Warning: session_start(): open(/opt/alt/php74/var/lib/php/session/sess_db2ed0aa0e08ace40db870e425f6288a, O_RDWR) failed: Disk quota exceeded (122) in /home/doseir/domains/ferdose.ir/public_html/wp-content/themes/differ_parmis/warp/systems/wordpress/src/Warp/Wordpress/Helper/SystemHelper.php on line 489

Warning: session_start(): Failed to read session data: files (path: /opt/alt/php74/var/lib/php/session) in /home/doseir/domains/ferdose.ir/public_html/wp-content/themes/differ_parmis/warp/systems/wordpress/src/Warp/Wordpress/Helper/SystemHelper.php on line 489
شبيه ‏سازي انسان‏ » موسسه حقوقی عدل فردوسی
Law

موسسه حقوقی عدل فردوسی به شماره ثبتی ۲۷۷۹۴

پیگیری کلیه دعاوی خود را با اطمینان به ما بسپارید.

دعاوی خانواده

کلیه دعاوی حقوقی خانوادگی اعم از مطالبه مهریه ، حضانت فرزند ، تمکین و طلاق را به ما بسپارید.

دعاوی ملکی

برای پیگیری دعاوی ملکی اعم از سرقفلی ، حق کسب ، پیشه ، تجارت و تخلیه اماکن مسکونی و تجاری با ما تماس بگیرید.

دعاوی کیفری

برای پیگیری کلیه دعاوی کیفری اعم از چک بلامحل كيفري، فروش مال غیر ، خیانت در امانت ، کلاهبرداری و ... با ما تماس بگیرید.

دعاوی حقوقی

برای پیگیری کلیه دعاوی حقوقی اعم از چک ، مطالبه خسارت ، سفته ، رسید ،دعاوي مالي ، ارث ، سهم الارث ، وصیت با ما تماس بگیرید.

دعاوی شهرداری ها

این موسسه کلیه دعاوی شهرداری ها مانند دریافت غرامت طرح‌هاي دولتي ، کمسیون ماده ۱۰۰ و غیره را نیز می پذیرد.

دعاوی دیوان عدالت

این موسسه دعاوی مرتبط با کمسیونهای ماده ۱۰۰شهرداری ها و غیره را در دیوان عدالت اداری می پذیرد.

907

مقالات حقوق جزایی

548

مقالات حقوق خانواده

965

مقالات حقوق خصوصی

شبيه ‏سازي انسان‏

 

«cloning»تهيه و تنظيم‏عبدالرسول هاجري‏

 

