حضانت(ونمونه دادخواست)وسوالات متداول
نویسنده :تهيه و گردآوري از مركز پژوهش معاونت برنامهريزي و توسعه قضايي دادگستري قم (اصغر كاظمي)
حضانت
مقدمه:
ملاقات فرزند از طرفي جزو حقوق كودك است و مرجعي نميتواند تحت هيچ شرايطي اين حق را از يكي از طرفين سلب كند. از نظر قانوني دختران تا سن 9 سالگي و پسران تا سن 15 سالگي با فردي زندگي خواهند كرد كه حضانت آنها را به عهده دارد.
از اين مقطع سني به بعد كودك خود تصميم ميگيرد با چه كسي زندگي كند و تمايل او به ادامه زندگي با پدر يا مادر وضعيت تازهاي را براي او به وجود ميآورد. البته اين مسئله به توافق پدر و مادر بستگي دارد اما در اغلب موارد به سبب عدم توافق پدر و مادر بر سر اين مسئله، كار تعيين حضانت كودك به دادگاه كشيده ميشود. در دادگاههاي خانواده بحث حضانت مشكلاتي را ايجاد ميكند. مادري كه فرزند را به دنيا ميآورد، ميخواهد از فرزند خود مراقبت كند و هميشه اين نگراني را دارد كه اگر فرزند او به 7 سالگي برسد، سرنوشت او چه مي شود؟ قانون اين حق را بهطور دائم از مادر گرفته و اين مسئله عامل اصلي پيچيده شدن پروندههاي خانوادگي در زمينه حضانت است.
دادگاهها نميتوانند خارج از قانون عمل كنند و اگر سوء رفتار پدر در دادگاه اثبات نشود حضانت فرزند را به پدر ميدهند.
بنابر قول مشهور، دوران نگهداری و سرپرستی (حضانت)، با بلوغ و رشد به پایان میرسد و کودک، پسازبلوغ، اختیار دارد تا سرپرست زندگی خود را برگزیند. زیرا نگهداری و سرپرستی، به خاطر ناتوانی کودک در نگهداری خودش بوده است و اصل، ولایت نداشتن اشخاص بر یکدیگر است و پسازبلوغ و رشد، چنین چیزی مطرح نیست[1].
معانی لغوی و اصطلاحی حضانت:
حضانت،ازحضن گرفته شده و برابر فارسی آن، «پهلو» است، قسمت زیر بغل تا برآمدگی لگن. به معنای نگهداری چیزی میباشد، همچون پرندهای کهاز تخمهای خود در زیر بال نگهداری میکند: «حضن الطائر بیضه». هنگامی که زنی، بچهاش را در آغوش میگیرد، گفته میشود: «حضنت ولدها»[2]
از نظر اصطلاحی حضانت به معنای، حق نگهداری و سرپرستی طفل که به شخصی واگذار میشود، میباشد.[3]
شرایط حضانت:
اشخاصی که حضانت را میتوانند به عهده بگیرند، به شرح ذیل آورده شده است:
-حضانت حق انحصاری پدر و مادر است؛ تا زمانی که پدر و مادر کودک زنده هستند و صلاحیت نگهداری از فرزند خود را دارند، حضانت با آنان است و هیچیک از خویشان پدری یا مادری نمیتوانند دراین مورد ادعایی کنند.
-وضع خاص جد پدری؛تا زمانی که پدر ومادر زنده هستند، حضانت با آنان است و هیچیک از خویشان، از جمله جد پدری، حقی بر نگاهداری و تربیت کودک ندارد. ولی، پس از مرگ پدر و مادر، هرگاه جد پدری زنده باشد، ولایت به حکم قانون بر عهدهی او است.
-حضانت پس از جدایی زن و شوهر؛قانون مدنی تا 7 سالگی کودک، به مادر حق تقدم داده و از آن پس اولویت را به پدر میدهد.
-حضانت پس از فوت پدر یا مادر؛در مورد فوت والدین، حضانت به جد پدری و در صورت نبودن او به وصی واگذار میشود. هرگاه از این گروه کسی نباشد، حضانت با قیمی است که به پیشنهاد دادستان از طرف دادگاه منصوب میشود.[4]
موانع اجرای حق حضانت:
-جنون؛ اگر افراد مورد اشاره دیوانه باشند حق حضانت ندارند.
