فرانسه می باشد اختلافاتی وجود دارد که از جمله آنها میزان  مجازات تهدید شفاهی و اختلاف آن با کتبی، تمایز تهدید به قتل و سایر تهدیدات  است تفاوت در مجازات تهدیدی که توأم با مطالبه بوده با موردی که تهدید ساده و بلا قید باشد و … است . آنچه هست مستند قانونی تهدیدو اکراه یکی ماده 668 است که « هر کس با جبر و قهر یابا اکراه و تردید دیگری را ملزم به دادن نوشته یا سند یا امضاءیا  مهر نمایدو یا سند و نوشته ای که متعلق به او یا سپرده به او می باشد را از وی بگیرد به حبس از سه ماه تا دو سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد»و دیگری ماده 669 که فوقا"درج گردید . بنا بر تفسیر صحیح ماده 669 که موضوع بحث است مطلق تهدید را صرفنظر از تقاضای مرتکب جرم می داند در حالیکه ماده 668 شرط اصلی وقوع بزه را دادن سند یا نوشته یا مهر یا امضاء از ناحیه زیاندیده به مرتکب می داند بعبارتی در صورتی که مجرم تقاضای انجام امری را نموده که خارج از موارد مندرج در ماده 668 قانون مجازات اسلامی بوده و خواسته وی اجراء گردد با این ماده مجازات و در صورتی که غیر از این باشد یعنی موارد موجود در ماده 668 درخواست شده و انجام نشود یا مواردی خارج از موارد مذکور در آن ماده درخواست شده و انجام هم میشود شامل ماده 669 قانون مجازات اسلامی است ، در این گفتار بررسی و مقایسه دقیق دو ماده 668 و 669 که در فصل 22 از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی با عنوان تهدید و اکراه نامگذاری شده و اساتید حقوق از آنها با عناوین « تهدید اشخاص » « اخاذی و یا اخذ مال و سند به عنف » « تهدید و اخاذی » یاد کرده اند مورد بحث نیست لیکن به پاره ای از وجود تمایز دو ماده جهت توضیح رکن قانون جرم تهدید مندرج در ماده 669 ق م ا بصورت خلاصه اشاره گردید .

  

رکن معنوی : تهدید از جرائم عمدی و جهت تحقق آن صرفا"سوء نیت عام لازم است که قصد مجرمانه شخص در ایجاد تشویش و اضطراب در مجنی علیه است اینکه واقعاً مرتکب قصد انجام دادن موضوع تهدید را دارد و یا خیر و به عبارتی قصد نتیجه که لازمه وقوع جرم مندرج در ماده 668 ق م ا است در تحقق جرم موضوع ماده 669 تاثیری ندارد ، صرف ایجاد نگرانی کافی است بدون آنکه مقید به انجام مورد تهدید توسط تهدید کننده باشد در واقع این ماده بر خلاف ماده 668 که در آن مجرم با تهدید و اکراه مجنی علیه وی را ملزم به دادن نوشته یا سند یا … می کرد و تحقق جرم مشروط بر آن بود که موارد مندرج در ماده از مجنی علیه با جبر ، تهدید ، یا اجبار اخذ گردد صرف اینکه شخص مجنی علیه را تهدید و قصد تشویش و نگران کردن وی را داشته باشد جرم ماده 669تحقق یافته است ، چنانکه ماده نیز اشعار می دارد : « … اعم از اینکه به این واسطه تقاضای وجه یا مال یا تقاضای انجام امر یا ترک فعلی را نموده یا ننموده باشد … » البته اگر مطالبه امور مذکور را هم نمود مجازات وی تشدید می گردد.حال اگر تهدید منجر به نتیجه ای هم شد مثلاً شخصی دیگر را به احراق منزلش تهدید کرد و به تهدید خود نیز عمل نموده مجازات فعل اخیر نیز با رعایت شرایط قانونی در مورد وی اعمال می گردد . انگیزه مرتکب در وقوع جرم موضوع ماده 669 بی تاثیر است مثلاً شخص دیگری را به انگیزه شرافتمندانه یا نجات فرددیگر یاهر انگیزه انسان دوستانه تهدید به جرمی  می کندو یا به انگیزه مزاح و تفریح چنین اقدامی انجام دهد البته قاضی دادگاه می تواند در صورت وجود انگیزه شرافتمندانه در محدوده بند 3 ماده 22 قانون مجازات اسلامی مبادرت به تخفیف مجازات مرتکب نماید .