مقدمه‏

روز جمعه 27 دسامبر سال 2002 ميلادي – 6 دي ماه خبر تولد اولين نوزاد همسان‏سازي شده به سراسر جهان مخابره شد. پيش از اين، هنگامي که «راجراسپاتيسوود» – کارگردان مشهور آمريکايي – روياهايش را در مورد انسان شبيه‏سازي شده روي پرده نقره‏اي سينما کشيد، هيچ کس تصور نمي‏کرد اين روياروزي به واقعيت بپيوندد امّا شرکت آمريکايي کلونايد (clonaid)(1) آن را به واقعيت تبديل کرد. به گزارش رسانه‏هاي خبري جهان، شرکت کلونايد – که مقر آن در فلوريدا است – روز جمعه خبر تولد اولين نوزاد همسان‏سازي شده را اعلام کرد. شبکه تلويزيوني «بي‏بي‏سي» در ساعات پاياني آن روز گزارش داد نوزاد همسان‏سازي‏شده يک دختر است که 3 کيلو و 200 گرم وزن دارد. به گفته خانم «بريژيت بويسلير» شيمي‏دان و مدير شرکت يادشده «ايو» (EVe) يا «حوا» روز پنج‏شنبه از طريق مهندسي ژنتيک و فرآيند مشابه‏سازي در آزمايشگاه متولد شد. بويسلير طي مصاحبه‏اي گفت: شرکت تحت مديريت او با بهره‏گيري از روش «کلونينگ» توانسته است از سلول پوست بدن يک زن 31 ساله آمريکايي جنيني را توليد کند که در نهايت به تولد نوزاد دختري با وزن 3 کيلو و 200 گرم انجاميده است. اين کودک از هر جهت شبيه زن 31 ساله است و وقتي به سن رشد برسد، از نظر شباهت درست همانند يکديگر خواهند بود. وي هم‏چنين از احتمال تولد چهار نوزاد شبيه‏سازي شده ديگر خبر داد که دو نفر از آن‏ها با استفاده از سلول بچه‏هاي مرده شبيه‏سازي شده‏اند. مسؤولان گروه «امداد شبيه‏سازي» – گروهي که موفق به متولد کردن «ايو» شده‏اند – اعلام کرده‏اند که اين نوزاد تحت مراقبت‏هاي دقيق تيم پزشکي است و قرار است «شبيه‏سازي» شده بودن وي توسط يک تيم پزشکي بي‏طرف از طريق آزمايش‏هاي‏ژنتيک (دي. ان. اي) اثبات شود. اين در حالي است که جزئيات ديگر پيرامون نحوه تولد اين دختر غيرحقيقي و محل تولد آن کاملاً محرمانه اعلام شده است. «فوکوياما» که پيش از اين در سال 1989 نظريه «پايان تاريخ» را مطرح کرده بود، اخيراً تحت تأثير شبيه‏سازي و پيشرفت‏هاي ژنتيک اعلام نمود: «ما به پايان تاريخ نرسيده‏ايم زيرا هنوز به انتهاي پيشرفت علم نرسيده‏ايم.»(2) امروزه مسأله کلونينگ يا شبيه‏سازي انسان‏ها به يک بحث جهاني و همگاني تبديل شده است. اگرچه هنوز جزئيات اين مسئله براي جهانيان روشن نيست، در عين حال افراد و گروه‏هاي بسياري در سراسر دنيا با مطالعات پيگير و مستمر تبيين اين پديده نوين را از ابعاد گوناگون دنبال مي‏کنند. چيستايي کلونينگ (Cloning) «کلون» واژه‏اي يوناني است که براي «جوانه»و «ترکه چوب» به کار رفته است. «کلونينگ» به تبع ريشه لغوي خود به معناي «جوانه زدن و تکثير کردن» است. در علم زيست‏شناسي امّا کلونينگ عبارت است از تکثير موجود زنده بدون آميزش جنسي. به عبارت ديگر کلونينگ يعني توليد موجودات زنده‏اي که بر خلاف روال معمول از ترکيب يک سلول نر و يک سلول ماده به وجود نيامده‏اند امّا از نظر ژنتيکي کاملاً شبيه همان موجودي هستند که سلول يا سلول‏هاي اوليه از آن جدا شده‏اند. هر يک از موجودات جديد را «کلون»(3) مي‏گويند که از نظر ژنتيکي (وراثت) شبيه هم هستند و اگر تعداد اين‏ها زياد باشد، تشکيل «کولوني» مي‏دهند. کولوني عبارت است از گروهي از «ارگانيسم‏ها» و يا گروهي از سلول‏ها که از يک «ارگانيسم» واحد بدون آميزش جنسي تکثير يافته باشند. کلونينگ به زبان ساده‏تر عبارت است از مشابه‏سازي يا دوقلو و چندقلوسازي موجود زنده، بدون آميزش جنسي که‏از پيوند يک سلول «سوماتيک»(4) (غيرجنسي) به تخمک ماده پديد آيد. در کلونينگ، موجود زنده بدون آميزش جنسي (مانند قلمه زدن درخت) تکثير مي‏شود. نسخه مطابق اصل، به گونه‏اي که تمام ويژگي‏هاي وراثتي موجود در سلول‏هاي موجود اصلي را داراست و موجود به دست آمده، تصوير کامل آن موجود پيشين است هم‏چنان‏که از کتابي هزاران نسخه چاپ مي‏شود، اين نسخه‏ها همه کاملاً مشابه نسخه اصلي است. تبيين و تشريح فرآيند کلونينگ‏ بدن از واحدهاي کوچکي تشکيل مي‏شود که به آن‏ها سلول مي‏گويند. در همه سلول‏هاي بدن يک موجود زنده، هسته‏اي وجود دارد که ذخيره ژنتيکي يا DNAيکسان دارند و بالقوه اين امکان را دارند که به يک موجود زنده کامل تبديل شوند. در عمل کلونينگ از يک سلول جسمي تمايز يافته[ مثلاً يک سلول پوست يا يک سلول استخواني يا هر سلول غيرجنسي ديگر] يک موجود زنده کامل متولد مي‏شود. بدين صورت که محققان ژنتيک، DNAيک سلول تمايز يافته را استخراج کرده و آن را جايگزين DNAو هسته‏اي مي‏کنند که از تخمک ماده جدا کرده‏اند. بعد از 5 روز تخمک بارور شده به وسيله سلول اصلي تقسيم مي‏شود و شروع به رشد مي‏کند. در اين جا تخمک بارور شده را به رحم مادر منتقل مي‏کنند تا به شيوه طبيعي تبديل به جنين شود. درباره «دالي»(5) (گوسفند شبيه‏سازي شده) نيز همين اتفاق افتاد. يان ويلموت جنين‏شناس اسکاتلندي و همکارانش در «مؤسسه جنين‏شناسي روسلين اسکاتلند» در سال 1997، هسته يکي از سلول‏هاي غده پستاني يک ميش از نژاد «فين دورست» را وارد سلول تخمک يک ميش صورت سياه کردند و بعد با استفاده از جريان الکتريکي روند جوش خوردن هسته و بقيه اجزاي سلول و همين تقسيم سلولي را تحريک کردند. سلول جديد در داخل رحم ميش صورت سياه قرار داده شد و پس از چند ماه، دالي به دنيا آمد. بره‏اي که از نظر ژنتيکي (وراثتي) کاملاً شبيه همان ميش نژاد «فين دورست» بود و صورتش هم سياه نبود امّا در داخل رحم ميش صورت سياه بزرگ شده بود و او را به عنوان مادرش مي‏شناخت(پيوست شماره 1)گونه‏هاي شبيه‏سازي‏ پژوهشگران و متخصصان علوم پزشکي، به طور کلي مقوله شبيه‏سازي انسان را از پنج طريق دنبال مي‏کنند: اولين روش بدين صورت است که مقداري تخمک از زني گرفته مي‏شود و در يک محفظه خاص آزمايشگاهي بارور مي‏شود. در مرحله بعد، هر يک از تخمک‏ها با بيشتر از يک اسپرم زنده بارور مي‏شود. حال آن‏که اين عمل، يک حالت غيرعادي است زيرا در روال طبيعي، هر تخمک با يک اسپرم زنده بارور مي‏شود. پس از اين‏که تخمک با بيشتر از يک اسپرم بارور شد، سلولِ تخمک بارور شده به دو قسمت تقسيم مي‏شود سپس پوسته نازک اطراف سلول به وسيله آنزيم برطرف مي‏گردد و به اين ترتيب دو سلول از هم جدا شده و هر کدام با پوسته مصنوعي که جايگزين پوسته قبلي است، پوشيده مي‏شود تا با طي مراحل رشد به جنين تبديل شود. گفتني است از آن‏جا که تخمک مذکور با بيش از يک اسپرم بارور شده، سير تقسيم و تکثير خودش را به شيوه‏اي که گذشت ادامه مي‏دهد تا به پرورش مجموعه‏اي از جنين‏ها – که در ژن‏هاي حاوي اطلاعات وراثتي مطابق يکديگرند – منتهي شود. گروهي از پزشکان و متخصصان ژنتيک تقريباً دو سال پيش از اين روش پرده برداشتند و ادعا کردند علم پزشکي تا دو سال آينده مي‏تواند جنين‏هاي شبيه‏سازي شده انسان توليد کند امّا همه اين فعاليت‏ها به شکست انجاميد زيرا تمام تخمک‏هايي را که با بيش از يک اسپرم بارور کرده بودند، بعد از مدتي کوتاه به سرعت مردند. دومين روش شيوه شبيه‏سازي الکترومغناطيسي است. در اين شيوه سيم‏هايي ظريف و حساس از يک دستگاه اختراع شده به نقاط خاصي از مغز شخصي که بايد از او کپي‏برداري شود و کسي که خصوصيات به او منتقل مي‏شود، وصل مي‏شود. سپس اين دستگاه تمام شناخت‏ها و علوم ذخيره شده در نزد شخص اول را کپي گرفته و تمام ذخيره‏هاي علمي موجود در مغز شخص دوم را پاک مي‏کند تا معلومات و شناخت‏هاي کپي‏برداري شده را جايگزين معلومات قبلي کند، مانند آن‏چه در نوارهاي کاست انجام مي‏گيرد. اين گونه شبيه‏سازي به رغم همه تلاش‏ها و پژوهش‏هاي علمي که صورت گرفته است تاکنون با شکست مواجه شده است. سومين روش، شيوه شبيه‏سازي از راه کشت است که در آن مغز يک انسان مرده در سر انسان زنده‏اي کار گذاشته مي‏شود تااين شخص زنده در تفکراتش نسخه‏اي مطابق با شخص مرده باشد. اين شيوه نيز تاکنون به نتيجه نرسيده است زيرا جدا کردن مغز از انسان زنده، مرگ حتمي او را به دنبال دارد لذا نتيجه‏اي که از اين گونه عمل گرفته مي‏شود اين است که مغز انسان مرده‏اي به مرده ديگر پيوند مي‏خورد. چهارمين روش، جراحي ژنتيک است. در اين شيوه شبيه‏سازي، سلول‏هايي که سالم مانده‏اند از عضو آسيب‏ديده فرد بيمار توسط جراحي ژنتيک جدا مي‏شوند و در لوله‏هاي آزمايشگاهي بارور مي‏شوند و بعد از آن‏که به يک عضو کامل (چشم، کليه، قلب، يا…) تبديل شد، آن را در بدن بيمار کار مي‏گذارند. پنجمين روش همان شيوه‏اي است که با ورود اولين ثمره‏اش (دالي) به عرصه وجود، از اعتبار و شهرت بيشتري در محافل علمي برخوردار است. در اين روش – چنان‏که گفته شد – از راه نمونه‏برداري از سلول جسمي يک شخص – مرد يا زن – عمل مي‏شود. سپس هسته و ذخيره ژنتيکي اين سلول با يک تخمک که از هسته‏اش تخليه شده، تلفيق مي‏شود به گونه‏اي که هسته ميهمان به وسيله تحرکات الکتريکي دقيق در داخل تخمک جايگزين مي‏شود. تخمک جديد سپس در رحم يک زن کشت شده تا رشد نموده و به جنين تبديل شود. پيشينه و آينده شبيه‏سازي‏ برخلاف آن‏چه تصور مي‏کنيم، کلونينگ اکتشافي جديد نيست. اين عمل ميليون‏ها سال است که در جهان اطراف ما رخ مي‏دهد. از موجودات تک‏سلولي گرفته تا بسياري از گياهان و جانداران بدين وسيله توليد مثل مي‏کنند. قلمه‏زني درختان و گياهان براي توليد و تکثير آن‏ها در بدوي‏ترين جوامع انساني به چشم مي‏خورد. نمونه ديگر زنبورهاي عسل هستند که با عمل کلونينگ تکثير مي‏شوند. ملکه زنبورها در تمام عمر خود يک بار آميزش و جفت‏گيري مي‏کند و يک تخم از آن به وجود مي‏آيد که همين تخم در بدن ملکه تکثير مي‏شود و هزاران تخم ديگر از آن توليد مي‏شود که هر کدام به يک زنبور تبديل مي‏شود. از اين نمونه‏ها که بگذريم، شبيه‏سازي انسان‏ها نيز پديده نويي نيست. هزاران سال است که اين پديده در طبيعت رخ مي‏دهد. دوقلوها و چندقلوها از تقسيم يک سلول تخم به وجود مي‏آيند. به عبارت ديگر از لقاحِ اسپرم و تخمک، يک‏سلول (تخم) توليد مي‏شود که تمام مشخصات يک موجود زنده در آن – بالقوه – وجود دارد. اين تخم در مرحله بعد به دو، چهار و… تقسيم مي‏شود. تخم‏ها در هنگام تقسيم، اگر از يکديگر جدا شوند، هر کدام از آن‏ها جداگانه رشد مي‏کنند و به دو انسان کاملاً مشابه تبديل مي‏شوند. بنابراين طبيعت و نظام هستي را بايد اولين مخترع و معلم شبيه‏سازي برشمرد که با همانندسازي انسان‏ها، حيوانات و گياهان، به اذهان جست‏وجوگر آدمي تلنگر زد و آن‏ها را به خود متوجه کرد. سال‏هاست که دانشمندان علوم طبيعي به‏ويژه محققان و مهندسان ژنتيک تلاش مي‏کنند از اسرار و رموز شبيه‏سازي پرده بردارند و با بازآفريني و تقليد از طبيعت، شبيه‏سازي را از روال عادي و انحصار طبيعت خارج کنند. کساني که زيست‏شناسي خوانده‏اند با نام «مندل» و داستان جذاب اصلاح نژاد «لوبيا» آشنا هستند. تا يک دهه قبل حکايت اين کشيش دانشمند از دو نظر جذاب بود. نخست بازي با احتمالات رياضي و دوم افزايش قدرت بشر براي پرورش دادن گياهان مطلوب و جلوگيري از تکثير نمونه‏هاي ناياب. مندل با شناسايي ژن‏هاي غالب و مغلوب پيش‏بيني کرد که با چنين دانشي مي‏توان لوبياي سبز، گوجه فرنگي خوش طعم و گردوي درشت و نظاير آن توليد کرد. اين بازي جذاب و اميدوارکننده براي دانشمندان علم ژنتيک به‏ويژه گروهي که در حوزه‏هاي پزشکي مانند جنين‏شناسي مشغول بودند، معنايي ديگر داشت. نخستين پرسش اين بود که اگر نژاد گياهان اصلاح‏پذير باشد، شايد حيوانات را هم بتوان اصلاح کرد. در اين مسير، دانشمندي به نام «گوردون» براي اولين بار در دهه شصت موفق شد قورباغه‏هاي شبيه‏سازي شده را به دنيا آورد، هرچند اين قورباغه‏ها چند روز بيشتر زنده نماندند. اين روند پس از گوردون ادامه و گسترش يافت. در دهه 1980 دانشمندان دانشگاه «آلگني»(6) از گويچه‏هاي قرمز قورباغه بالغ تعدادي قورباغه توليد کردند امّا اين‏ها با وجود اين‏که شنا مي‏کردند و غذا مي‏خوردند و چشمان و اندامشان رشد کرد، در نيمه راه «متامورفوز»(7) شده و مردند. دانشمندان در «اورگان»(8) آمريکا ميمون‏ها را کلون نموده و سالم متولد کردند.

 