-شوهر کردن مادر به شخص غیر از پدر طفل؛ چون شوهر کردن با شوهر دیگر او را از انجام وظایفش بازمیدارد.
-کفر؛ چون بر طبق فقه کافران نمیتوانند بر مسلمانان ولایت (حضانت) داشته باشند.[5]
مسئولیتهای ناشی از حضانت:
-مسئولیت حقوقی در برابر کودک: حضانت کودک تنها حق پدر ومادر نیست؛ نوعی وظیفهی اخلاقی و اجتماعی نیز هست. پس، اگر کودک به علت حضانت بد و عدم توجه صدمهای ببیند فردی که حضانت او را قبول کرده است ، مسئول خسارات خواهد بود.
-مسئولین مدنی در برابر دیگران؛ فرد حضانت کننده مسئول تمامی خساراتی است که از سوی فرزندان آنان به دیگران وارد میگردد. به استناد قانون کسی که حضانت را بر عهده دارد بر مبنای تقصیر در نگهداری و تربیت آن میتوان مطالبه خسارت نمود.
-مسولیت تضامنی پدر و مادر؛ تمامی مسئولیتهای ناشی از تکلیف مربوط به نگهداری و مواظبت بر عهده حضانتکننده بوده و مسئول زیان اشخاص ثالث میباشد[6].
مواد قانونی (مهم) مرتبط با حضانت:
مادههای قانون مدنی در ارتباط با حضانت:
ماده 1168:نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است.
ماده 1169:برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی میکنند، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است.
تبصره-بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه میباشد.
ماده 1171:در صورت فوت یکی از ابوین، حضانت طفل با آن که زنده است خواهد بود. هرچند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد.
ماده 1172:هیچ یک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل به عهدهی آنها است از نگاهداری او امتناع کند. در صورت امتناع یکی از ابوین، حاکم باید به تقاضای دیگری یا تقاضای قیم یا یکی از اقربا و یا به تقاضای مدعیالعموم نگاهداری طفل را به هر یک از ابوین که حضانت به عهده او است، الزام کند و در صورتی که الزام ممکن یا مؤثر نباشد، حضانت را به خرج پدر و هرگاه پدر فوت شده باشد به خرج مادر، تأمین کند.
ماده 1173:هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت او است صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، محکمه میتواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضائی ، هر تصمیمی که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند.
ماده 1174:در صورتی که به علت طلاق یا به هر جهت دیگر ابوین طفل در یک منزل سکونت نداشته باشند، هر یک از ابوین که طفل تحت حضانت او نمیباشد حق ملاقات طفل خود را دارد. تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزئیات مربوطه به آن در صورت اختلاف بین ابوین با محکمه است.
ماده 1175:طفل را نمیتوان از ابوین و یا از پدر یا مادری که حضانت با اوست، گرفت، مگر در صورت وجود علت قانونی.
ماده 1176:مادر مجبور نیست که به طفل خود شیر بدهد مگر در صورتی که تغذیه طفل به غیر از شیر مادر ممکن نباشد.
ماده 1177:طفل باید مطیع ابوین خود بوده و در هر سنی که باشد باید به آنها احترام کند.
ماده 1178:ابوین مکلف هستند که در حدود توانایی خود به تربیت اطفال خویش بر حسب مقتضی اقدام کنند و نباید آنها را مهمل بگذارند.
ماده 1179:ابوین حق تنبیه طفل خود را دارند ولی به استناد این حق نمیتوانند طفل خود را در خارج از حدود تأدیب، تنبیه کنند.
مادههایی از قانون مجازات اسلامی در ارتباط با حضانت:
ماده 632:اگر کسی از دادن طفلی که به او سپرده شده است در موقع مطالبهی اشخاصی که قانوناً حق مطالبه دارند، امتناع دارند، امتناع کند به مجازات از سه ماه تا شش ماه حبس یا به جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار تا سه میلیون ریال محکوم خواهد شد.