 

رکن مادی : در ماده 669 قانونگذار عبارت تهدید را به کار برده لیکن از قید به هر نحو که در ابتدای امر قرارداده دایره وسیعی از تهدید را ترسیم نموده  و شامل تهدید شفاهی ، کتبی ، ایماء و اشاره و … می شود مثلاً اگر شخص دیگری را بوسیله نگارش خطوطی که حاکی از تهدید است بترساند جرم محقق شده یا آنکه با اشارات چشم و ابرو و غیره اعمالی انجام دهد که تهدید آمیز است ولی در هر صورت عرف در تشخیص آن نقش موثری ایفاء می کند . دیگر نکته آنکه تهدید بایستی نسبت به شخص موثر باشد و تهدید کننده بتواند آنرا به موقع اجراء گذارد و تهدید شونده هم از این عمل دچار تشویش و اضطراب گردد در صورتی که شخص مدعی زوال اراده در اثر تهدید دیگری و نهایتاً انجام عمل حقوقی یا بزهی تحت تاثیر تهدید شد قضاوت عرف در صحت یا سقم ادعای وی نقش اساسی ایفاء می کند البته زمان و مکان نیز در تشخیص عرفی تهدید لازم است لحاظ گردد . در ماده 669 تهدید به قتل یا ضررهای نفسی یا شرفی یا مالی یا افشاء سری نسبت به خود یا بستگان از موضوعات تهدید تلقی شده لازم به ذکر است که موارد مذکور افاده حصر می نماید ، در مورد قتل توضیح خاصی ندارد و همان تهدید به سلب حیات عمدی است ضررهای نفسی در مرتبه بعد از قتل قرار دارد و شامل هر گونه آسیب به سلامتی و نفس شخص می گردد در این مورد مثلاً شخص دیگری را تهدید به کور کردن چشم می نماید یا به شکستن دندان که این موارد مشمول تهدید به ضررهای نفسی است . در مورد ضرر شرفی هر موردی که بتوان به شرافت ، آبرو ، عرض و ناموس شخص یا بستگانش مربوط نمود، تهدید به آن تهدید به ضرر شرفی است .

 

افشاء سر : اسرار شامل اموری است که برای افراد از درجه ای ازاهمیت برخوردارند که در مقام اخفاء آن بر می آیدوپنهان ماندنش حائز اهمیت است حتی حاضر است بهای زیادی جهت فاش نشدن آن پرداخت نماید در مورد اینکه چه اموری برای چه کسانی سر محسوب می شود ملاک آن عرف است ولی قدر متقین آن است که اموری که از افشاء آن ضرری ( اعم از مادی و معنوی ) متوجه شخص نمی شود نمی تواند در محدوده امر قرار گیرد و تهدید به افشاء آن جرم محسوب گردد . مثلاً اگر شخصی تهدید شود به اینکه در صورت عدم انجام عمل معین فلان ایراد جسمی وی که همگان از آن بی خبرند فاش می شود و یا حتی بدون درخواست انجام فعل یا ترک فعل یا وجه و چیز دیگر تهدید شود به امر مذکور یا افشای فلان پرونده اخلاقی اش که مطرح به رسیدگی است یا منجر به صدور حکم شده است شامل این قسمت از ماده 669 می گردد ،ولی ممکن است دیگری نه تنها از فاش شدن قضیه فلان پرونده یا فلان مهمانی لهو ولعب شرمگین و سرافکنده نشود بلکه از علنی شدن آنها برخد هم ببالد یا در همین وضعیت ممکن است به حال شخص دیگر بی تاثیر باشد یعنی نه احساس ناراحتی کند نه سربلندی و سرور. محدوده شمول موارد مذکور در ماده که حصری نیز می باشند،علاوه بر خود شخص شامل بستگانش نیز می گردد و منظور از بستگان مذکور درماده همان بستگان نسبی و سببی فرد اند لیکن  شامل نزدیکان دیگر مانند دوستان صمیمی نمی شود هر چند ممکن است تعلق خاطر شخص به یک دوست خانوادگی و یا همکار و همکلاسی سابق بیشتر از بستگان نزدیک باشد ولی تهدید این ماده را در بر نمی گیرد برای مثال اگر شخص خواه چیزی مطالبه نماید یا خیر دیگری را تهدید نماید که شرکت دوست نزدیکش در فلان مهمانی یا جلسه غیر قانونی را منتشر خواهد کرد هر چند وابستگی وی به دوستش زیاد باشد شامل این قسمت از ماده نمی گردد .