امّا مطالعات ژنتيک به شبيه‏سازي حيوانات ختم نشد. تنها سه دهه وقت نياز بود تا «هال – استيل من» در اکتبر سال 1993 در انجمن آمريکايي باروري در مونترال کانادا شيوه وسوسه‏انگيز شبيه‏سازي انسان را براي اولين بار مطرح کنند. دکتر «جري هال»(9) در دانشگاه جرج واشنگتن مونترال در گزارشي به انجمن باروري امريکا اعلام کرد که کلونينگ انساني را انجام داده است. دو روز پس از انتشار اين خبر، عکس‏العمل‏هاي متعدد و متفاوتي در جهان صورت گرفت و مسأله کلونينگ انساني از نظر اخلاقي به طور جدي در محافل علمي و رسانه‏هاي گروهي مطرح شد. کلون‏هاي انسانيِ دکتر هال امّا مدت زيادي زنده نماندند و به زودي از بين رفتند. همين امر موجب شد جنجال‏هاي علمي و سياسي تا حدود زيادي فروکش کند تا اين‏که در سال 1997 جهان با نوع جديدي از کلونينگ روبه‏رو شد. «يان ويلموت» جنين‏شناس اسکاتلندي و همکارانش در آزمايشگاه مؤسسه جنين‏شناسي روسلين(10) در نزديکي ادنبورگ، گوسفندي را توليد کردند که زايش او نيازي به سلول‏هاي جنسي نداشت و مانند آن را مي‏شد تا بي‏نهايت ساخت. اين خبر حيرت‏آور که توسط نشريه «ني‏چر»(11) منتشر شد، در نظر اغلب دانشمندان و صاحب‏نظران غيرممکن مي‏نمود. خبر اين بود که دانشمند اسکاتلندي پس از 276 آزمايش ناموفق توانسته است يک سلول از نسج غده پستان يک ميش سفيد باردار بردارند و آن را در داخل «اوول»(12) (تخمک) بدون هسته گوسفند ماده ديگر جا دهد و سپس آن را در رحم همان گوسفند دوم که سر آن موي سياه داشت، بکارند. پس از مدتي يک برّه سالم و سرزنده متولد شد که کاملاً شبيه گوسفند سفيد بود. اين گوسفند که دالي(13) نام گرفت به خلاف موارد مشابه، زنده ماند و رشد کرد و به خاطر تولد او، سال 1997 را سال «انقلاب در شبيه‏سازي» ناميدند. تجارب ارزشمند به‏دست‏آمده در خصوص مطالعات شبيه‏سازي از يک سو و توفيقات اميدوارکننده دانشمندان در آفرينش و توليد نمونه‏هاي شبيه‏سازي شده از سوي ديگر به گستره و عمق مطالعات و تحقيقات ژنتيکي در کشورهاي مختلف دنيا دامن زد. پديده‏اي که کلونينگ يا شبيه‏سازي نام گرفته بود به آدميان هشدار مي‏داد که اگر دانشمندان ژنتيک پس از گياهان و حيوانات به سراغ انسان‏ها بيايند، هيچ کس درامان نيست. امّا آن‏چه که زماني داستاني تخيّلي بود، به تدريج به واقعيت مي‏پيوست. «سورنيو آنتينوري» جنين‏شناس ايتاليايي در سال 2001 اعلام کرد: تحقيقات براي ساختن انسان به شيوه شبيه‏سازي آماده است و من مي‏خواهم انسان‏هاي هم‏ذات و هم‏شکل بسازم و به بازار عرضه کنم. دانشمندان ژنتيک، ادعاي آنتينوري را جدي گرفتند زيرا او همان کسي بود که چندي پيش زني را در سن 62 سالگي بارور کرد و کودکي برايش زاياند که به پدر و قوانين حقوقي و عرفي (ازدواج) نيازي نداشت. وي در کنفرانس مطبوعاتي‏اش تصريح کرد: خانمي که حامل جنين شبيه‏سازي شده است در آخرين روزهاي حمل خود به سر مي‏برد و حمل به صورت طبيعي خود پيش مي‏رود. آنتينوري گفت وزن جنين 5/2 کيلوگرم است و از ذکر نام کشوري که قرار است اين تولد در آن صورت گيرد، خودداري کرد. بالاخره چهار سال پس از تولد دالي، خبر هراس‏انگيزي که همه انتظار وقوعش را مي‏کشيدند در روز جمعه 27 دسامبر 2002 ميلادي – 6 دي ماه 1381 – به جهان مخابره شد: نخستين نوزاد همسان‏سازي شده انسان توسط شرکت امريکايي کلونايد متولد شد. اين خبر توسط خانم بريژيت بويسلير شيميدان و رئيس شرکت کلونايد اعلام شد. امّا آيا شبيه‏سازي انسان و جست‏وجوگري راز و رمز آن به همين جا ختم مي‏شود؟ گمانه‏زني‏هاي علمي و عوامانه از آينده مبهم اين پروژه خبر مي‏دهد. در حقيقت آينده شبيه‏سازي انسان‏ها، اصلاً آينده روشني نيست. روزگاري را فرض کنيد که شرکت‏هاي کلونينگ کاتولوگ‏هايي را در اختيار هر کس قرار مي‏دهند که پر از عکس بچه‏ها همراه با پرونده کامل خصوصيات جسمي و روحي آنهاست و هر کس مي‏تواند يکي از آن‏ها را انتخاب کند و سفارش دهد و پس از چند ماه، کودک را با پست سفارشي دريافت کند. دوراني را فرض کنيد که شرکت‏هاي شبيه‏سازي، انسان‏هاي دست دومي را توليد مي‏کنند تا اعضاي آنان را براي پيوند بفروشند. آن‏ها را به جبهه‏هاي جنگ بفرستند يا مانند موش آزمايشگاهي در اختيار شرکت‏هاي تحقيقاتي قرار دهند… . و روزگاري را تصور کنيد که ديگر هيچ کس خصوصيات منحصر به خودش را ندارد مثلاً 200 هزار انسان مدل C845-Bوجود دارند که در نقاط مختلف دنيا زندگي مي‏کنند و با هيچ وسيله‏اي هم نمي‏شود آن‏ها را از هم تشخيص داد.بازتاب‏هاي جهاني کلونينگ‏ 1. بازتاب‏هاي سياسي‏ موضوع شبيه‏سازي – به‏ويژه در مورد انسان – بازتاب‏هاي مختلفي را در جهان علم، سياست و مذهب به همراه داشته است. در قبال شمار اندک افراد و گروه‏هايي که به تحسين و تمجيد اين پديده پرداخته‏اند، اکثريت قريب به اتفاق مواضعِ اعلام‏شده، بر ضد پديده کلونينگ جهت‏گيري شده است. کلونينگ از معدود موضوعاتي است که سياستمداران، دانشمندان علوم طبيعي، فلاسفه و متکلمان، اديان و مذاهب مختلف در حرکتي هماهنگ به مخالفت با آن پرداخته‏اند. ژاک شيراک، رئيس جمهوري فرانسه همتاسازي انسان را يک اقدام جنايتکارانه خواند و خواستار ممنوع شدن آن در سراسر جهان شد. شيراک از تمامي کشورها خواست تا ضمن همراهي با پيشنهاد آلمان و فرانسه در خصوص جلوگيري از اين اقدام، براي ممنوعيت جهاني همتاسازي انسان تلاش کنند. پيش از او نيز فرانسوا ميتران – رئيس جمهوري فقيد فرانسه – شبيه‏سازي را پديده‏اي وحشتناک خوانده بود. کشورهاي فرانسه و آلمان در سال 2001 ميلادي پيشنهاد تصويب کنوانسيوني در خصوص ممنوعيت همتاسازي انسان را به سازمان ملل ارائه کردند. مقامات آلماني به سرعت خاطرنشان کردند که آزمايش‏هاي ژنتيکي همچون مانند آزمايش «هال – استيل من» درباره کلونينگ جنين انسان يک جرم عليه دولت و جامعه محسوب مي‏شود و تا پنج سال محکوميت زندان دارد. در انگليس براي کلونينگ انسان، اجازه‏نامه لازم است که براي اين کار هيأتي از طرف دولت تعيين شده است و اين هيئت نيز از صدور چنين اجازه‏اي خودداري مي‏کند. متجاوزان از اين امر به ده سال زندان محکوم خواهند شد. در ژاپن، هر نوع پژوهش درباره «کلونينگ» ممنوع است.(1) کميسارياي اروپا نيز مطالعات شبيه‏سازي را محکوم کرد و اعلان کرد که قصد حمايت از اين گونه بررسي‏ها را ندارد. نماينده رسمي بررسي‏هاي علمي امريکا – فيليپ بوسکوان – در بيانيه مطبوعاتي اعلان نمود که هر چه دانش و تکنولوژي بدان مي‏رسد و انجام مي‏دهد، امر شايسته‏اي نيست. جرج بوش رئيس جمهوري امريکا، استفاده از جنين انسان براي شبيه‏سازي را کاري اشتباه دانست و آن را محکوم‏کرد. دولت ايالات متحده تحت تأثير راست‏گرايان ديني، هر گونه سرمايه‏گذاري حکومتي را در اين زمينه ممنوع اعلام کرده است. سازمان ملل متحد اعلام نموده است که از قراردادهايي که مانع شبيه‏سازي است. حمايت مي‏کند. اين سازمان توسط کميته‏اي تخصصي قراردادي بين‏المللي را بررسي و تصويب کرد که شبيه‏سازي را به منظور حفظ شؤون اخلاقي و جلوگيري از تنش‏هاي موجود جهاني منع مي‏نمايد. اين کميته هم‏چنين به مدت يک هفته نشست‏هايي را به منظور اتخاذ تدابير مناسبت بين‏المللي براي برخورد با شبيه‏سازي انسان برگزار کرد. به دنبال آن مجمع عمومي سازمان ملل به درخواست فرانسه و آلمان، قانون منع شبيه‏سازي را تصويب کرد. 2. واکنش‏هاي دانشمندان و مراکز علمي‏ موج مخالفت‏ها با شبيه‏سازي انسان تنها به جهان سياست ختم نمي‏شود. دانشمندان علوم طبيعي و مراکز و مؤسسات علمي و پژوهشي همگام با جهان سياست به مخالفت با اين پديده پرداخته‏اند. اين مخالفت‏ها در رسانه‏هاي گروهي جهان بازتاب وسيعي داشته است. خبرگزاري فرانسه از لندن به نقل از «دکتر هري گريفمن» سخنگوي موسسه روسلين گفت: شبيه‏سازي انسان قطعاً عملي قابل نکوهش است. موسسه روسلين همان موسسه‏اي است که اولين گوسفند شبيه‏سازي شده (دالي) را به جهان معرفي نمود. در آلمان دکتر هانس برنارد وام برگ»(14) معلم اخلاق پزشکي، شبيه‏سازي براي به دست آوردن اندام‏هاي يدکي به منظور استفاده در پيوند اعضاء را مردود دانست و آن را نوعي بردگي ناميد. «جرمي ريفلن»(15) موسس گروه پاسدار بيوتکنولوژي، کلونينگ را تصوير تيره‏اي از انسان‏هاي استاندارد دانست. انجمن پزشکي ژاپن و هيئت علمي آلماني به شدت اين رويکرد را محکوم کردند. «دکتر دانيال کالاهان» در مقاله‏اي مفصل در مخالفت با شبيه‏سازي اعلام نمود؛ اعمال غير مسؤولانه در زمينه آفرينش و نوآوري چه بسا به جدا شدن ما از انسانيت‏مان منجر شود. لغو شيوه‏هاي مشروع توليد مثل و شيوع ازدواج غير جنسي از طريقِ بدل سازي و مانند آن به‏دور شدن انسان از انسانيتش منتهي مي‏گردد. «کويي شيرو ماتسورا» دبير کل سازمان علمي، فرهنگي و آموزش ملل متحد (يونسکو) روز دوشنبه (9/11/81) طي بيانيه‏اي انجام هر گونه شبيه‏سازي انساني را محکوم کرد و خواستار مقابله با اين امر شد. در اين بيانيه – که نسخه‏اي از آن به نمايندگي ايرنا در پاريس ارسال شده – آمده است: انتشار خبر شبيه‏سازي انساني چه تأييد بشود يا نشود بايد هر چه زودتر نسبت به ممنوعيت آن در بعد ملي و بين‏المللي اقدام کرد. وي افزود: ممنوعيت شبيه‏سازي انساني نه در بعد علمي قابل قبول است و نه در بعد اخلاقي و با توجه به اينکه اين امر منزلت بشري را خدشه دار مي‏کند، بايد با آن مقابله کرد. شبيه‏سازي يک عمل جنايي است و چيزي جز ترس و وحشت به همراه ندارد. وي در پايان از همه مسوولان سياسي کشورها، جامعه علمي، روشنفکران و حقوق‏دانان بين‏المللي خواسته است که براي تهيه و تصويب قانون ممنوعيت شبيه‏سازي اقدام کنند.