ماده 633:هرگاه کسی شخصاًً یا به دستور دیگری طفل یا شخصی را که قادر به محافظت از خود نمیباشد، در محلی که خالی از سکنه است، رها نماید، به حبس از شش ماه تا دو سال و یا جزای نقدی از سه میلیون ریال تا دوازده میلیون ریال محکوم خواهد شد و اگر در آبادی و جائی که دارای سکنه باشد رها کند تا نصف مجازات مذکور محکوم خواهد شد و چنانچه این اقدام سبب وارد آمدن صدمه یا آسیب یا فوت شود رها کننده علاوه بر مجازات فوق، حسب مورد به قصاص یا دیه یا ارش نیز محکوم خواهد شد.
ماده 13 قانون حمایت خانواده:در هر مورد حسب اعلام یکی از والدین یا اقربای طفل یا دادستان یا اشخاص دیگر تشخیص شود که تغییر در وضع حضانت طفل ضرورت دارد اعم از اینکه قبلاً تصمیمی در این مورد اتخاذ شده یا نشده باشد و یا به طریق اطمینانبخشی ترتیب نگاهداری و حضانت طفل داده نشده باشد، دادگاه پس از رسیدگی، حضانت طفل را به هر کسی که مقتضی بداند، محول میکند و هزینه حضانت بر عهدهی کسی است که به موجب تصمیم دادگاه مکلف به پرداخت آن میشود.
ماده 14 قانون حمایت خانواده:هر دادگاه خانواده تشحیص دهد کسی که حضانت طفل به او محول شده از انجام تکالیف مربوط به حضانت خودداری کرده یا مانع ملاقات طفل با اشخاص ذیحق شود او را برای هر بار تخلف به پرداخت مبلغی از هزار ریال تا ده هزار ریال و در صورت تکرار به حداکثر مبلغ مذکور محکوم خواهد کرد. دادگاه در صورت اقتضا میتواند علاوه بر محکومیت مزبور، حضانت طفل را به شخص دیگری واگذار نماید. در هر صورت حکم این ماده مانع ار تعقیب متهم چنانچه عمل او طبق قوانین جزائی، جرم شناخته شده باشد و نخواهد بود.
محل مراجعه جهت طرح دعوی:
دادگاههای خانواده شهرستان و بخشها.
سئوالات متداول در خواسته حضانت
سئوال:
چنانچه هنگام طلاق فرزند مشترک با توافق زوجین به زن سپرده شود و زن پس از طلاق ازدواج نماید آیا حضانت فرزند از او سلب میشود؟[7]
جواب:
بله، طبق ماده 1170 قانون مدنی در صورتی که مادر مبتلا به جنون شود و یا با دیگری ازدواج نماید حضانت با پدر خواهد بود.
سئوال:
اگر مادری مبتلا به جنون شده و یا ازدواج کرده با رفع جنون و متارکه از شوهر آیا تقاضای او مبنی بر قبول حضانت مجدد مورد قبول میباشد؟[8]
جواب:
جنون مادر و یا ازدواج از موانع حضانت طفل میباشد و با رفع آن موانع حق حضانت در مدت قانونی که به عهده اوست به وی باز میگردد.
سئوال:
حضانت اطفال بعد از چند سالگی از ابوین خارج میشود.؟ و در صورتی که هر دو تقاضای حضانت کنند، حضانت با کدامیک از ابوین خواهد بود؟[9]
جواب:
خروج از حضانت پدر و مادر طبق قانون برای دختران 9 سال قمری و برای پسر 15 سال قمری میباشد. بعد از رسیدن به سن بلوغ شرعی، این حق و تکلیف از ابوین ساقط میگردد و در نتیجه طبق نظر فرزند عمل میشود که کدامیک سرپرستی او را داشته باشند. البته با عنایت به اینکه پرداخت نفقه یکی از مصادیق حضانت است، قانون در صورت تحقق شرایط انفاق، فرزند میتواند از پدر خود نفقه مطالبه نماید.
سئوال:
آیا پدر میتواند حق حضانت فرزندش را از خود اسقاط نماید و آیا این حق قابل انتقال به مادر است و در صورت انتقال قابل اعاده مجدد میباشد یا خیر؟[10]
جواب:
اسقاط حق حضانت از جانب پدر موجه نیست ولی انتقال این حق به مادر تا زمانی که جهات منع قانونی برای حضانت مادر پیش نیاید بلااشکال است و اعاده مجدد این حق نیز با رعایت ضوابط ایرادی نخواهد داشت.