 

ضرر مالی : تهدید به اضرار مالی نیز چه نسبت به خود شخص باشد و چه بستگان وی تحت شمول ماده 669 قرار می گیرد در این صورت نیز تهدید کننده قابل مجازات با این ماده است حال فرقی نمی کند وجه یا مال یا چیزی مطالبه نموده باشد یا خیر بعنوان نمونه اگر کس دیگر را تهدید نماید اتومبیل پدرش را سرقت خواهد کرد و یا منزل برادرش را آتش می زند با جمع شرایط تهدید واقع شده است . وسیله در ماده 669 بی تاثیر است و این معنا از کلمه « به هر نحو » استفاده می گردد ولی نکته ای که حقوقدانان آنرا مورد بحث قرار داده اند ماده 617 قانون مجازات اسلامی است که بموجب آن « هر کسی بوسیله چاقو و یا هر نوع اسلحه دیگر تظاهر یا قدرت نمایی کند یا آنرا مزاحمت اشخاص یا اخاذی یا تهدید قرار دهد یا با کسی گلاویز شود در صورتی که از مصادیق محارب نباشد به حبس از شش ماه تا دو سال و تا74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد » که در این ماده وسیله یعنی اسلحه که اعم است از چاقو و هر نوع سلاح سرد و گرم دیگر شرط محقق جرم است و فرد اسلحه را وسیله جرم قرار می دهد بنا به اعتقاد برخی از حقوقدانان این ماده مخصص ماده 669 می باشد و در زمانی که مرتکب تهدید از سلاح استفاده می کند از شمول ماده 669 خارج و با جمع سایر شرایط عملش منطبق است با ماده 617 ، لازم به ذکر است تهدید در ماده 669 حصری و محدود به مواردی است که در ماده قید شده و شامل تهدید به قتل ، ضررهای نفسی ، شرفی و مالی و افشاء سر نسبت به خود شخص یا بستگان به هر نحو ( بجز از طریق اسلحه می باشد ،ولی در ماده 617 قانونگذار هر گونه تهدیدی که بوسیله سلاح انجام می پذیرد را مستوجب مجازات دانسته است ومحدود به نوع خاص از تهدید نیست.

 تهدید لازم است به ارتکاب اعمال غیر قانونی باشد : در اینکه تهدید لازم است نسبت به فرد تهدید شونده موثر و تهدید کننده نیز توان انجام آنرا داشته باشد و موقعیت طرفین جرم نیز در نظر گرفته شود تردیدی نیست ولی آیا هر تهدیدی جرم و مستوجب مجازات است ؟ پاسخ این سوأل قطعاً منفی است و هر تهدیدی مجرمانه نیست چنانکه اگر شخص دیگری را تهدید کند که اگر به مزاحمتهای خود ادامه دهد ضمن ارائه مدارک و صداهای ضبط شده اش به مراجع قضایی از وی شکایت خواهد نمود و یا متهمی که با اقدامات مرجع انتظامی یا قضایی احساس تضییع حقوقش را دارد بگوید به مراجع ذیربط شکایت خواهم کرد، چنین امری تهدید کیفری و مستوجب مجازات نیست حتی خود قانونگذار نیز در بعضی موارد از تهدید به عنوان مجازات استفاده می نماید مثلاً در مواد 43 و 46 در کنار وعظ و توبیخ  تهدید را نیز جزء واکنشهای قانونی در قبال جرم می داند .

