نظارت بر وکالت
مهارتهای زندگی > جامعه – ندا فرامرزیان:
لازمه احقاق حق در شرایطی که حقی از شخصی تضییع شود، استمداد از وکیلی است که با اشراف به مواد قانونی یا به بیانی دیگر استدلال و استناد بتواند راه دستیابی به حق را تسهیل کند.
از آنجایی که وکلا نیز همچون عموم مردم جایزالخطا هستند قوانینی بر روابط آنها با موکلینشان حاکم است، که وجود این قوانین آرامش خاطری است برای مردم تا با اطمینان برای حل و فصل مشکلات قانونی خود به این متخصصین مراجعه کنند.گذشته از این وکلا بنابر قسمی که میخورند پایبندی به قوانین و مقررات و ضوابط خاص را در امور اجتماعی و اقتصادی بر خود لازم و واجب میدانند.در گفتوگوی پیشرو موضوع تخلفات وکلا و مجازاتهای آنها را با شاپور منوچهری نایب رئیس کانون وکلا در میان گذاشتهایم.
- چنانچه وکیلی نسبت به موکل خود یا پرونده وی تخلفی انجام دهد، یا سهل انگاری او باعث مشکلی برای موکل یا پرونده شود، چگونه به تخلفش رسیدگی میشود؟
در لایحه استقلال کانون وکلا مصوب سال 1333، تعدادی از مواد به دادگاهها و دادسرای انتظامی وکلا اختصاص دارد.
رسیدگی به تخلفات وکلا و کارگشایان دادگستری طبق ماده 14 لایحه استقلال بهعهده دادگاه و دادسرای انتظامی است.در واقع بدوا عمده شکایات به دادسرای انتظامی وکلا میروند و بعضی دیگر از همان ابتدا به دادگاه انتظامی وکلا ارجاع داده میشوند. شکایتی را که به دادسرا ارجاع میشود، دادستان به یکی از معاونین خود ارجاع میدهد و ایشان بررسیهای لازم را انجام میدهند.
- چه پروندههایی مستقیم به دادگاه میرود؟
به استناد ماده 87 آیین نامه لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری، اگر برای اتمام ارتکاب جرمی وکیلی در دادسراهای عمومی کیفر خواست صادر شود دادستان دادسرا موظف است که رونوشت آن کیفر خواست را به کانون وکلا بفرستد و از طرف کانون رسیدگی به این قضیه مستقیما به دادگاه انتظامی وکلا ارجاع میشود اگر دادگاه دلایل کیفر خواست را قوی ببیند و ادامه کار وکیل را بهطور کل در امر وکالت با شئون وکالت مغایر تشخیص دهد موقتا حکم تعلیق آن وکیل را صادر میکند و این حکم موقتا قابل اجراست.
- چرا موقتا ؟
در واقع کیفر خواست حکم قطعی محسوب نمیشود، جرمی به وکیل نسبت داده شده و دادسرای عمومی اتهام را وارد دانسته و نهایتا با صدور کیفر خواست از دادگاه درخواست میشود که به این اتهامات رسیدگی کند و چه بسا ممکن است پس از رسیدگی حکم برائت آن وکیل از اتهامی که به وی نسبت داده شده صادر شود و ممکن هم هست دادگاه وی را محکوم کند. موقتی بودن حکم تعلیق نیز به همین جهت است.
- آیا در طول یکی – دوسال گذشته مواردی از محرومیت وکالت به چنین صورتی داشتهاید؟
بله در این یکی – دو سال گذشته همانند سالهای پیش از آن ما از این موارد داشتهایم که گواه ما نیز احکامی است که صادر شده و در روزنامه رسمی و مجله کانون وکلا انعکاس یافته و به مراجع قضائی نیز اعلام شده است.
- دادگاه انتظامی چه مجازاتهایی برای وکلای متخلف در نظر میگیرد؟
مجازاتهایی که طبق آیین نامه لایحه استقلال کانون وکلای دادگستری برای وکلای متخلف در نظر گرفته شده به 6 درجه تقسیم میشود:
مجازات درجه یک: اخطار کتبی است.
درجه دو: توبیخ با درج در پرونده
درجه سه: توبیخ با درج در روزنامه رسمی و مجله کانون
درجه چهار: تنزل درجه
درجه پنج: ممنوعیت از شغل وکالت از سه ماه تا سه سال
درجه شش: محرومیت دائم از شغل وکالت است و قانونگذار برای هر یک از تخلفات انتظامی که در آیین نامه لایحه استقلال، مورد پیشبینی قرار گرفته به تناسب یکی از این مجازاتها را نیز مورد نظر قرار داده است.
- این مجازاتها برای چه تخلفاتی از جانب وکلا در نظر گرفته میشوند؟
این تخلفات را همانطور که عرض کردم قانونگذار در آیین نامه لایحه استقلال به تفکیک بر شمرده است. مثلا اگر کار معاضدتی یا وکالت تسخیری از طرف کانون یا دادگاهها به وکلا ارجاع بشود و آنها این کار وکالتی مجانی را به خوبی و با علاقهمندی انجام ندهند به مجازات درجه سه محکوم میشوند.یا بهطور مثال در مورد دیگری مثلا اگر وکیلی به دو یا چند محاکمه همزمان دعوت شود جمع بین اوقات هم امکان پذیر نباشد موظف است که دادگاه جنایی را مقدم بداند و در مورد سایر دادگاهها در دادگاهی حضور پیدا بکند که وقت آن زودتر ابلاغ شده است در غیراینصورت بر حسب اعلام دادگاه یا موکل، آن وکیل باز هم به مجازات درجه سه محکوم میشود.