(16) سازمان بهداشت جهاني نيز طي قطعنامه‏اي که در تجمع جهاني سالانه اين سازمان به تصويب اکثريت رسيد، شبيه‏سازي انسان را از طريق توليد مثل غير جنسي غير قابل قبول خواند. به گزارش خبرگزاري فرانسه از ژنو، اين قطعنامه در کميته سازمان بهداشت جهاني به تصويب رسيد. فوکوياما در اثر جديد خود، اقدام شبيه‏سازي را حوزه‏اي از دانش مي‏داند که اجماع بين المللي قابل توجهي در مخالفت با آن وجود دارد. او مي‏افزايد که در حال حاضر بهترين و مناسب‏ترين روش در مورد شبيه‏سازي، ممنوعيت قطعي و همه جانبه آن است. با اينحال اين گونه برخورد، الگوي خوبي براي کنترل ساير فن آوري‏هايي که در آينده ظهور خواهند کرد، نيست. به اعتقاد او تحقيقات بيوتکنولوژي را بايد به سمت اهداف مفيد درماني هدايت کرد. 3. بازتاب‏هاي شبيه‏سازي در جهان اسلام و مسيحيت‏ در جهان اسلام و مسيحيت با همانند سازي انسان مخالفت‏هاي شديدتري صورت گرفته است. واتيکان اعلام کرد توليد اولين نوزاد شبيه‏سازي شده، بيانگر نوعي باور وحشيانه است که فاقد اصول اخلاقي و انساني است. «فرانس کمپ هائوس» اسقف شهر ليمبورگ آلمان نير در اين باره گفت زماني که انسان کالاي تحقيقاتي شود، غرور و آزادي خود را از دست داده و نوعي برده داري نوين پديده آمده است. به اعتقاد اين گروه، شبيه‏سازي انسان، دهن کجي به باورهاي‏ديني – به ويژه داستان آفرينش – است. در جهان اسلام امّا مخالفت‏ها از شدت بيشتري برخوردار بوده است. هفته نامه المسلمون که بيانگر ديدگاه‏هاي جامعه سلفي وهابيت در عربستان سعودي است، در شماره 633 به تاريخ پنجم ذي القعده 1417 (ه ق) به نقل از ابن عثيمين – عضو هيأت علماي سعودي – مي‏نويسد؛ کمترين مجازات مبتکران بدل سازي يا کلون کردن، بريدن دستان و پاهاي آنان مي‏باشد (مجازات مفسد في‏الارض) زيرا اين کار بزرگ‏ترين فساد در زمين است. اين کار در دراز مدت موجب خواهد شد که انسان‏ها همانند چارپايان گردند، نسخه‏اي از انسان توليد شود که کودن است و نسخه‏اي ديگر هوشمند و نابغه است. اين بازي با انسان است. شوراي مجمع پژوهش‏هاي اسلامي دانشگاه الازهر قاهره که بالاترين مرجع ديني اهل تسنن به شمار مي‏رود، روش شبيه‏سازي انسان را حرام اعلام کرد. به گزارش شبکه تلويزيوني الجزيره در اين فتوا آمده است؛ شبيه‏سازي انسان حرام است و بايد با آن مقابله کرد و با استفاده از هر وسيله‏اي از آن جلوگيري کرد. شيخ يوسف القرضاوي مفتي مصري مقيم قطر با صدور اعلاميه‏اي به شدت اين عمل را محکوم کرد و آن را مغاير با اصل اختلاف و تنوع در خلقت دانست. شوراي روابط اسلام و آمريکا نيز اعلام کرد که کارشناسان مسائل اسلامي با شبيه‏سازي انسان صريحاً مخالفت کرده‏اند. هم‏چنين اتحاديه عرب و سازمان کنفرانس اسلامي اخيراً با صدور بيانيه‏اي مخالفت صريح خود را با پروژه شبيه‏سازي اعلام کردند. «مجمع بررسي‏هاي اسلامي» کساني را که تکنولوژي شبيه‏سازي را بر روي انسان انجام مي‏دهند، محارب دانسته است. سازمان اسلامي علوم پزشکي نشستي را با حضور علماي اسلامي و پزشکان متخصص در کشور مغرب برگزار کرد. اين نشست در بيانيه پاياني اعلام نمود: 1. همه حالاتي که در آن طرف سومي بر رابطه زوجيت وارد مي‏شود، به عنوان جرم تلقي مي‏گردد. اين طرف که خود ازعوامل ايجاد شبيه‏سازي است فرقي ندارد که رحم باشد، تخمک، نطفه زنده و يا سلول پوستي باشد. 2. هر گونه شبيه‏سازي انسان به صورت عادي ممنوع است امّا در موارد استثنايي بايد به منابع ديني رجوع کرد و حکم موردي تجويز نمود. 3. از همه دولت‏ها و مراجع قانون گذار کشورها اسلامي خواسته مي‏شود که براي جلوگيري از تبديل شدن کشورهاي‏اسلامي به ميدان تجربه و آزمايش بيگانگان، از هر گونه همکاري علمي و پژوهشي با مؤسسات و مراکز مطالعات ژنتيک خارجي خودداري نمايند. 4. سازمان اسلامي علوم پزشکي موظف است که با شناخت فراگير و عميق موضوع شبيه‏سازي و ثبت و طبقه بندي اطلاعات مربوطه، زمينه لازم را براي نشست‏هاي علمي و ديني و صدور احکام شرعي فراهم نمايد. 5 . ضرورت تشکيل انجمن‏هاي علمي و اخلاقي براي بررسي و اتخاذ تدابير لازم در جهت دفاع از حقوق طبيعي جنين و ممنوعيت شبيه‏سازي. در اين ميان، جهان تشيّع به ويژه حوزه‏هاي علميه و مراکز علمي و فرهنگي ايران اسلامي، به اظهار نظرهاي کلي و موردي بسنده کرده‏اند(17). اين مسأله ناشي از ضعف ارتباط ميان دستگاه‏هاي کارشناسي و نهادهاي ديني است که اطلاع‏رساني روزآمد به حوزه‏ها و موضوع‏شناسي دقيق را ايجاب مي‏کند. مباني و ادله موافقان و مخالفان شبيه سازي‏ 1. ادله موافقان شبيه سازي‏ از ميان اشخاص حقيقي و حقوقي که پيرامون شبيه‏سازي اظهار نظر کرده‏اند، موافقان شبيه‏سازي در اقليّت قرار دادند. اين گروه براي اثبات ضرورت پروژه شبيه‏سازي، دو دليل عمده – بشرح ذيل – اقامه کرده‏اند: 1/1. مسووليت علم، جستجوگري و شناخت است‏ هنگامي که «هال – استيلمن» به دليل پيگيري پروژه شبيه‏سازي مورد انتقاد شديد مجامع علمي و سياسي قرار گرفتند، در پاسخ اعلام کردند؛ دستگاه تبليغاتي موضوع را بيش از حد بزرگ کرده است. آنچه صورت گرفته است پژوهش محض بوده است و به کار گرفتن آن در آينده در گروي بررسي‏ها و تصميمات مراکز مسؤول خواهد بود. در هر حال علم بايد بررسي کند، تحقيق به عمل آورد و به پيش رود.همتايان هال – استيلمن که در فرانسه، انگليس، آمريکا، کانادا و حتي چين به طور شبانه روز مشغول مطالعات ژنتيکي در آزمايشگاه‏ها هستند، اعلام کرده‏اند کلونينگ هم اختراعي است مانند اختراع ماشين بخار که اگر چه ضررهايي به دنبال داشت و موجب تعطيلي صنايع دستي شد امّا منافع بي شمار و بزرگي براي بشريت به همراه داشت. در ميان انديشمندان مسلمان هستند افرادي که اين نحوه استدلال راپسنديده‏اند و آنرا هماهنگ با گزاره‏ها و آموزه‏هاي ديني دانسته‏اند. 1/2. اهداف و کارکردهاي درماني‏ شبيه‏سازي، در اصل ايده بدي نيست. اينکه دانشمندان بتوانند حيوانات يا گياهان را با کيفيت مطلوب به توليد انبوه برسانند به اندازه‏اي که حس کنجکاوي دانشمندان را تحريک کند، جذاب است. با کمک محققان و مهندسان ژنتيک مي‏توان حيواناتي به وجود آورد که از اعضاي بدن آنها براي پيوند به انسان‏ها استفاده کرد يا از موادي که آنها در بدنشان توليد مي‏کنند، در داروسازي استفاده کرد. حتي انجمن‏هاي حمايت از حقوق حيوانات هم گاهي در برابر فوايد و آثار شبيه‏سازي حيوانات، دست هايشان را بالا مي‏برند. به کمک شبيه‏سازي حتي مي‏توان نسل گونه هايي از موجودات زنده را که در حال انقراض هستند، حفظ کرد. «جري هال» نيز در گزارشي که تحسين انجمن باروري امريکا را برانگيخت، هدف اصلي خود را از مطالعات شبيه‏سازي علاج نازايي و تشخيص عيوب جنين قبل از بارور شدن سلول‏هاي جنسي معرفي کرد. شرکت آمريکايي کلونايد نيز در پاسخ به اعتراضات جهاني و در دفاع از مطالعات انجام گرفته اعلان نمود که تحقيقات ژنتيکي اين شرکت به منظور شبيه‏سازي معالجه‏اي صورت گرفته است(18). دانشمندان انتظار دارند از اين طريق بتوانند بافت‏هاي همگون ژنتيکي را تکثير کنند و بدين وسيله بيماري هايي مانند قند، آلزايمر، فلج، رعشه، به هم ريختگي سيستم دفاعي بدن، دردهاي استخوان، قلب و دستگاه اعصاب را درمان نمايند. در اين ميان، موافقان شبيه‏سازي از ادله و سؤالات مطرح شده توسط مخالفان غفلت نورزيده و به شبهات آنها پاسخ داده‏اند. موافقان در پاسخ به کساني که شبيه‏سازي را دست بردن در آفرينش خداوند مي‏دانند و توليد مثل انسان را در خارج از چارچوب خانواده ممنوع و حرام مي‏دانند، گفته‏اند هيچ دليل ديني بر محصور کردن راههاي توليد مثل وجود ندارد. خداوند متعال در نظام هستي اسرار و ظرفيت هايي را به وديعه گذاشته است که بشر بتواند با تکيه بر تدبير و تلاش خود، آنها را بشناسد و به تسخير درآورد. چگونه مي‏توان توليد مثل از طريق شبيه‏سازي را ممنوع و2/2. انقراض نسل‏ها و تنوع آفرينش‏ شبيه‏سازي انسان در نهايت به توليد و سيادت نسلي خاص (نژاد برتر) و انقراض ديگر گونه‏هاي بشري مي‏انجامد. اين در حالي است که نظام هستي بر تفاوت و تمايز گونه‏ها پايه ريزي شده است و حذف تنوع، در حقيقت، به معني در خطر افتادن بقاي نسل بشر مي‏باشد. دکتر ليون کاس – متخصص بيولوژي – پس از تعريف کلونينگ به تداوم ويژگي ارثي مشخص به طور ساختگي به نسل ديگر، مي‏افزايد؛ خطرهاي اين روش بر نوع انساني با سيادت برخي و انقراض برخي ديگر پايان مي‏يابد. گروهي ديگر از مخالفان شبيه‏سازي، از نگاهي فلسفي به اين مسئله نگريسته‏اند. از ديدگاه آنان توانايي بشر بر بقاء و تداوم تا حد زيادي مرهون تنوع ژنتيکي است و باز شدن باب بدل سازي گامي بر خلاف اين تنوع است زيرا گرايش به توليد فرزندان برتر و همسان، اين تنوع را از بين مي‏برد. از سوي ديگر اگر انسان‏هاي هم شکل با خصوصيات فيزيولوژيک کاملاً مشابه (با اثر انگشت، گروه خون، و «دي ان آي» واحد) متولد شوند، نظامات قانوني و حقوقي به هم مي‏ريزد و شناسايي هويت انسان‏ها ناممکن مي‏شود. 2/3. آسيب پذيري خانواده و روابط خويشاوندي‏ امکان فرزند آوري از راههايي غير از ازدواج و تشکيل خانواده، انگيزه‏هاي زن و مرد را براي پيوند زناشويي به شدت کاهش مي‏دهد. اگر قرار باشد هر زن و مرد به دلخواه خود بچه‏اي از بانک نطفه (يا از نطفه‏هاي منعقده کلون شده) اختيار کنند، گرايش به تشکيل خانواده دچار دگرگوني مي‏شود. افزون بر اين، روابط خويشاوندي نيز دست خوش تحول شده و از بين مي‏رود زيرا کودک متولد شده پدر و مادر مشخصي ندارد. 