 

وضوح تهدید : تهدید شخص لازم است واضح باشد یعنی تهدید کننده به وضوح تهدید شونده را به قتل ، ضررهای مادی ، معنوی ، شرفی و افشاء سر خود و یا بستگانش تهدید نماید به نحوی که قاضی از الفاظ به کار رفته یا حرکات انجام شده بتواند تهدید انجام شده را به راحتی احساس نماید البته عرف و اوضاع و احوال نیز در قضاوت امر کاملاً موثرند لیکن در موارد تردید یا ابهام نمی توان کسی را مورد مجازات قرار داده ، مثلاً اگر شخصی به دیگری بگوید حسابت را می رسم یا کاری می کنم که مرغان هوا به حالت گریه کنندیا اشکت را در می آورم ، که در تهدید ابهام وجود دارد واشاره دقیقی  به ضررهای نفسی ، شرافتی و … در آن نشده نمی توان تفسیر موسع نمود و حکم به محکومیت مرتکب داد . از طرف دیگر لازم نیست اعمال مورد نظر بصورت کامل اعلام گردد و اشاره و استعاره ای که رافع ابهام و تردید باشد به نحوی که مخاطب نوعی به وضوح معنای آنرا دریابد کفایت می نماید .

 

مجازات مرتکب : در مورد مجازات مرتکب تهدید پس از اثبات جرم و جمع شدن شرایط ماده 669 به قاضی حق انتخاب حبس از دو ماه تا دو سال و یا شلاق تا 74 ضربه را داده است که دادگاه با توجه به اوضاع و احوال قضیه و شخصیت طرفین مبادرت به صدور رای در خصوص متهم می نماید . جرم موضوع ماده 669 نیز مانند ماده 668 از جرائم حق الناس و مشمول ماده 727 قانون مجازات اسلامی است که جز با شکایت شاکی خصوصی شروع نمی شود و در صورت رضایت واعلام گذشت شاکی ، دادگاه می تواند در مجازات مرتکب تخفیف داده و با رعایت موازین شرعی از تعقیب مجرم صرفنظر نماید بموجب نظریه مشورتی شماره 7079/7 – 11/8/71 ملاک قابل گذشت بودن جرائم عبارت است از : 1- قوانین جزایی- 2- آراء وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور – 3- حق الناس بودن یا نبودن جرم .

 

تهدیدی که احتمال وقوع آن می رود :

 

برخی از موارد مشاهده شده فردی که دیگری را تهدید می نماید قصد دارد آن را به منصه ظهور برساند و بر اجرای گفته خویش مصمم است یا مجرمی که محکوم به تحمل مجازات شده مجددا" نیت خود را بر ارتکاب جرم مورد حکم اعلام نماید مثلا" :شخصی که دیگری را تهدید به قتل نموده از اوضاع و احوال اینگونه بر می آید که قصد ارتکاب جرم را دارد مانند اینکه در پی تهیه سلاح برآید یا با افرادی در خصوص قصد خود صحبت نموده یا حرکات مشکوک دیگری انجام دهد که بتوان از هدف وی به قتل آگاه شد. یا پس از محکومیت حبس و پرداخت خسارت در خصوص تخریب اتومبیل دیگری صراحتا"اظهار دارد مجددا" اتومبیلت را تخریب می نمایم دادگاه بر اساس ماده 14 قانون اقدامات تامینی بنا بر تقاضای تهدید شده یا متضرراز جرم میتواند از او بخواهد تعهد کند مرتکب جرم نگردیده و وجه الضمان مناسب برای این امر بدهد که در ماده چند مطلب قابل توجه است :

