نفقه
نفقه در لغت به معناي هزينه، خرج، روزي و مايحتاج معاش آمده است . معني اصطلاحي نفقه هم نزديك به معني لغوي آن و عبارت از چيزي است كه براي گذراندن زندگي ، لازم و مورد نياز است.
در حقوق مدني ايران ، نفقه در مورد همسرو خويشان و داراي سه مبناي شرعي آيات،روايات و اجماع است .
قانونگذار در ماده 1105 قانون مدني رياست خانواده را از خصايص شوهر دانسته و در تداوم اين امتياز به موجب ماده بعدی تكليفي مهم بر دوش او نهاده ؛ شوهر را موظف به پرداخت نفقه به زوجه در عقد دائم دانسته است . _در عقد موقت نفقه بر عهده شوهر نيست_به موجب اين ماده زن ميتواند از شوهر مطالبه نفقه كند و در صورت لزوم از طريق مدني و كيفري او را براي پرداخت نفقه تحت تعقيب قرار دهد.
فلسفه اين است كه در اكثر خانوادههاي ايراني ، زنان اموال و درآمد كافي براي تأمين مخارج خود و شركت در هزينه خانواده ندارند ؛ وانگهي اداره خانه و امور داخلي خانوادگي كه وظيفهاي بزرگ است به عهده آنهاست و زنان به كار اقتصادي ديگري كه منبع درآمد براي آنان باشد اشتغال نميورزند.
در ماده 1107 قانون مدني در تعريف نفقه آمده است «نفقه عبارت است از مسكن و البسه و غذا و اثاث البيت كه به طور متعارف با وضعيت زن متناسب باشد و خادم در صورت عادت به داشتن خادم يا احتياج او به واسطه مرض يا نقصان اعضاء.»
حالا در پاسخ به این سوال که ، آيا نفقه صرفا شامل موارد مذكور است؟ بايد گفت آنچه در اين ماده آمده محدود نيست و هرچه بر حسب عرف مورد احتياج زن باشد، جزو نفقه است و مرد بايد آن را براي زن فراهم آورد از كلمه « احتياج »در اين ماده ميتوان همین معني را استنتاج نمود. همچنين فقهاي بزرگ اماميه مانند صاحب جواهر و صاحب مسالك اين نظر را پذيرفته و رجوع به عرف را براي تعيين نفقه مرجع لازم ميدانند.
نكته حائز اهميت ديگر این كه وضعيت و نیاز زن به طور متعارف ملاك ارزيابي است ، نه وضعيت مرد، پس اگر زن از خانواده متمكني باشد شوهر به ناچار بايد وسائل زندگي او را آن چنان كه شأن و وضع اجتماعي و خانوادگي او اقتضا ميكند، فراهم آورد .
براي الزام شوهر به پرداخت نفقه ، دو ضمانت اجراي مدني و كيفري وجود دارد.
ضمانت اجراي مدني: در ماده 1111 قانون مدني به زن اين حق داده شده تا در صورت خودداري شوهر از نفقه به دادگاه _ دادگاه صالح، دادگاه خانواده محل اقامت شوهر است_مراجعه كند كه در اين صورت دادگاه ميزان نفقه را معين و شوهر را به پرداخت آن محكوم ميكند، در صورت عدم اجراي حكم از جانب شوهر در مرحله بعد دادگاه از اموال شوهر نفقه را پرداخت می کند و اگر امكان دسترسي وجود نداشته باشد يا شوهر اموالي نداشته باشد که نفقه تأمین شود زن حق طلاق دارد.( مواد 1112 و 1129 قانون مدني)
ماده 642 قانون مجازات اسلامي _ تعزيرات و مجازاتهاي بازدارنده _مقرر داشته كه هر كس با داشتن استطاعت مالي نفقه زن خود را در صورت تمكين ندهد يا از پرداخت نفقه ساير اشخاص واجب النفقه امتناع نمايد دادگاه او را به 3ماه و يك روز تا 5ماه حبس محكوم مي نمايد.
نكات حائز اهميت اين است كه شمول اين ماده ، نفقه زمان گذشته را در برنميگيرد و فقط ناظر بر نفقه زمان آينده است ؛ نكته ديگر تمكين زن به معنای اداي وظايف زوجيت اعم از وظايف زناشويي و خانوادگي كه به موجب عرف و قانون مشخص شده است می باشد حال زني كه بدون مانع مشروع از وظايف زوجيه امتناع ورزد در اصطلاح «نشوز» كرده و نشوز زن ، استحقاق زن به نفقه را از بين ميبرد ماده 1108 قانون مدني به همين نكته پرداخته است.