2/4. عوارض رواني براي انسان شبيه‏سازي شده‏ گروهي از مخالفان شبيه‏سازي، به عوارض رواني شبيه‏سازي براي فرد همسان شده استناد کرده‏اند. فرد تولد يافته، پدر مشخصي ندارد و در برگه هويت او اسمي از پدر برده نمي‏شود. کمبودهاي عاطفي و ناراحتي‏هاي رواني که از اين راه دچار کودک و نوجوان شبيه‏سازي شده، مي‏شود سرافکندگي و اندوه جانکاهي را بر وي تحميل مي‏کند. بچه يتيم، بي‏پدر است ولي بي کس نيست امّا اين قبيل بچه‏ها هم بي پدرند و هم بي کس. کلونينگ امّا عوارض رواني ديگري مي‏تواند به همراه داشته باشد. به عنوان مثال فردي که مي‏داند نسخه اصل وي که‏قبل از او به دنيا آمده در اثر بيماري ارثي فوت نموده است، مسلماً از نظر رواني رفتار به هنجار نخواهد داشت زيرا دقيقاً زمان مرگ خود را مي‏داند. 2/5 . مهار ناپذيري شبيه‏سازي و احتمال استفاده‏هاي ابزاري و سياسي‏ شروع پرونده شبيه‏سازي، شايد در دست دانشمندان و محققان باشد امّا آينده آن را معادلات سياسي و منافع فردي و گروهي رقم مي‏زند. بسياري از اکتشافات بشري در حال حاضر در مسير نابودي انسان به کار برده مي‏شود. بمب‏هاي هسته‏اي انبار شده در دنيا، به تنهايي کافي است ده بار زمين را نابود کند. جالب است بدانيد که براي هر فردي که در اين سياره زندگي مي‏کند 500 کيلوگرم ماده تي ان تي وجود دارد. ديوانگاني که امروزه بر جهان حکم مي‏رانند و آرزوي جاودانگي و حاکميت هميشگي در سر مي‏پرورانند، بسيارند. اگر اين فن آوري به همين صورت ادامه يابد و روزي به دست يکي از ديکتاتوران جهان بيفتد، چه اتفاقي خواهد افتاد؟! جامعه دين ورزان جهان و از جمله انديشمندان مسلمان در مخالفت با شبيه‏سازي انسان به ادله‏اي مشابه – البته با استناد به منابع ديني – استدلال کرده‏اند. شيح قرضاوي – مفتي مصري مقيم قطر – در مقاله‏اي اينترنتي به تفصيل پيرامون ادله ديني ممنوعيت شبيه‏سازي انسان سخن گفته است. اولين دليل او، مخالفت شبيه‏سازي با اصل تنوع مخلوقات است که خداوند متعال نظام هستي را بر پايه آن آفريده است و در آيات قرآن مکرراً به آن اشاره کرده است. به اعتقاد او شبيه‏سازي تنوع حکيمانه مخلوقات را از بين مي‏برد و نظام زندگي اجتماعي و قواعد اخلاقي و حقوقي را در هم مي‏ريزد. دليل دوم قرضاوي، ابهام در روابط انساني و خويشاندي است. روشن نيست فرد شبيه‏سازي شده چه ارتباطي با نسخه اصلِ خود دارد؟ همان شخص است، يا برادر دو قلوي او؟ قرضاوي در دليل سوم، از احتمال استفاده ابزاري قدرت‏هاي بزرگ سخن گفته است و در دليل چهارم مغايرت شبيه‏سازي با کانون خانواده و اصل ازدواج را مطرح مي‏کند. اين در حالي است که نظام جهان – که بارها مورد تأکيد آيات وحياني قرار گرفته است – در همه موجودات بر مبناي هم‏زيستي مذکر و مؤنث است به ويژه در مورد انسان که تنها در کانون گرم خانواده به بلوغ عقلي و عاطفي مي‏رسد.گفتني است در دنياي مسيحيت، اصلي‏ترين دليلي که بر مخالفت با شبيه‏سازي توسط واتيکان اقامه شده است، مداخله در کار خداوند متعال و دهن کجي به نظام آفرينش است. سؤالات و مسائلي پيرامون شبيه‏سازي‏ پيرامون موضوع شبيه سازي، پرسش‏هاي بسياري در محافل علمي و ديني مطرح شده است که در اينجا به مهم‏ترين آنها اشاره مي‏شود: 1. آيا شبيه‏سازي حيوان و انسان واقعاً رخ داده است يا ادعايي بي پايه است که اهداف خاصي را دنبال مي‏کند. اين نکته شنيدني است که اصلِ شبيه سازي از سوي محققان و صاحب‏نظران ژنتيک مورد ترديد و تشکيک جدي قرار گرفته است. دکتر ويلموت که براي اولين بار با شبيه سازي گوسفند دالي به شهرت علمي رسيد، در مورد بررسي‏هاي شرکت آمريکايي و ادعاي شبيه‏سازي انسان تشکيک کرده است. همان طور که پرفسور جان جيرهارت – که از اولين کساني است که توانسته Stemcellجنين‏هاي انساني را جدا کند – اظهار نظر کرده است شرکت آمريکايي کلونايد تلاش مي‏کند که اين بررسي‏ها را يک پيشرفت علمي مهم مطرح کند در حالي که استدلال آنان هيچ پايه و اساسي ندارد تحقيقات روزنامه آمريکايي نيويورک تايمز سايه تازه‏اي از ترديدها بر ادعاي شرکت کلونايد در مورد تولد نخستين انسان همانند سازي شده افکنده است. به گفته اين روزنامه، شرکت کلونايد ادعا کرده است که به همانندسازي پنج کودک دست زده که دو تاي آنها تا کنون به دنيا آمده‏اند و سه تاي ديگر ظرف ماههاي آينده متولد خواهند شد امّا هنوز حاضر نشده است شواهد علمي براي اثبات ادعاي خود در اختيار دانشمندان قرار دهد. پيش از اين «هري گريفمن» – سخنگوي موسسه ژنتيک روسلين – در عمليات شبيه‏سازي انسان تشکيک کرده بود و اعلام نموده بود که آنچه از موفقيت تجربه‏هاي شبيه‏سازي بشر گفته مي‏شود چيزي جز جنجال تبليغاتي نيست و مقصود از آن شهرت دروغين است. اساتيد ژنتيک مراکز آموشي و پژوهشي داخل کشور نيز در مورد امکان‏پذير بودن شبيه‏سازي دقيق و بدون مخاطره تشکيک کرده‏اند.(21) شايد بي‏جهت نباشد که گروهي از انديشمندان غرب، شبيه‏سازي را دروغ بزرگ‏انگليسي‏ها در قرن بيستم ناميده‏اند.(22) 2. آيا مطالعات ژنتيکي شبيه‏سازي انسان، از نظر شرعي جايز است يا از مصاديق «علم لا ينفع» و دانش‏هايي است که آگاهي از آن زيانبار است «اِنْ تُبْدلکُم تسُؤْکُم، مائده/ 101» 3. بر فرض جواز تحقيقات شبيه‏سازي، آيا همانند سازي انسان في حد نفسه، جايز است يا از آنجا که دست بردن در خلقت الهي محسوب مي‏شود، حرام و ممنوع است؛ به عبارت ديگر اگر چه اسلام محدوديت‏هايي در کسب علم و دانش در نظر گرفته است آيا جامعه پزشکي مسلمان مجاز هستند وارد اين شيوه علمي شوند يا صبر کنند تا ديگران تجربه نموده و از نتايج آن بهره‏مند شوند. 4. در صورت ممنوعيت و تحريم، آيا از نظر فقهي مي‏توان مجازات و کيفري براي مرتکبان در نظر گرفت. 5 . اگر شبيه‏سازي في حد نفسه جايز است و با توجه به اهداف و کاربردهاي آن، حکم ثانوي دارد، شبيه‏سازي براي کمک به علم و بهبودي وضعيت درمان چه حکمي دارد؟ 6. اگر امکان داشته باشد که از نظر ژنتيکي، ژن‏هاي بيمار و معيوب افراد را حذف کرده و ژن‏هاي سالم به جاي آنها منتقل شود، حکم شرعي مسئله چيست؟ آيا براي اين نوع کاربرد، حد شرعي وجود دارد يا خير؟ 7. شبيه‏سازي انسان اگر با اهداف درماني و براي پيوند اعضاي بدن نسخه بدل (قلب، کليه و…) با نسخه اصلي باشد، چه حکمي دارد؟ 8 . شبيه‏سازي مردگان – در صورت امکان – چه حکمي دارد؟ آيا شبيه‏سازي از دانشمندان بزرگ و نوابغ سياسي و علمي که زنده نيستند، جايز است؟ 9. اگر شبيه‏سازي به توليد نسخه‏اي معيوب منتهي شد، سرنوشت آن چه خواهد بود؟ آيا کشته مي‏شود يا به همان وضع نگاهداري مي‏شود و در اين مورد مسؤول کيست؟ 10. نَسَب نسخه بدل کيست؟ آيا او فرزندِ صاحب سلول است يا برادر دوقولوي او؟ نسبت به زني که بدل در رحمش پرورش يافته است آيا جنين، فرزند اوست يا همسرش يا برادر همسرش؟11. آيا جاري کردن عقد نکاح بين زن و مرد نا محرمي که در اين عمليات (شبيه‏سازي) مورد استفاده قرار مي‏گيرند لازم است يا خير؟ 12. آيا سلول بارور شده مرد را بعد از طلاق يا فوت او و قبل از انقضاي عِدّه، مي‏توان در رحم همسر تزريق کرد يا خير و در اين صورت حکم ارث چگونه خواهد بود؟ 13. حکم نوزادي که از سلول زن ديگري، شبيه‏سازي شده چيست؟ آيا فرزند متولد شده، دو مادر دارد يا يک مادر؟ 14. ازدواج فرد شبيه‏سازي شده با فرزندان صاحب سلول چه حکمي دارد؟ استفتائات و فتاوا فقهاي شيعه و سني در پاسخ به سؤالاتي که پيرامون شبيه‏سازي مطرح شده است، ديدگاههاي فقهي خود را مطرح کرده‏اند. در اين جا به بعضي از استفتائات و فتاوي به منظور آشنايي با پيشينه فقهي بحث شبيه‏سازي اشاره مي‏شود. فتاواي علماي اهل سنت‏ 1. شيخ قرضاوي – مفتي مصري مقيم قطر – در پاسخ به سؤالي در مورد حکم شبيه‏سازي حيوانات مي‏گويد؛ شبيه‏سازي حيوانات با رعايت شرايطي جايز است: اولاً در آن مصلحت حقيقي براي انسان باشد ثانياً ضرر و فسادي بزرگتر گريبان‏گير انسان و جوامع انساني نشود زيرا اکنون براي دانشمندان ثابت شده است که ضرر و زيان گياهان شبيه‏سازي شده بيش‏تر از نفع‏شان است. ثالثاً در آن آزار يا ضرري متوجه خود حيوان نشود حتّي در دراز مدت زيرا آزار حيوانات در دين خدا، حرام است. آقاي قرضاوي در مورد حکم شبيه‏سازي انسان مي‏گويد: شبيه‏سازي انسان به خاطر پيامدهاي فاسد و از آن جهت که با نظام حکيمانه الهي و تنوع مخلوقات منافات دارد، ممنوع و حرام است. از دکتر قرضاوي در مورد شبيه‏سازي درماني سؤال کرده‏اند و او در پاسخ گفته است: اگر مقصود، شبيه‏سازي انسان براي جدا کردن قطعه‏اي سالم از بدن او و پيوند به ديگري است، اين عمل حرام است و به هيچ وجه جايز نيست. زيرا نسخه بدل، نفس محترمه است. امّا اگر مقصود اين است که اعضاي معين از بدن (مانند قلب، کبد و…) شبيه‏سازي شوند و براي معالجه بيماران استفاده شود دين خدا اين عمل را مي‏پذيرد و از آنجا که منفعت مردم در آن است بدون‏اينکه به کسي ضرر برسد يا حرمتي هتک شود، آن را پاداش مي‏دهد. دکتر قرضاوي، در ادامه موارد جايز مطالعات ژنتيک را چنين بر شمرده است: – بهبود تکنولوژي‏هاي بارداري و کشف بيماري‏هاي خطرناک. – شناسايي ژن‏هاي بعضي از بيماري‏هاي وراثتي (مثل مرض قند، کم بيني و بعضي از انواع سرطان‏ها) و از بين بردن ويروس‏هاي عامل اين امراض. – شناخت قبل از ولادت بعضي از بيماري هايي که بعد از ولادت ممکن است دامن گير نوزاد شود به منظور توليد نوزاداني کامل از نظر صفات و با جسمي سالم از ناهنجاري‏ها و نارسايي‏هاي جسمي. – کنترل خصوصيات جنين و يا انتخاب پسر يا دختر بودن آن به شرط ايمني از ناهنجاري‏هاي ظاهري. – شبيه‏سازي دستگاه‏ها و اعضاي انسان براي نقل آنها به افراد نيازمند و از طريق لوله‏ها و دستگاه‏هاي آزمايشگاهي همانطور که در علم پزشکي و جراحي ژنتيک… به صورت امري عادي درآمده است. – توليد تخمک بارور شده از ژن‏هاي انساني که در جنين‏هاي حيواني جاسازي شده است به شکلي که صفات انساني آن حفظ شود و پس از طي مراحل رشد، در صورت نياز از حيوانات به انسان منتقل شود. – شبيه‏سازي ژن توليد کننده انسولين در جسم انسان و تزريق آن در باکتري زنده و در نتيجه آماده سازي ماده انسولين مذکور براي همان فرد مريض. – قرار دادن هورمون تحريک کننده در ايجاد تخمک‏ها در تخمدان زن و وضع اين ژن در يک خمير مايه معيني و در نتيجه دسترسي به (fsh) شبيه‏سازي ژني که هورمون را به صورت خالص توليد مي‏کند و استفاده از آن در فعال ساختن تخمدان‏ها و افزودن فرصت‏هاي حمل (fsh) هورمون. – شبيه‏سازي ژن مسئول تحريک آنزيمي که اين آنزيم مسئول حل کردن خون مردگي‏ها در سکته‏هاست. – شبيه‏سازي ژن تشکيل دهنده شير که پستان مادر آنرا توليد مي‏کند و وارد کردن آن در سلول گوسفند تا اين که گوسفند بتواند شيري مانند شير مادر که ويژگي‏هاي سلامت آوري نسبت به نوزاد دارد، توليد کند. و اما نسبت به حيوان، شبيه‏سازي آن به دو شرط جايز است: اول: به غرض نگه داشتن حيواناتي که در معرض انقراض‏هستند. دوم: انتخاب نسل برتر حيوانات و تکثير بهترين آنها. اما نسبت به گياهان جواز شرعي بدون هيچ قيد و شرطي در اين مورد معين است خصوصاً اگر غرض بهتر کردن نوع و کيفيت محصولات گياهي باشد. شيخ قرضاوي پس از بر شمردن موارد جايز، موارد ممنوع و حرام را نيز چنين بيان کرده است: – هر راه و روش غير تضميني که