Law

موسسه حقوقی عدل فردوسی به شماره ثبتی ۲۷۷۹۴

پیگیری کلیه دعاوی خود را با اطمینان به ما بسپارید.

دعاوی خانواده

کلیه دعاوی حقوقی خانوادگی اعم از مطالبه مهریه ، حضانت فرزند ، تمکین و طلاق را به ما بسپارید.

دعاوی ملکی

برای پیگیری دعاوی ملکی اعم از سرقفلی ، حق کسب ، پیشه ، تجارت و تخلیه اماکن مسکونی و تجاری با ما تماس بگیرید.

دعاوی کیفری

برای پیگیری کلیه دعاوی کیفری اعم از چک بلامحل كيفري، فروش مال غیر ، خیانت در امانت ، کلاهبرداری و ... با ما تماس بگیرید.

دعاوی حقوقی

برای پیگیری کلیه دعاوی حقوقی اعم از چک ، مطالبه خسارت ، سفته ، رسید ،دعاوي مالي ، ارث ، سهم الارث ، وصیت با ما تماس بگیرید.

دعاوی شهرداری ها

این موسسه کلیه دعاوی شهرداری ها مانند دریافت غرامت طرح‌هاي دولتي ، کمسیون ماده ۱۰۰ و غیره را نیز می پذیرد.

دعاوی دیوان عدالت

این موسسه دعاوی مرتبط با کمسیونهای ماده ۱۰۰شهرداری ها و غیره را در دیوان عدالت اداری می پذیرد.

907

مقالات حقوق جزایی

548

مقالات حقوق خانواده

965

مقالات حقوق خصوصی

دادنامه شماره533 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري با موضوع صلاحيت هيأتهاي تشخيص و حل اختلاف كار …