سئوال:
در صورتیکه ابوین در یک منزل سکونت نداشته باشند هر یک از ابوین که طفل تحت حضانت او نباشد حق ملاقات طفل خود را دارد؟[11]
جواب:
بله، آنها طبق قانون حق ملاقات داشته و در صورت اختلاف در زمان و مکان و سایر جزئیات تعیین آن با محکمه است.
سئوال:
در چه مواقعی حضانت طفل به غیر پدر و مادر واگذار میگردد؟[12]
جواب:
هر گاه آنان فاقد صلاحیت برای حضانت کودک باشند، دادگاه میتواند شخص واجد صلاحیت دیگری را برای حضانت کودک تعیین کند. این فرد میتواند از بستگان کودک یا غیر آن باشد. اعتیاد به ماده مخدر، ارتکاب جرم، انحطاط اخلاقی، ابتلا به بیماریهای مسری، محکومیت به حبس و… میتواند حسب مورد از موارد سلب صلاحیت پدر و مادر برای نگهداری فرزند باشند.
نمونه تقاضای درخواستهای مربوط به حضانت
الزام پدر به تحویل گرفتن طفل و حضانت از وی
مشخصات طرفین | نام | نام خانوادگی | شغل | آدرس: |
خواهان | مادر/ زوجه |
|
|
|
خوانده | پدر/ زوج |
|
|
|
وکیل یا نماینده قانونی |
|
|
|
|
تعيين خواسته و بهای آن | الزام خوانده به تحویل گرفتن فرزند و حضانت از وی
| |||
دلایل و منضمات دادخواست | 1ـعقدنامه ي … 2ـ طلاق نامه ي … | |||
شرح دادخواست باسمه تعالي ریاست محترم دادگاه عمومی… با سلام احتراماً اینجانب به موجب سند نکاحیه ي شماره ي … به عقد زوجیت دائم خوانده درآمدم. پس از سه سال زندگی مشترک که حاصل آن تعداد … فرزند بوده است به سبب اختلافات موجود به موجب طلاق نامه شماره ي … مورخ … از یکدیگر جدا شدیم. از آن زمان تاکنون حضانت … فرزند مشترک مان بر عهده ي من بوده است. اکنون چون قصد ازدواج دارم/ قصد مسافرت به خارج از کشور را دارم، با مشکلات اقتصادی مواجه شده ام و توان نگهداری از فرزندم، فرزندانم را ندارم با عدول از حق اولویت در حضانت از فرزندم، فرزندانم مستند به ماده ي 1169 صدور حکم مبنی بر الزام خوانده به تحویل گرفتن فرزند، فرزندان و حضانت از وی، آنها را دارم. امضاء | ||||
شماره و تاریخ ثبت دادخواست شماره تاریخ | شعبه … دادگاه عمومی رسیدگی فرمایید. نام و نام خانوادگی مقام ارجاعکننده تاریخ امضاء |
صدور حکم حضانت و الزام مادر به استرداد فرزند
مشخصات طرفین | نام | نام خانوادگی | شغل | آدرس: |
خواهان | پدر/ زوج |
|
|
|
خوانده | مادر/ زوجه |
|
|
|
وکیل یا نماینده قانونی |
|
|
|
|
تعيين خواسته و بهای آن | صدور حکم حضانت و الزام به استرداد فرزند | |||
دلایل و منضمات دادخواست | 1ـ عقدنامه ي شماره ي … 2ـ طلاق نامه ي شماره ي … | |||
شرح دادخواست باسمه تعالي ریاست محترم دادگاه عمومی … با سلام احتراماً به استحضار عالی میرسانم در تاریخ… به موجب عقدنامهي … خوانده به عقد زوجیت دائم اینجانب درآمد. سپس به علت اختلافات موجود در تاریخ … به موجب طلاق نامهي شمارهي … از یکدیگر جدا شدیم. از زمان جاری شدن صیغهي طلاق حضانت فرزندم به خوانده سپرده شده و از آن زمان تا کنون فرزندم نزد خوانده زندگی میکند. اکنون با توجه به این که فرزندم به سن هفت سالگی رسیده است علاقمندم حضانت فرزندم را خود بر عهده داشته باشم. بر این اساس مستند به مادهي 1169 قانون مدنی صدور حکم مبنی بر حضانت اینجانب و محکومیت خوانده به استرداد فرزندم را دارم. امضاء | ||||
