خيانت در امانت 6 ماه تا 3 سال حبس در پي دارد
مفقود کردن
ممکن است امين بدون آنکه مال مورد امانت را تصاحب يا استفاده يا تلف کند، اقدامي کند که مالک قادر به دستيابي به مالش نباشد. براي مثال امين انگشتر وجود دارد، ولي دسترسي به آن براي مالک امکانپذير نباشد. البته بايد توجه داشت که در اين حالت براي اينکه خيانت در امانت صورت گرفته باشد، بايد امين مال را عمداً مفقود کند در صورتي که اگر بر اثر بياحتياطي انگشتر از دستش رها شده باشد و داخل چاه بيفتد، نميتوان او را به جرم خيانت در امانت تحت تعقيب قرار داد.
شرايط سپردن مال اماني
براي تحقق جرم خيانت در امانت، مال اماني بايد توسط مالک يا متصرف قانوني به امين سپرده شود. پس اگر شخصي مالي را پيدا و در آن تصرفاتي عليه مالک کند، جرم خيانت در امانت محقق نميشود زيرا آن مال به شخص يابنده سپرده نشده است. حتي اگر مالي به امين سپرده شود ولي او فوت کند و ورثهاش در آن مال اماني تصرفاتي به نفع خود کنند، مرتکب جرم خيانت در امانت نشدهاند زيرا مال به آنها سپرده نشده است. ولي عکس قضيه صادق نيست يعني اگر امانتگذار پس از سپردن مال به امين فوت کند و امين مال را به ضرر ورثه امانتگذار تصرف و تصاحب کند، جرم خيانت در امانت محقق ميشود زيرا عنصر سپردن وجود دارد.
همچنين سپردن مال بايد از راههاي قانوني صورت گرفته باشد پس اگر سارق مال مسروقه را نزد ديگري به امانت گذارد و امين به جاي بازگرداندن مال آن را به ضرر سارق به صاحب اصلي کالا يا دولت بدهد يا اصلاً از آن به نفع خود استفاده کند، مرتکب جرم خيانت در امانت نشده است. سؤالي که در اينجا پيش ميآيد آن است که اگر دو نفر به طور شراکتي مالک مال مشاعي باشند و يکي از آنها که مال به امانت به او سپرده شده آن را به نفع خود تصاحب کند قابل تعقيب است؟
پاسخ اين است که: فرض کنيد عدهاي يک قطعه زمين را مشاعاً شريک هستند و تمام شرکا مال را به امانت به يک نفر از ميان خودشان ميسپارند ولي او آن مال را به نفع خود تصاحب کرده و ميفروشد يا به اجاره واگذار ميکند. در اينجا دو نظر وجود دارد:
– عدهاي از علماي حقوق اعتقاد دارند که در اينجا جرمي محقق نميشود زيرا هر جزء از مال مشاع متعلق به تمام شرکاء از جمله همين شريک است.
– عدهاي هم اعتقاد دارند اين شخص مالک تمام مال نبوده و اقدامات او فقط به اندازه سهمش صحيح است و اقدام او نسبت به سايرين عملي مجرمانه محسوب ميشود.
به نظر ميرسد که نظر دوم با منطق و عدالت سازگارتر باشد. ولي در عين حال بين قضات نيز چنين اختلاف نظرهايي وجود دارد. به همين جهت است که در عمل مواجه با برخوردهايي دوگانه با موضوع هستيم.
مسئله ديگر آنکه گاهي اوقات امين خود را در تصرف مال اماني ذيحق دانسته و به خود اجازه دخل و تصرف در آن ميدهد. فرض کنيد شخص (الف) مبلغ دو ميليون ريال نزد شخص (ج) به امانت ميگذارد تا پس از دو هفته به وي بازگرداند ولي او در پايان مهلت از بازگرداندن وجه به (الف) خودداري ميکند با اين استدلال که (الف) به او مبلغ سه ميليون ريال بدهکار است. به عبارت ديگر او مدعي <داشتن حق بر گردن (الف>) ميشود. آيا در اين صورت شخص (ج) بازهم قابل تعقيب است؟ نظر غالب آن است که (ج) فاقد سوء نيت بوده و در واقع با اين عمل قصد احقاق حق دارد و به اصلاح (تقاص) ميکند.
پرسش: براي تعقيب مرتکب جرم خيانت در امانت بايد به کدام دادسرا يا دادگاه رجوع کرد؟
پاسخ: فرض کنيد شخص (الف) يک قطعه فرش را در تهران به شخص (ج) به امانت ميسپارد تا چند روز بعد به او برگرداند. شخص (ج) نيز آن را در شيراز ميفروشد. آنچه مسلم است (ج) در شيراز مرتکب جرم شده زيرا مال مورد امانت در اين شهر فروخته شده و جرم زماني محقق شده که مال مورد امانت به فروش گذاشته شده است؛ بنابراين در اين مورد بايد به دادگاهي در شهر شيراز که جرم در حوزه آن واقع شده مراجعه کرد.
پرسش: معمولاً بعد از تحقيق اختلاف بين زن و شوهر، زوجه براي مطالبه جهيزيه، عليه شوهر شکايت خيانت در امانت طرح ميکند. آيا شوهر تحت اين عنوان قابل تعقيب است؟
پاسخ:جهيزيه در ايام ازدواج معمولاً در اختيار زوجه است و مورد استفاده زن و شوهر قرار ميگيرد. بنابراين به هيچ وجه نميتوان شوهر را امانتدار جهيزيه دانست. در اين مورد زن براي مطالبه جهيزيه بايد (دادخواست مطالبه) را به دادگاه حقوقي تقديم کند تا به حق خود برسد.
منبع:
http://www.maavanews.ir/tabid/38/ctl/Edit/mid/387/Code/7312/Default.aspx