 
رأي شماره533 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري با موضوع صلاحيت هيأتهاي تشخيص و حل اختلاف كار در رسيدگي به هرگونه اختلاف بين كارگر و كارفرما ناشي از اجراي قانون كار
شماره هـ/89/192                                                         16/12/1389
تاريخ: 25/11/1389     شماره دادنامه: 533      کلاسه پرونده: 89/192
       مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
       شاکي: آقاي سيدحسن حسيني.
       موضوع شكايت و خواسته: ابطال بخشنامه‎هاي شماره 29133 مورخ 20/4/1388 و شماره 86679 مورخ 24/7/1388 وزارت کار و امور اجتماعي.
       گردشکار: به موجب بخشنامه شماره 29133 مورخ 30/4/1388 مديرکل تنظيم و نظارت بر روابط کار وزارت کار و امور اجتماعي و بخشنامه 86679 مورخ 24/8/1388 معاون روابط کار وزارت کار و امور اجتماعي مقرر گرديده « صدور رأي مبني بر الزام کارفرما به اجراي ماده 148 قانون کار صرفاً از زمان لازم‎الاجراء شدن قانون کار جمهوري اسلامي ايران (15/12/1369) در حدود صلاحيت و اختيارات مراجع حل اختلاف بوده و براي ايام ماقبل زمان مذکور حتي به فرض اثبات وجود رابطه کار في‎مابين طرفين و درج آن در رأي صادره، الزام به اجراي ماده 148 قانون کار موضوعيت نداشته و خواهان از طرق ديگر قانوني مي‎بايست دعوي خود در خصوص آن ايام را پيگيري نمايد.» شاکي به موجب دادخواست تقديمي مدعي است بخشنامه‎هاي معترض‎عنه مغاير ماده148 قانون کار مي‎باشند که کارفرمايان کارگاه‎هاي مشمول قانون را مکلف به بيمه نمودن کارگران واحدهاي خود دانسته است. در بند 5 بخشنامه 29133 مورخ 30/4/1388 مرجع تاييدکننده احراز خلاء بيمه‎اي را صرفاً سازمان تأمين اجتماعي دانسته، حال آنکه سازمان مذکور به عنوان يکي از طرفين مدعي عرفاً و قانوناً نمي‎تواند مرجع تصميم گيرنده در اين خصوص باشد.
       مشتکي‎عنه در مقام دفاع به موجب نامه شماره 42122 مورخ 3/5/1389 اشعار داشـته است که به موجب ماده 148 قـانون کار جمهوري اسـلامي ايران مقرر شده است « کارفرمايان کارگاه‎هاي مشمول اين قانون مکلفند براساس قانون تأمين اجتماعي، نسبت به بيمه نمودن کارگران واحد خود اقدام نمايند.» همچنين رأي شماره 30 ـ 29 مورخ 26/1/1386 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري داير بر صلاحيت مراجع حل اختلاف موضوع فصل نهم قانون کار در رسيدگي به دعاوي مربوط به ماده 148 قانون کار مي‎باشد که دستورالعمل مورد اعتراض در مقام تبيين لزوم و چگونگي اجراي رأي شماره 30 ـ 29 مورخ 26/1/1386 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري بوده است. لازم به ذکر است متن شکوائيه خواهان که در ارتباط با دادنامه شماره 622 مورخ 16/12/1388 هيأت حل‌اختلاف مستقر در اداره کار و امور اجتماعي شهرستان کاشان تنظيم شده است، دائر بر اعتراض نسبت به رد شکايت وي در خصوص عدم واريز حق بيمه مربوط به ايام کارکرد 15/1/1360 تا 29/12/1366 مي‎باشد.
       2ـ همانگونه که مستحضرند دعاوي مربوط به زمان حاکميت قانون کار سابق مصوب 1337 يعني قبل از لازم‎الاجراء شدن قانون حاضر (14/12/1369) مي‎بايست برطبق احکام قانون مذکور مورد رسيدگي قرار گيرد. نظر به اينکه در قانون کار سال 1337 حکمي در خصوص لزوم بيمه نمودن کارگر توسط کارفرما وجود نداشته و اين الزام صرفاً در قانون تأمين اجتماعي مصوب 1354 مقرر بود، لذا مراجع حل اختلاف موضوع فصل نهم قانون کار که به موجب ماده 157 قانون کار مصوب 29/8/1369 و ماده 37 قانون کار مصوب 26/12/1337 صالح به رسيدگي به اختلاف کارگر و کارفرما ناشي از اجراي قانون کار و مقررات تبعي آن و نه قانون تأمين اجتماعي هستند، با فقدان حکم قانوني در خصوص الزام کارفرما به بيمه نمودن کارگر در قانون کار سال 1337 و عدم مجوز قانوني براي تسري حکم مذکور به ماقبل، ناگزير از رد شکايات مربوط به درخواست الزام کارفرما به واريز حق بيمه کارگر مربوط به ايام بيش از لازم‎الاجراء شدن قانون کار سال 1369 و حاکميت قانون کار سال 1337 مي‎باشند. هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان علي‎البدل شعب ديوان تشكيل و پس از بحث و بـررسي و انجام مشاوره با اکثريت آراء بـه شرح آتي مبادرت بـه صدور رأي مي‎نمايد.
رأي هيأت عمومي
       نظر به اينکه عموم ماده 157 « قانون کار» مفيد صلاحيت هيأت‌هاي تشخيص و حل اختلاف کار در رسيدگي به هرگونه اختلاف بين کارگر و کارفرما ناشي از اجراي « قانون کار» مصوب 1369 و ساير مقررات کار مي‎باشد، لذا اطلاق بخشنامه‎هاي معترض‎عنه در حدي که نافي اختيار هيأت هاي مذکور در رسيدگي به اختلافات کارگر و کارفرما ناشي از اجراي « قانون کار» و ساير مقررات کار نسبت به سال‎هاي قبل از لازم‎الاجراء شدن « قانون کار» مي‎باشد، خارج از حدود اختيارات مرجع وضع و خلاف قانون تشخيص و به استناد بند 1 ماده 19 و ماده 42 قانون ديوان عدالت اداري ابطال مي‎گردند.
هيأت عمومي ديوان عدالت اداري ـ معاون قضائي ديوان عدالت اداري ـ مبشري
http://hvm.ir/lawdetailnews.asp?id=46547
 

برچسب ها:, ,

حل مشکلات

موسسه حقوقی عدل فردوسی با بهره گیری از مجرب ترین وکلای پایه یک دادگستری سعی در حل مشکلات حقوقی شما دارد.

تماس با ما

ارتباط با ما

شما میتوانید برای حل کلیه مشکلات حقوقی خود با موسسه حقوقی عدل فردوسی تماس حاصل فرمایید.

تماس با ما

کمک به شما

شما می توانید برای حل کلیه دعاوی حقوقی خود اعم از کیفری ، جزایی ، خانوادگی و.. از وکلای موسسه حقوقی عدل فردوسی استفاده فرمایید.

تماس با ما

بانک جامع مقالات

مقالات موسسه حقوقی عدل فردوسی با بهره گیری از بانکی بالغ بر ۳۰۰۰ مقاله ی حقوقی در اختیار شما می باشد.

تماس با ما