شماره و تاریخ ثبت دادخواست شماره تاریخ | شعبه دادگاه عمومی رسیدگی فرمایید. نام و نام خانوادگی مقام ارجاعکننده تاریخ امضاء |
الزام به استرداد طفل
مشخصات طرفین | نام | نام خانوادگی | شغل | آدرس: |
خواهان | زوجه |
|
|
|
خوانده | زوج |
|
|
|
وکیل یا نماینده قانونی |
|
|
|
|
تعيين خواسته و بهای آن | الزام خوانده به استرداد فرزند و بدواً صدور دستور موقت مبنی بر عدم انتقال فرزند به شهرستان/ خارج از کشور. | |||
دلایل و منضمات دادخواست | 1ـعقدنامه 2ـ طلاق نامه 3ـ گواهی عدم امکان سازش. | |||
شرح دادخواست باسمه تعالي ریاست محترم دادگاههای عمومی… با سلام احتراماً به استحضار میرسانم اینجانب به موجب عقدنامهي شمارهي … مورخ… زوجهي دائمی خوانده بودم که به موجب طلاقنامهي شمارهي … در تاریخ … از خوانده جدا گشتهام. با عنایت به این که حاصل ایام زندگی مشترکمان … فرزند … ساله به نام … است و این که به موجب قانون و حکم دادگاه به شماره… صادره از شعبه… حضانت وی به من سپرده شده است اما خوانده از استرداد فرزندم به من استنکاف میورزد. بنا علی هذا مستند به ماده 1169 قانون مدنی ماده 13 قانون حمایت خانواده هم چنین ماده واحده حق حضانت مصوب 1365 صدور حکم بر محکومیت خوانده به استرداد فرزندم را خواستارم. در ضمن با عنایت به این که خوانده در نظر دارد فرزندم را به شهرستان…/ کشور… منتقل نماید صدور دستور موقت مبنی بر عدم انتقال فرزندم مورد تقاضا است. امضاء | ||||
شماره و تاریخ ثبت دادخواست شماره تاریخ | شعبه دادگاه عمومی رسیدگی فرمایید. نام و نام خانوادگی مقام ارجاع کننده تاریخ امضاء |
صدور حکم مبنی بر سلب حضانت خوانده
مشخصات طرفین | نام | نام خانوادگی | شغل | آدرس: |
خواهان | پدر |
|
|
|
خوانده | مادر |
|
|
|
وکیل یا نماینده قانونی |
|
|
|
|
تعيين خواسته و بهای آن | صدور حکم مبنی بر سلب حضانت خوانده | |||
دلایل و منضمات دادخواست | 1ـسند نکاحیه. 2ـ سند طلاق. 3ـ حکم دادگاه مبنی بر صدور گواهی عدم امکان سازش. 4ـ پرونده کیفری… | |||
شرح دادخواست باسمه تعالي ریاست محترم دادگاه عمومی… با سلام احتراماً به استحضار عالی میرسانم به موجب سند نکاحیهي شمارهي … مورخ … خوانده به عقد زوجیت دائم اینجانب درآمد. که در تاریخ … به موجب سند طلاق شمارهي … از یکدیگر جدا شدهایم. حاصل زندگی مشترکمان یک فرزند … ساله است که به موجب حکم دادگاه و به علت صغر سن حضانت وی به خوانده سپرده شده است. با عنایت به این که خوانده دارای مشکلات اخلاقی عدیدهای است و با افراد فاقد صلاحیت اخلاقی رفتوآمد دارد که این امر موجب اثرات منفی در تربیت فرزندم میگردد لذا مستنداً به مادهي 13 قانون حمایت خانواده صدور حکم مبنی بر سلب حضانت خوانده و حکم به حضانت اینجانب را درخواست میکنم. امضاء | ||||
شماره و تاریخ ثبت دادخواست شماره تاريخ | شعبه دادگاه عمومی رسیدگی فرمایید. نام و نام خانوادگی مقام ارجاعکننده تاریخ امضاء |
سلب حضانت مادر به سبب جنون
مشخصات طرفین | نام | نام خانوادگی | شغل | آدرس |
خواهان | پدر |
|
|
|
خوانده | مادر |
|
|
|
وکیل یا نماینده قانونی |
|
|
|
|