برای مجازاتهای درجه سه یا چهار مثلا درصورتی که وکیل بدون عذر موجه در دادگاه حاضر نشود و بواسطه عدمحضور او کار دادگاه به تاخیر بیفتد یا درصورتی که وکیل بعد از انقضای مدت اعتبار پروانه یا مدت اعتبار تمبری که به پروانه الصاق کرده است بدون تجدید پروانه وکالت بکند باز حسب مورد به مجازات انتظامی درجه 3 یا 4 محکوم میشود.
- ممنوعیت از شغل وکالت چه زمانی اتفاق میافتد؟
عمده تخلفاتی که موجب مجازات درجه پنج یعنی محرومیت از سه ماه تا سه سال از شغل وکالت میشوند؛ یکی افشای اسرار موکل است. دیگری تخلف از قسم؛ وکلا هنگامی که پروانه وکالت دریافت میکنند موظفند که قسم یاد بکنند و ذیل قسم نامه را امضا بکنند . مراسم قسم یا تحلیف وکلا با شکوه خاصی در حضور رئیس و اعضا ی هیأتمدیره برگزار میشود و در حال حاضر نیز وکلا موظفند متن قسم نامه را در دفتر وکالت خود نصب کنند. یا درصورتی که دعوا را بهطور ساختگی یا در ظاهر به نام دیگری و در باطن برای خود کند.
و اما مجازاتهای درجه شش که محرومیت دائم از شغل وکالت است: درصورتی که وکیل بعد از استعفا یا عزل از طرف موکل خودش یا انقضای وکالت، وکالت طرف موکل را یا اشخاصی که در آن موضوع علیه موکل سابق ایشان بودهاند یا قائم مقام قانونی آنها، قبول وکالت بکند درصورتی که ثابت شود خدای ناکرده وکیل با طرف موکل خودش در جهت تضییع حق موکل ساخت و پاخت کرده است یا خیانت نسبت به موکل خودش انجام داده است.
- این احکام و مسائل قابل تجدیدنظر هستند؟
احکامی که از طرف دادگاه انتظامی وکلا صادر میشود از طرف شاکی یا کانون وکلا و بعضی از احکام نیز از طرف وکیلی که محکومیت یافته قابل تجدید نظر در دادگاه عالی انتظامی قضات است.
- شکایتهایی که از وکلا میشود با چه عناوینی است و از جانب چه اشخاص و مقاماتی صورت میگیرد؟
شکایت از وکلا عمدتا یا از سوی طرف دعوا موکل آنها، صورت میگیرد یا از طرف شخص موکل یا از طرف خود وکلا و یا اشخاص ثالث و گاهی نیز مراجع قضائی شکایاتی از نحوه اعمال و رفتار وکلا میکنند که هر کدام جای بحث و بررسی خاصی دارد.
طرف دعوای وکیل زمانی که محکوم میشود عمدتا به جهت فرهنگ خاصی که بر جامعه حاکم است یا به جهت ناآگاهی بر این تصور قرار میگیرد که وکیل طرف دعوایش در محکومیت وی مؤثر بود به همین لحاظ بعضا کینه آن وکیل را در دل میگیرند و به هر بهانه علیه وکیل طرف دعوا شکایت میکنند که اکثر این شکایات نیز پایه و اساس صحیحی ندارد. برخی موکلین نیز به جهت ناآگاهی بر این تصور غلط قرار دارند که زمانی که وکیل میگیرند باید حتما در جریان دادرسی حاکم و پیروز شوند و چنانچه به نتیجه نرسند فکر میکنند که وکیل آنان کوتاهی و تعلل کرده است، البته شکایات برخی از موکلین از وکلای خود نیز صحیح است و دادسرا و دادگاه انتظامی کانون وکلا با دقت و وسواس زیادی به این شکایات رسیدگی میکنند.
برخی شکایات نیز جنبه مدنی یا کیفری دارند و رسیدگی به آنها منوط و مشروط به رسیدگی و صدور حکم در مراجع صالحه دادگستری است که در جای خود میتوان در مورد آن بحث کرد، اما آنچه لازم است در مورد آن تاکید کرد این است که دادسرا و دادگاه انتظامی وکلا با دقت و وسواس بیشتری نسبت به شکایات موکل از وکیل یا مراجع قضائی از وکیل رسیدگی میکند و ضمنا علاوه بر اینها از هر طریق که اطلاعی راجع به تخلف یا سوء اخلاق و رفتار وکیل به رئیس کانون برسد و او، آنرا قابل توجه تشخیص دهد به دادسرای انتظامی رجوع میکند و دادسرا مکلف است به موضوع رسیدگی کرده و اظهار نظر کند.
http://hamshahrionline.ir/
برچسب ها:نظارت بر وکالت, وكيل, وکالت