احتمال شکست داشته و به احتمال قوي موجب به وجود آمدن بيماري‏ها و ناهنجاري‏هايي در جنين باشد. – هر تلاشي براي نفي کانون خانواده و ازدواج و قانون توازن بيولوژي موجود در آن‏ – هر تلاشي براي نفي قاعده زوجيت اشياء و مخلوقات که اساس هستي است به دليل مخالفتي که با نص قرآن کريم دارد «و خلقناکم ازواجاً، من کل شي‏ء خلقنا زوجين لعلکم تذکرون، سبحان الذي خلق الازواج کلها ممّا تنبت الارض و من انفسهم و مما لا يعلمون». – توليد و شبيه‏سازي نوزاداني زنده از بافت جنين‏هاي سقط شده‏ – توليد و شبيه‏سازي از بافت‏هاي تخمدان دختران جواني که فوت کرده‏اند. – تأسيس بانک‏هايي براي جمع آوري و استريليزه کردن تخمک‏ها براي کاشتن يا شبيه‏سازي کردن آنها به قصد آماده سازي آنها براي درخواست کنندگان بارداري. – قرار دادن تخمک‏هاي شبيه‏سازي شده و لقاح شده در رحم زناني غير از زناني که آنرا هديه کرده و يا آن تخمک از ايشان گرفته شده. – توليد گوشت از حيواناتي که با ژن‏هاي انساني داراي طعم خاص ترکيب شده‏اند. (گفتني است توليد اين نوع گوشت‏ها براي پاسخگويي به تمايلات افرادي است که گوشت انسان را مي‏خورند و اينکه اين کار بصورت قانوني در آيد. مانند مزرعه هايي که در ولايت هيوستن آمريکا تأسيس شده و در آن گاوهايي حامل ژن‏هاي انساني پروار مي‏شوند که گوشت هايي بنام گوشت‏هاي گاوي انساني توليد مي‏کنند و رستوران‏هاي مخصوص اين گوشت‏ها نيز افتتاح شده است).2. دکتر محمد رأفت عثمان، استاد فقه تطبيقي در دانشکده فقه و حقوق دانشگاه الازهر، نظرات فقهي خود را پيرامون شبيه‏سازي مطرح کرده است. او اين بررسي را در کنفرانسي که مجلس اعلاي مصر با عنوان (حقوق و پيشرفت علم بيولوژيک) بر پا کرده بود، مطرح کرد. اين کنفرانس شاهد تعدادي از نظريات اجتهادي در مورد انقلاب بيولوژيکي – که شبيه‏سازي از آن جمله است – بود. دکتر رأفت عثمان در بررسي جامع علمي پيرامون شبيه‏سازي، بر اين مطلب تأکيد مي‏کند که ما در مورد شبيه‏سازي انساني چند حالت داريم که بايد بين آنها فرق گذاشت و نبايد يک حکم شرعي واحد را براي همه آنها اخذ کرد. وي شش صورت براي شبيه‏سازي تصور کرده است که در چهار حالت حکم به حرمت قطعي داده و در دو حالت ديگر حکمي نداده و توقف کرده است. 1. نخستين حالت از حالات شش گانه که دکتر رأفت عثمان تصور کرده اين است که هسته سلولي ماده گرفته شود و در تخمک ماده ديگري که هسته آن برداشته شده کاشت شود و در نهايت در رحم او کاشت نهايي صورت گيرد. اين حالت از شبيه‏سازي قطعاً حرام است به دليل چند قاعده اصولي و فقهي: اول: قاعده قياس. اين نوع همانند سازي، مشابه به رابطه جنسي بين دو هم‏جنس است که حرام مي‏باشد. پس اگر رابطه جنسي بين دو همجنس حرام است، زاد و ولد بين آن دو نيز به طور قطع حرام خواهد بود. دوم: قاعده سدّ ذرايع؛ زيرا اگر اين امر بين زن‏ها شايع شود، باعث انتشار تباهي مي‏گردد. سوم: جلوگيري از ضرر نفسي و اجتماعي که فرزند در آينده دچار آن مي‏شود. 2. اينکه هسته سلولي را از زني بگيرند و در تخمک همان زن کشت کنند. اين صورت نيز مانند صورت قبلي حرام است و دليل حرمت نيز دلايل پيشين است. 3. اينکه هسته سلولي را از حيواني بگيرند و در تخمک زني کشت کنند. حکم اين صورت نيز حرمت است؛ زيرا کار بيهوده است و باعث نقص و مشوه کردن مخلوق خدا مي‏شود؛ چون مخلوق جديدي به وجود خواهد آمد. 4. اينکه هسته را از سلول آلت مردي بگيرند و در تخمک زني که همسر آن مرد نيست، کشت کنند که اين صورت نيز حرام است؛ زيرا اين حالت مانند زناست – اگر چه به خاطر عدم وجود شرايط و ارکان زنا، زناي اصطلاحي نيست -ولي همان پيامدهاي زنا – که اختلاط نسبت هاست – را داراست، بنابراين حکم زنا را دارد. دکتر رأفت عثمان اين چهار صورت را تحريم قطعي کرده است، همانطور که اجتماع علماء بر حرمت شبيه‏سازي انسان است امّا دو صورت ديگر نيز هست که رأفت عثمان در آنها توقف کرده و طبق نظر بيشتر علماء که گفته‏اند حرام است، فتوي نداده است. 1. اينکه هسته‏اي که حاوي ماده ژنتيکي است را از سلول آلت مردي بگيرند و در تخمک زني – که همسر آن مرد است – کشت کنند البته به شرط اينکه هر دو (يعني زن و شوهر) زنده باشند. رأفت عثمان در اين صورت توقف کرده است و فتوي به حرمت يا جواز نمي‏دهد و منتظر نتيجه بررسي‏ها و تجربه‏ها در مورد شبيه‏سازي مي‏ماند. اگر نتيجه، کودکي باشد که از نظر جسمي، روحي و اجتماعي ناقص الخلقه باشد، اينگونه رويه حرمت قطعي خواهد داشت ولي اگر کودکي که به اين صورت به دنيا مي‏آيد کودکي طبيعي باشد که هيچ عيب و نقصي ندارد، در اين صورت حکم را بايد مورد بررسي بيش‏تري قرار داد. اينجاست که مشخص مي‏شود همسري که عقيم و قادر به توليد مثل به طور طبيعي (جنسي) نيست:، حق دارد به اين‏گونه شبيه‏سازي انسان پناه ببرد. 2. اين صورت، معروف به دو قلوي سيامي يا کپي سازي است. در اين حالت از شبيه‏سازي انساني همچون حالات گذشته بي نياز از ماده مني نيست بلکه تلاشي براي تولد چند فرزند – که مانند دوقلوها ويژگي ژنتيکي مشترکي دارند – صورت مي‏گيرد. اين کار از طريق بارورسازي تخمک با مني در محفظه‏اي بيرون از رحم و تقسيم سلول به دست آمده از اين بارورسازي به چند سلول همسان که همان ويژگي‏هاي ژنتيکي را دارند، انجام مي‏گيرد. رأفت عثمان در اين مورد نيز توقف کرده و فتوي به حرمت و يا جواز نمي‏دهد و منتظر تجربه‏ها و آزمايشات شبيه‏سازي و پيامدهاي آن است. فقهاي شيعه‏ انديشمندان و علماي شيعه ديدگاه‏هاي ديني خود را پيرامون شبيه‏سازي در رسانه‏هاي مختلف گروهي مطرح کرده‏اند. گروهي اصل شبيه‏سازي را در صورتي که محذور شرعي نداشته باشد و موجب اختلال نظام نشود، جايز دانسته‏اند و گروهي ديگر به دليل مفاسد متعدد حقوقي، اجتماعي، اخلاقي و تکويني آن را از معاصي کبيره شمرده‏اند و به‏ممنوعيت و تحريم آن فتوي داده‏اند. گروه سوم امّا حکم شبيه‏سازي را به نحوه کاربرد آن مقيد کرده‏اند. کاربردهاي درماني و مثبت جايز است و استفاده‏هاي منفي و زيانبار حرام. در مورد حکم فرزند شبيه‏سازي شده، گفته شده اگر دو طرف زن و شوهر باشند فرزندشان محسوب مي‏شود و در غير اين صورت، حکم ولد شبهه را دارد امّا عده ديگر نظر داده‏اند که فرزند شبيه‏سازي شده قطعاً پدر ندارد و ارتباط نسبي بين فرزند و صاحب سلول وجود ندارد و تنها صاحب تخمک، مادر او محسوب مي‏شود. بر مبناي هر کدام از فتاوي ياد شده حکم محروميّت و ارث هم مشخص مي‏شود. مسئله ديگري که پيرامون شبيه‏سازي مطرح شده است در مورد لزوم اجراي صيغه عقد در جريان همانندسازي است؛ آيا جاري کردن عقد نکاح بين زن و مرد نامحرم که در عمليات شبيه‏سازي شرکت مي‏کنند لازم است يا خير؟ در پاسخ به اين سؤال، اجراي صيغه عقد ضروري و واجب دانسته شده است(23). در مورد استفاده از سلول بارور شده مرد، بعد از طلاق و فوت او در رحم زن پيش از انقضاي عده سؤال شده است که در پاسخ جواز بعيد دانسته نشده است و فرزند را در ارث شريک دانسته‏اند. در ميان مراجع عظام، فتوايي که تا هنگام تدوين اين مختصر به دست ما رسيد مربوط به حضرت آية اللَّه العظمي مکارم شيرازي است. ايشان اظهار داشته‏اند: اين عمل از نظر شرعي خالي از اشکال نيست و مفاسد زيادي بر آن مترتّب مي‏شود، به همين جهت حتّي افرادي که پايبند به دين و شريعتي نيستند به خاطر مفاسد اجتماعي آن به مخالفت با آن پرداخته‏اند. امّا از نظر حکم شرعي، هرگاه اين کار صرفاً به صورت يک تحقيق علمي يا گشودن راه براي پرورش اعضاي بدن جهت پيوند عضو و ترميم نقائص باشد اشکالي ندارد. امّا اگر راه را براي ساختن شبيه‏هاي انساني به طور گسترده بگشايد اشکالات و خسارات فراواني به بار مي‏آورد. اولاً از نظر اخلاقي راه را براي عدم تشکيل خانواده و عدم تحمّل مشکلات آن و روي آوردن به طرق نامشروع اشباع غريزه جنسي و قناعت کردن به شبيه سازي براي کسب فرزند باز مي‏کند.ثانياً انسان‏هايي که از اين طريق متولّد مي‏شوند فاقد هويت خانوادگي بوده نه پدر و نه مادر نه برادر و نه هيچ کس ديگري را جز شبيه خود ندارند، اين کار تدريجاً سبب مرگ عواطف در ميان انسان‏ها مي‏شود، و از نظر حقوقي نيز همين مشکل فقدان هويت وجود دارد. ثالثاً: بسياري از پزشکان معتقدند انسان‏هايي که از اين طريق به وجود مي‏آيند از نظر جسمي و روحي مشکلات و کمبودهاي فراواني دارند، به خصوص اين که تجربه نشان داده هرگونه انحراف از مجاري طبيعت با مشکلات متعدّدي همراه خواهد بود. مثلاً استفاده از غير شير مادر، يا توسّل به سزارين در مواردي که ضرورت ندارد هميشه انبوهي از مشکلات به همراه دارد. هم‏چنين دور شدن از مسير طبيعي تولّد فرزند يعني آميزش جنسي زن و شوهر و ترکيب دو نطفه به هم و روي آوردن به مسئله شبيه سازي نيز به يقين عوارض نامطلوبي دارد. اگر ضرورتي براي اين کار وجود داشت تحمل آن عوارض عاقلانه بود، با نبودن ضروت آيا پيمودن اين راه پر خوف و خطر که زيان‏هاي اخلاقي و عاطفي و اجتماعي و بهداشتي دارد عاقلانه است. واپسين کلام‏ در پايان شايان ذکر است که در مواجهه با مسائل مستحدثه آنچه کمتر از صدور فتوي اهميت ندارد، شناخت همه‏سونگر و جامع موضوعِ نوپديد است. پيچيدگي و عمق مسائل مستحدثه و ارتباط آن‏ها با حوزه‏هاي مختلف سياسي و اجتماعي از يک سو و ضرورت نگاه جامع و فرابخشي علماي دين به پديده‏هاي نوين از سوي ديگر ايجاب مي‏کند که اولاً رخدادهاي جديد از زواياي دقيق مورد بررسي و تبيين کارشناسي قرار گيرند. ثانياً به شناخت انتزاعي پديده‏ها اکتفا نشود و ارتباط وثيق آن با ديگر حوزه‏هاي زندگي (اقتصادي، سياسي، اجتماعي) بررسي شده و پيامدهاي فردي و گروهي آن شناسايي و مورد ارزيابي قرار گيرد. ثالثاً با وحدت رويه فقهي، مديران و برنامه ريزان متدين را از سرگرداني ميان فتاواي متعدد درآورده و تکليف ديني آنان را مشخص کنيم. نظام اسلامي در سياستگذاري‏ها و برنامه‏ريزي‏ها به سردرگمي ناشي از اختلاف فتاوا گرفتار نشود. در اين‏جا مرز ميان هدايت فردي و مديريت اجتماعي به وضوح مشخص مي‏شود. وحدت رويه أصل حاکم بر برنامه‏ريزي نظام‏مند بوده و استناد به آراء مختلف آفت برنامه‏ريزي است.پيوست شماره (1)