تعيين خواسته و بهای آن | صدور حکم مبنی بر سلب حضانت خوانده و صدور حکم بر حضانت اینجانب | |||
دلایل و منضمات دادخواست | 1ـ سند نکاحیه 2ـ طلاق نامه | |||
شرح دادخواست باسمه تعالي ریاست محترم دادگاه عمومی… با سلام احتراماً به استحضار میرسانم به موجب سند نکاحیهي شمارهي … مورخ … خوانده به عقد زوجیت دائم اینجانب درآمد و در تاریخ … به موجب سند طلاق شمارهي … از یکدیگر جدا شدهایم. حاصل زندگی مشترکمان یک فرزند … ساله است که به موجب حکم دادگاه و به علت صغر سن حضانت وی به خوانده سپرده شده است. اکنون مدتی است خوانده مبتلا به جنون شده و بدین سبب توان و صلاحیت نگهداری از فرزندم را از دست داده است. بر این اساس مستند به ماده ي1170 قانون مدنی صدور حکم مبنی بر سلب حضانت خوانده و حکم بر حضانت اینجانب را درخواست میکنم. امضاء | ||||
شماره و تاریخ ثبت دادخواست شماره تاریخ | شعبه… دادگاه عمومی رسيدگي فرمایید. نام و نام خانوادگی مقام ارجاعکننده تاریخ امضاء |
صدور حکم مبنی بر تحویل دادن فرزند به همراه صدور دستور موقت
مشخصات طرفین | نام | نام خانوادگی | شغل | آدرس: | |
خواهان | مادر |
|
|
| |
خوانده | پدر |
|
|
| |
وکیل یا نماینده قانونی |
|
|
|
| |
تعيين خواسته و بهای آن | صدور حکم مبنی بر تحویل دادن فرزند به همراه صدور دستور موقت | ||||
دلایل و منضمات دادخواست | 1ـعقدنامه.. | ||||
شرح دادخواست باسمه تعالي ریاست محترم دادگاه عمومی… با سلام احتراماً به استحضار عالی میرسانم اینجانب به موجب عقدنامهي شمارهي … در تاریخ … به عقد زوجیت خوانده درآمدم. حاصل ایام زندگی مشترکمان فرزند شیرخوار… ماههای به نام … است. خوانده مدتي است فرزندم را از من دور نگهداشته و از دسترسیام به او ممانعت بهعمل میآورد که این امر موجب بیماری من و فرزندم گشته است. اینک نظر به شیرخواره بودن فرزندم و نیازمندی شدید وی به شیر من مستند به مادهي 1169 قانون مدنی صدور حکم مبنی بر حضانت اینجانب و استرداد فرزندم مورد تقاضا است. بدواً با توجه به این که طولانی شدن دوری فرزندم موجب ورود صدمات روحی و جسمی جبرانناپذيری بر فرزندم خواهد شد مستند به مادهي20 قانون حمایت خانواده و مواد 310 و 314 قانون دادرسی مدنی صدور دستور موقت مبنی بر تحویل فوری فرزند به اینجانب مورد استدعا است. امضاء | |||||
شماره و تاریخ ثبت دادخواست شماره تاریخ | شعبه… دادگاه عمومی رسیدگی فرمایید. نام و نام خانوادگی مقام ارجاعکننده تاریخ امضاء | ||||
دادنامه (1)
خواهان: خانم خديجه … به نشاني قم،…
خوانده: آقاي يوسف … به نشاني قم،
خواستهها:
1. حضانت
2. دستور موقت
رأي دادگاه
در خصوص دعواي خواهان خانم خديجه … فرزند ابراهيم اهل و ساكن قم به طرفيت خوانده آقاي يوسف …فرزند … اهل و ساكن قم به خواسته صدور حكم حضانت و استرداد فرزند مشترك بنام … 5/1 ساله و دستور موقت فوري با اين توضيح كه خواهان اظهار داشته خوانده همسر رسمي و دائمي من است مرا از منزل اخراج كرده و فرزند مشتركمان را كه 5/1 ساله دارد از من گرفته است لذا تقاضاي صدور دستور موقت بر تحويل فرزندم و حضانت و استرداد ايشان را دارم و متعاقب طرح دعواي دادگاه صدور و دستور موقت را منوط به توديع خسارت احتمالي نموده ليكن خواهان