اولا" :این ماده دارای دو قسمت است یکی اینکه در موردی که شخص مورد تهدید قرار گرفته بیم آن توسط قاضی میرود واقعا" مرتکب جرم شود دیگر اینکه وقتی شخصی محکوم به مجازات جنایی یا جنحه (طبق تقسیم بندی سابق جرایم) گردیده صریحا" نظرش را بر تکرار جرم اظهار نماید و در این قسمت ماده شخص محکوم است و پس از احراز محکومیت و تعیین مجازات جرمی که انجام داده به صورت صریح اعلام میدارد : مجددا" مرتکب همان جرم خواهد شد لذا عبارات محکوم به مجازات .صریحا" و تکرار جرم در این قسمت ماده قابل توجه و تامل است. ثانیا":دادگاه بنا بر تقاضای شخص تهدید شده یا متضرر از جرم میتواند ازمرتکب بخواهد تعهد کند مرتکب جرم نشده و وجه الضمان مناسب برای این امر بدهد در این قسمت نیزلازم است  تهدید شده یا متضرر از جرم تقاضا نماید و در صورت تقاضا این امر از اختیارات دادگاه است که ضمن اخذ وجه الضمان از شخص تعهد بگیرد مرتکب جرمی که احتمال وقوع آن میرود یا تهدید به تکرار آن کرده ، نشود . در صورتی که در طول مدت دو سال از تاریخ تودیع وجه الضمان مرتکب جرم نگردید به درخواست وی یا قائم مقام قانونی اش تامین ماخوذه مسترد خواهد شد و درصورت عمل خلاف تعهد و ارتکاب جرم، ضمن رسیدگی به اتهامش،وجه الضمان به نفع دولت ضبط خواهد شد .این سیاست کیفری که در راستای پیشگیری از وقوع وتکرار جرم و وظایف قوه قضائیه درنیل به آن است اثر بازدارندگی بیشتر از اعمال مجازاتهای حساب نشده دارد بالاخص با لحاظ زمانی که قانونگذار در این ماده قانونی جهت آزادی یا وجه الضمان قرار داده که با شباهتی که به  تاسیس حقوقی  تعلیق مجازات دارد عملا"در سیستم قضایی بیش ازمجازاتهای شتابزده و گاها" شدید جواب داده است.

 

عباس هادی _ وکیل دادگستری

 

 

منابع:

 

1.قانون مجازات اسلامی

2.قانون مجازات عمومی

3.مجموعه نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه_اباذری فومشی منصور.چاپ سپهر تهران.چاپ اول 1386

4.حقوق جزای اختصاصی_گلدوزیان دکتر ایرج.موسسه انتشارات وچاپ تهران،چاپ دوازدهم

5.حقوق کیفری اختصاصی(جلد اول) _شامبیاتی دکتر هوشنگ.شابک،چاپ ششم ،تهران 1380

6.حقوق کیفری اختصاصی(جرائم علیه اشخاص-شخصیت معنوی)_آقایی نیا دکتر حسین.میزان،چاپ اول 1385

 

منبع:http://dadgostary-es.ir/cms/index.php?option=com_content&task=view&id=2573&Itemid=119

برچسب ها:

حل مشکلات

موسسه حقوقی عدل فردوسی با بهره گیری از مجرب ترین وکلای پایه یک دادگستری سعی در حل مشکلات حقوقی شما دارد.

تماس با ما

ارتباط با ما

شما میتوانید برای حل کلیه مشکلات حقوقی خود با موسسه حقوقی عدل فردوسی تماس حاصل فرمایید.

تماس با ما

کمک به شما

شما می توانید برای حل کلیه دعاوی حقوقی خود اعم از کیفری ، جزایی ، خانوادگی و.. از وکلای موسسه حقوقی عدل فردوسی استفاده فرمایید.

تماس با ما

بانک جامع مقالات

مقالات موسسه حقوقی عدل فردوسی با بهره گیری از بانکی بالغ بر ۳۰۰۰ مقاله ی حقوقی در اختیار شما می باشد.

تماس با ما