اين تصوير که از مجله «تايم» اقتباس شده است، طرز کلون‏سازي از سلول‏هاي پستان يک ميش را نشان مي‏دهد:  1. ياخته‏هايي را از پستان يک ميش فنلاندي برداشته و در محلول کشت که داراي مواد مغذّي کمتر است، گذاشته‏اند تا سلّول‏ها دچار قحطي شوند و تقسيم آنها متوقف گردد و ژنهاي فعّال آنها از فعاليت باز مانند. 2. در همان حال يک تخمک بارور نشده از تخمدان يک ميش سياه چهره اسکاتلندي برداشته‏اند. هسته آن را توأم با DNAخارج کرده‏اند. در نتيجه فقط پوسته خالي تخمک باقيمانده است که محتوي تمام مکانيسم‏هاي لازم براي ايجاد جنين است. 3. اين دو سلول را نزد هم قرار دادند و با يک تحريک ظريف الکتريکي آنها را وادار کرده‏اند که با هم جفت شوند مانند حباب هوا. 4. در حدود شش روز بعد، جنين توليد شده را در رحم يک ميش سياه چهره کاشته‏اند. 5. ميش سياه چهره باردار، پس از پايان دوران بارداري، برّه‏اي زائيد که شبيه ميش فنلاندي بود. اسم آن را «دالي» گذاشتند. اين بره از نظر ژنتيکي (ارثي) شبيه همان ميش فنلاندي (دهنده سلول اوليه) بود. (به نقل از مکتب اسلام، سال 37، ش 5)