خسارت احتمالي را توديع نكرده و زوجين در دادگاه حاضر نشدهاند و زوج دفاعي به عمل نياورده است نظر به دعوا و مدارك استنادي و با توجه به سن فرزند زوجين و بروز اختلاف و مصون ماندن دعوا از تعرض و مخالفت خوانده دادگاه دعواي اصلي خواهان را صحيح و ثابت تشخيص و با استناد به مواد 1168 و 1169 قانون مدني حكم حضانت فرزند مشترك زوجين توسط زوجه و الزام خوانده به استرداد و تحويل فرزند زوجين به زوجه را صادر و اعلام مي نمايد و در خصوص تقاضاي زوجه مبني بر صدور دستور موقت بر تحويل فرزندشان به مدت دو ماه نظر به اين كه خواهان خسارت احتمالي را توديع نكرده است دادگاه با استناد به مفهوم مخالف ماده 319 و 325 قانون آئين دادرسي مدني قرار رد دادخواست دستور موقت خواهان را صادر و اعلام مي نمايد رأي صادره غيابي و ظرف بيست روز در اين شعبه قابل واخواهي سپس در مرجع تجديدنظر قم قابل اعتراض ميباشد رأي صادره در مورد دستور موقت با اصل دعوا در مرجع تجديدنظر قم قابل اعتراض مي باشد.
رئيس شعبه …محاكم عمومي حقوقي قم
دادنامه (2)
خواهان: آقاي محمد … با وكالت آقاي مصطفی… به نشاني قم،…
خوانده: خانم شمسي با وكالت آقاي سيد محمد…به نشاني قم،…
خواسته: حضانت
رأي دادگاه
در خصوص دعوي آقاي محمد … فرزند… 30 ساله شغل كارگر تبعه افغانستان با وكالت مصطفي … به طرفيت خانم شمسي … فرزند … شغل خانه دار تبعه افغانستان با وكالت سيد محمد … بخواسته حضانت فرزند مشترك – … متولد … – با توجه به مندرجات پرونده و اظهارات طرفين و نظر به اينكه دوران اولويت حضانت مادر منقضي شده و دليلي بر عدم صلاحيت پدر ارائه نشده است دعوي مذكور مقرون به صحت تشخيص و به استناد ماده 1168 و 1169 قانون مدني رأي بر واگذاري حضانت طفل به پدر صادر و اعلام مي گردد رأي صادره حضوري است و ظرف بيست روز از تاريخ ابلاغ قابل تجديدنظر در مرجع تجديدنظر استان است .
رئيس شعبه … محاكم عمومي حقوقي قم
دادنامه (3)
خواهان: آقاي محمدرضا … به نشاني قم،…
خوانده: خانم عاطفه … به نشاني قم،…
خواسته: حضانت
رأي دادگاه
در خصوص دعواي خواهان آقاي محمدرضا… فرزند … اهل و ساكن قم به طرفيت خوانده خانم عاطفه … فرزند … اهل و ساكن قم به خواسته صدور حكم حضانت فرزندان مشترك بنامهاي … 4 ساله و … 2 ساله با اين توضيح كه خواهان اظهار داشته خوانده طلاق گرفته است دو فرزند مشترك داريم كه نزد خوانده هستند ولي ايشان توان مراقبت از بچهها را ندارد و از طرفي چون بچهها بزرگ شدهاند وابستگي آنها به مادرشان كم شده، لذا تقاضاي صدور حكم حضانت فرزندان مشترك را دارم خوانده در دادگاه حاضر نشده و دفاعي به عمل نياورده است نظر به اين كه خواهان مدركي بهجز گواهي پزشكي قانوني مربوط به سال 1387 ندارد و به استناد اين گواهي عليه خوانده شكايت نموده و در دادگاه كيفري طبق اظهارات خواهان شكايت ايشان رد شده است و از طرفي حضانت اطفال تا رسيدن به سن هفت سالگي تمام حق مادر ميباشد بناء علي هذا دادگاه دعواي خواهان را بلا دليل تشخيص و با استناد به ماده 1168 و ماده اصلاحي 1169 قانون مدني و كذا ماده 1257 قانون مدني حكم بر بطلان دعواي خواهان صادر و اعلام مي نمايد رأي صادره در مرجع تجديدنظر قم قابل اعتراض ميباشد.