نفقه خويشان
اقارب جمع اقرب و به معني خويشان است و برابر ماده 1136 قانون مدني در روابط بين اقارب فقط اقارب نسبي در خط عمودي اعم از صعودي يا نزولي ملزم به انفاق يكديگرند. اقراب نسبي در خط عمودي يا خط مستقيم خويشاني را ميگويند كه بعضي از بعضی ديگر به دنيا آمدهاند اعم از اينكه واسطهاي در قرابت آنها وجود داشته باشد( مانند پدربزرگ و مادربزرگ و بالاتر و نوهها) يا قرابت بدون واسطه باشد(مانند پدرو فرزند يا مادر و فرزند).
نفقه اولاد:
(نفقه اولاد به عهده پدر است و پس از فوت پدر يا عدم قدرت او بر انفاق به عهده پدربزرگ پدري است. در صورت عدم جلسات پدر و اجداد پدري يا عدم قدرت آنها نفقه به عهده مادر است اگر مادر زنده نباشد به عهده پدربزرگ مادري و مادربزرگ مادري و همچنين مادر بزرگ پدري است كه در فرض آخر اگر بيش از يك نفر باشند به طور مساوي نفقه بين آنها تقسيم ميشود.)(ماده 1199 قانون مدني)
طبق ماده 1200 قانون مدني نفقه پدر و مادر برعهده اولاد و در درجه بعد برعهده اولاد اولاد است، بنابراين نفقه پدر و مادر فقير در درجه اول به عهده اولاد است. اگر پدر و مادر فقط يك فرزند داشته باشند، همه نفقه برعهده اوست و اگر چندفرزند داشته باشند به طور مساوي به پدر و مادر نفقه خواهند داد.
يعني مشتركا و به نسبت برابر بايد مخارج زندگي پدر و مادر خود را بپردازند و از اين لحاظ تفاوتي بين دختر و پسر نيست. هرگاه شخصي فرزند بلافصل نداشته باشد يا فرزند او توانايي پرداخت نداشته باشد، نفقه او برعهده اولاد اولاد خواهد بود.
خصوصيات و شرايط تعلق نفقه به اقارب:
1. نفقه اقارب ناظر به آينده است: طبق ماده1206قانون مدني«… اقارب فقط نسبت به آينده ميتوانند مطالبه نفقه نمايند و اين برخلاف نفقه زوجه است».
2. فقر مستحق نفقه: ماده 1197 قانون مدني درباره شرط فقر در استحقاق نفقه ميگويد: «كسي مستحق نفقه است كه ندار بوده و نتواند به وسيله اشتغال به شغلي معيشت خود را فراهم سازد.»
3. تمكن منفق: در ماده 1198 قانون مدني در اين خصوص آمده است«كسي ملزم به انفاق است كه متمكن از دادن نفقه باشد يعني بتواند نفقه بدهد بدون اينكه از اين حيث در وضع معيشت خود دچار مضيقه شود. براي تشخيص تمكن بايد كليه تعهدات و وضع زندگاني شخصي او در جامعه در نظر گرفته شود.«
4. متقابل بودن نفقه اقارب: نفقه اقارب يك تكليف متقابل است( برخلاف نفقه زوجه) يعني خويشاني كه ملزم به انفاق يكديگرند در صورت فقر يكي و تمكن ديگري اين وظيفه را متقابلا دارا ميباشند مثلا همانطور كه پدر توانگر بايد به فرزند فقير خود نفقه بدهد، فرزند توانگر نيز ملزم به انفاق به پدر فقير است.
ضمانت اجراي نفقه اقارب:
نفقه اقارب مانند زوجه هم ضمانت اجراي مدني و هم ضمانت اجراي كيفري دارد.
ضمانت اجراي مدني نفقه اقارب:
مستحق نفقه ميتواند براي نفقه آينده به دادگاه رجوع و از اين طريق شخصي را كه قانوناً بايد به او نفقه دهد با همان سير مراحلي كه براي نفقه زوجه بيان شد .
ضمانت اجراي كيفري نفقه اقارب:
ماده 642 قانون مجازات اسلامي مشتركا نفقه زوجه و اقارب را مدنظر گرفته ، از آنجايي كه در قسمت ضمانت اجراي كيفري نفقه زوجه بدان پرداخته شد از بيان مجدد آن خودداري ميشود.
در پايان بايد انصاف داد كه اگر قوانين تأمين اجتماعي به درستي و با حسن نيت تدوين و اجرا شوند ضرورت معاضدت های مستقل از افراد و خانواده های آسیب دیده كاسته ميشود. به عنوان مطلب پایانی ، تأکید می شود که امروزه بايد سنتهاي اخلاقي را در خانوادهها گرامي بداريم زیرا در دورنماي آينده نيز هيچ گاه دولت نميتواند نقش سرپرستي اجتماعي را بدون كمك خواستن از بنيادهاي خانوادگي به خوبي ايفا كند .
منبع:
http://womengov.ir/Articles/View/tabid/493/ArticleId/182/language/fa-IR/.aspx
برچسب ها:اقارب, اولاد, خويشان, زن, زوجه, ضمانت اجراي, نفقه, همسر