منابع و مأخذ در تدوين گزارش حاضر از منابع ذيل اقتباس و استفاده شده است: 1. اشرفي، دکتر منصور، «کلونينگ از نظر اخلاقي»، مکتب اسلام، سال 37، شماره 5. 2. شريعتمداري، حميدرضا، «بدل سازي انسان»، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره 10 3. «تازه‏هاي جهان دانش، جام جم»، 22 دي ماه 1381 4. بخشي زاده، فرشته، «وحشت انسان برابر شبيه خود، صداي عدالت»، 30 ديماه 81 5 . شجاعي، کوروش، «اين حوا آدم را به کجا مي‏برد، خراسان»، 11 دي 1381 6. «تولد نخستين انسان شبيه‏سازي شده،» (گزارش)، انتخاب 8 ديماه 81 7. «اعتراض جهاني به شبيه‏سازي انسان،» (گزارش)، کيهان 8 ديماه 81 8 . «شبيه‏سازي انسان دخالت در کار خدا نيست،» (گزارش)، اعتماد، 10 ديماه 81 9. اينترنت. سايت ITANمربوط به مرکز تکنولوژي ايران‏ 10. Salam Iran.com network 11. Rangin Kaman.com 12. (Internet Version of Tehran's Persian Daily)HAMSHAHRI 13. سايت اون لايت، نت Islam online. netپي‏نوشت: 1) . شرکت کلونايد، پنج سال پيش با گرد آوردن گروهي از متخصصان علم ژنتيک، طرح همسان‏سازي انسان را پي گرفت. اين شرکت توسط فردي به نام «کلودو وريلهون»، در سال 1997 در جزيره باهاما تأسيس شدوي که خود را «رائل» معرفي مي‏کرد، مؤسس فرقه‏اي مذهبي با عنوان «رائلين» (Raelian) است. رائل مدعي شده که در سال 1973 ملاقاتي با موجودات فضايي داشته است و آن‏ها به او گفته‏اند که ما انسان زميني را 25 هزار سال پيش با همين شيوه از نژاد «الوهيم» Elohimتوليد کرده‏ايم. اين فرقه، شاخه‏اي از فرقه «کالت» است که سال‏ها پيش در کبک – بخشي از کشور کانادا – به وجود آمد. هم‏اکنون نيز بسياري از طرفداران اين فرقه در همان منطقه زندگي مي‏کنند و آيين‏هاي مذهبي خاصي دارند. افراد فرقه کالت مي‏گويند که با موجودات فضايي ارتباط دارند. آن‏ها درباره پيدايش انسان‏ها بر روي کره زمين معتقدند: ميليون سال پيش که زمين خالي از سکنه بود، موجوداتي از فضا که کرات ديگر را در اختيار داشتند با ماشين‏هاي فضايي به زمين آمدند و اقدام به توليد مثل انسان‏ها کردند و سپس به فضا برگشتند. (اعتماد، 10 دي ماه و انتخاب، 8 دي ماه). 2) . فوکوياما اخيراً کتابي را با عنوان Our Posthuman Futureمنتشر کرده است که در آن ضمن تجديدنظر در نظريه «پايان تاريخ»، پيرامون اثرات بيوتکنولوژي در آينده بشر ديدگاه‏هاي جديدي را مطرح کرده است. او در قسمتي از کتاب مذکور به مبحث شبيه‏سازي (کلونينگ) و تأثير آن بر آينده بشر پرداخته است. 3) . Clone 4) . Somatic 5) .دالي در زبان انگليسي به معني «عروسک» است. 6) . Allegheny 7) . Meta morphosis 8) . Oregan 9) . Jerry Hall 10) . Roslin 11) . Nature 12) . Ovule 13) . Dolly 14) . Hans Bernard Wueremberg 15) . Jermy Riflon 16) . سياست روز، 11 ديماه 81. 17) . براي اطلاعات بيشتر رجوع کنيد به: روزنامه صداي عدالت، 30 ديماه 81 و سايت SALAMIRAN.COM NETWORK 18) . شبيه‏سازي معالجه‏اي عبارت است از شبيه‏سازي جنين‏هاي انساني به منظور استخراج Stemcell 19) . صاحب نظران، اهداف و کاربردهايي را براي شبيه‏سازي بر شمرده‏اند که مهم‏ترين آنها عبارت هستند از: بوجود آمدن افرادي خاص با هدف بهتر کردن وضعيت نوع انسان و افزودن شادابي به زندگي‏ – فراهم آوردن مجموعه‏هاي بزرگ انساني که داراي وراثت همگون هستند به منظور آزمايش‏هاي علمي بر روي آنها – به وجود آوردن انسان‏هاي سالم براي جبران خطرهاي ناشي از بيماري‏هاي ارثي‏ – بچه دار ساختن زوج‏هاي نازا – توليد اطفال داراي ويژگي‏هاي خاص بر حسب تقاضا – تنظيم جنس کودکان و انسانها در آينده‏ – به وجود آوردن مجموعه‏اي از افراد همسان و همگون براي انجام مأموريت‏هاي خاص در جنگ‏ها – توليد نسخه‏هاي دوم از هر انسان تا در صورت نياز انسان اصيل – مثلاً هنگام بيماري – از اعضاي نسخه بدلي استفاده شود (بدل سازي انسان، ص 118) 20) . «امبريو»، مراحل اوليه رشد جنين است که در انسان معمولاً از زمان لقاح تا پايان ماه دوم جنين است. 21) . دکتر فرازمند استاد ژنتيک دانشگاه تهران در اين باره مي‏گويد: ترديدهايي در مورد امکان‏پذير بودن شبيه‏سازي دقيق و بدون مخاطره وجود دارد (صداي عدالت، دوشنبه 30 ديماه 81). 22) . estratogy @ 0002 – 1002 web site 23) . براي اطلاعات بيشتر رجوع کنيد به: روزنامه صداي عدالت، 30 ديماه 81 – اعتماد، 10 ديماه 81 و سايت SALAMIRAN.COM NETWORK

منبع:

http://womenrc.ir/index.php?lang=fa&action=article&cat=80&id=38&artlang=fa

برچسب ها:

حل مشکلات

موسسه حقوقی عدل فردوسی با بهره گیری از مجرب ترین وکلای پایه یک دادگستری سعی در حل مشکلات حقوقی شما دارد.

تماس با ما

ارتباط با ما

شما میتوانید برای حل کلیه مشکلات حقوقی خود با موسسه حقوقی عدل فردوسی تماس حاصل فرمایید.

تماس با ما

کمک به شما

شما می توانید برای حل کلیه دعاوی حقوقی خود اعم از کیفری ، جزایی ، خانوادگی و.. از وکلای موسسه حقوقی عدل فردوسی استفاده فرمایید.

تماس با ما

بانک جامع مقالات

مقالات موسسه حقوقی عدل فردوسی با بهره گیری از بانکی بالغ بر ۳۰۰۰ مقاله ی حقوقی در اختیار شما می باشد.

تماس با ما