رئيس شعبه … محاكم عمومي حقوقي قم
منابع
– جواهر الکلام، جلد 31.
– حائری،ابراهیمی، حق سرپرستی و نگهداری کودک(حضانت)، مجله فقه، شماره 15.
– کاتوزیان، ناصر، دورهی مقدماتی حقوق خانواده، تهران، نشر میزان، 1385، چاپ پنجم.
– لسان العرب، جلد 13.
– مجمع البحرین، جلد 6.
– مصباح المنیر، جلد 1.
– معاونت آموزش قوهی قضاییه، مجموعه نشستهای قضایی 5 و 13: مسائل قانون مجازات اسلامی، قم، نشر قضا، جلد دوم، چاپ نخست، 1386.
– معاونت آموزش قوهی قضاییه، مسائل قانون مجازات اسلامی، قم، نشر الهادی، چاپ دوم، 1382.
– معاونت آموزش قوهی قضاییه، مشاوره قضایی تلفنی 4، قم، نشر قضا، چاپ اول، 1384.
–معجم مقاییساللغه، جلد 2.
– موسویمقدم، محمد، راهنمای دعاوی خانوادگی، قم، دادگستری کل استان قم، 1386.
– مهاجری، علی، مبسوط در آیین دادرسی مدنی، جلد دوم و چهارم، تهران، انتشارات فکرسازان، چاپ اول، 1387.
نام محقق: آقای اصغر کاظمی
[1]– «جواهر الکلام»، ج 31/301.
[2]– «مصباح المنیر»، ج 1/172؛ «لسان العرب »، ج 13/122-123؛ «معجم مقاییساللغه»، ج 2/73؛ «مجمع البحرین»، ج 6/237-238.
[3]– حائری،ابراهیمی، حق سرپرستی و نگهداری کودک(حضانت)، مجله فقه، شماره 15.
[4]– کاتوزیان، ناصر، دورهی مقدماتی حقوق خانواده، تهران، نشر میزان، 1385، چاپ پنجم، 939-389.
[5]– کاتوزیان، ناصر، دورهی مقدماتی حقوق خانواده، تهران، نشر میزان، 1385، چاپ پنجم، 395-393.
[6]– کاتوزیان، ناصر، دورهی مقدماتی حقوق خانواده، تهران، نشر میزان، 1385، چاپ پنجم،401-398.
[7]– معاونت آموزش قوهی قضاییه، مجموعه نشستهای قضایی (13): مسائل قانون مدنی، قم، نشر قضا، چاپ نخست، 1383، 189.
[8]– معاونت آموزش قوهی قضاییه، مجموعه نشستهای قضایی (13): مسائل قانون مدنی، قم، نشر قضا، چاپ نخست، 1383، 191.
[9]– معاونت آموزش قوهی قضاییه، مجموعه نشستهای قضایی (13): مسائل قانون مدنی، قم، نشر قضا، چاپ نخست، 193-192.
[10]– معاونت آموزش قوهی قضاییه، مجموعه نشستهای قضایی (13): مسائل قانون مدنی، قم، نشر قضا، چاپ نخست، 194.
[11]– معاونت آموزش قوهی قضاییه، مشاوره قضایی تلفنی 4، قم، نشر قضا، چاپ اول، 1384، 308.
[12]– موسویمقدم، محمد، راهنمای دعاوی خانوادگی ، قم، دادگستری کل استان قم، 130.
منبع:دادگستری قم،
http://www.dadgostariqom.ir/SubjectView/tabid/145/Code/58/Default.aspx